ترجمه الغدیر جلد 21
لطفا منتظر باشید ...
خداى كسى را كه از ما به بدى ياد مى كند و تبار ما را پست مى دارد، و در گذشته و حال به ما خاندان بدى كرده و كفر و نفاق را بر انگيخته است، لعنت كند ".
گروههايى از حاضران مسجد آمين مى گويند. على بن حسين اصفهانى هم آمين گفت. عبدالحميد بن ابى الحديد "شارح معروف" مصنف اين كتاب مى گويد:
من هم آمين مى گويم ". امينى "مولف كتاب حاضر" هم آمين مى گويد.
آخرين تيرى كه از تيردان انداخت و جنايتى كه مرتكب شد اين بود كه به حيله متوسل شد و زهر به آن حضرت داد و آن بزرگوار، دردمند و رنجور، به شهادت رسيد و زهر احشائش را پاره پاره كرد.
" ابن سعد " در " طبقات " مى نويسد: " معاويه بارها به آن حضرت زهر داد زيرا او و برادرش حسين در شام نزد معاويه مى رفتند " به روايت " واقدى ": آن بزرگوار مسموم شد، آنگاه مزاجش بهم خورد، بار ديگر مسموم شد و از بين نرفت، و سرانجام شهيد گرديد. در نزديكيهاى وفات، پزشك كه از او ديدن كرد، گفت: سم احشاء اين شخص را پاره پاره كرده است. پس امام حسين فرمود: اى ابو محمد، به من بگو چه كسى ترا سم داده؟ اظهار داشت: چرا بگويم برادر؟ گفت: تا پيش از آنكه ترا به خاك سپارند، او را بكشم و هر گاه قدرت پيدا نكنم، باز اين كار را مى كنم، مگر اينكه به سرزمينى برود كه نتوانم خودم را به او برسانم. پس امام حسن گفت: اى برادر، اين دنيا بجز شبهاى تار، چيزى نيست. او را رها كن تا در پيشگاه خدا با او روبرو شوم، و بدين ترتيب از معرفى او خوددارى كرد. و من شنيدم كه يكنفر مى گفت كه معاويه بعضى از خدمتكاران را تشويق كرد، تا او را سم دادند ".
" مسعودى " نقل مى كند: " وقتى مسموم، برخاست و رفت. و چون برگشت، گفت من بارها مسموم شده ام، ولى مثل اين بار مسموم نشده بودم.
پاره اي از کبدش را که به دهانش آمده بود، روس دست گرفت و با چوبي برگرداند.
امام حسين گفت: اى برادر، چه كسى ترا سم داد؟ فرمود: چكار دارى با او؟ همان كسى كه من گمان مى برم، خدا بهتر به حساب او مى رسد و هر گاه جز او كسى سم داده، نمى خواهم كه خدا بيگناهى را بخاطر من كيفر دهد. سه روز بيشتر در اين دنيا نماند تا وفات كرد. خدا از او خشنود باد.
و نقل كرده اند كه زنش جعده دختر اشعث بن قيس كندى او را سم داد. و معاويه او را تحريك كرده بود كه هر گاه در كشتن حسن اقدام كنى، صد هزار دينار مى فرستم و ترا به يزيد تزويج مى كنم و همين وعده، او را به قتل حسن عليه السلام بر انگيخت. و هنگامى كه با اين سم وفات فرمود، معاويه با فرستادن آن وجه به عهد خود وفا كرد، و لكن اظهار داشت هر گاه اين بيوفائى در حق همسرت