و فى كل شى ء له آيه
تدل على انه واحد
تدل على انه واحد
تدل على انه واحد
و اين آيه از اين جهت نازل شده است: " خدا شهادت مى دهد كه هيچ خدايى جز ذات يگانه و نيست " كدام آفريده اى است كه به يكى از اين - راهها به يگانگى خدا شهادت نمى دهد؟ مسلما هر گاه مراد از شهادت دادن همين زبان ظاهرى باشد معنى آن اين خواهد بود كه به زبان بى زبانى شهادت نمى دهند، يا اينكه معنى آيه اينست كه موجودات در نيايش و سجود زبانى دارند كه آدمى نمى كند، مگر آنكه از ميان بندگان خدا او را به پيغمبرى بر گزيند و زبان پرندگان و درخت
و كوه و جنبندگان بدو بياموزد. اما در اينجا مى بينيم كه خدا غواص چندان نفوذ كلمه داده كه در هر چيزى تصرف مى كند. حتى وحوش هم فرياد بر مى آورند و سنگهاى مى رقصند و شاخ درختان در هم مى آويزند. چشم و گوش اين غاليان، آن چنان از فضايل اينها انباشته شده كه بموجب اعتقادشان، خدا بيش از آنكه در خود قدرت داده بر اين " شيخ " عطا فرموده است. و اين با خواننده است، كه در مساله گستردن سجاده و شنا دقت كند " كه همه اينها را چگونه به آسانى به " شيخ نواده عمر " بسته است و كرامات ظاهرى او را در عناصر اربعه در جزء هشتم ص 87 - 83 طبع اول ملاحظه كرديد. غلو در فضايل، انجنين مطالبى را بدروغ مى پردازد و مى سازد، خواه عقل آنرا بپذيرد يا نه.