ترجمه الغدیر جلد 21
لطفا منتظر باشید ...
و از آنجا نيز بيرون كردند ". وى در آنجا مريض شد و همانجا كشته و شهيد شد.
" ابن تيميه " در " منهاج " خود 207:2 مى نويسد: " گروهى فضايلى براى معاويه نقل كرده و احاديثى از پيغمبر صلى الله عليه و اله در آن باره روايت نموده اند، كه همه آنها دروغ است ".
" فيروز آبادى " در پايان كتاب " سفرالسعاده " و " عجلونى " در " كشف الخفاء " ص 420، در باب " فضائل معاويه نوشته اند: " حديث صحيحي در اين باره وجود ندارد"
"عيني " در " عمده القاري " مي نويسد: " هر گاه بگويي که در فضايل معاويه احاديث فراوانى هست، گويم آرى، ولكن هيچيك از آن احاديث از طريق اسناد صحت ندارد و صحيح نيست ". اسحاق بن راهويه و نسائى و ديگران نيز همين مطلب را ذكر كرده اند و بيهوده نيست كه بخارى عبارت " باب ذكر معاويه " آورده و نگفته " فضيلت و يا منقبت معاويه ".
" شوكانى در " فوائد المجموعه " مى نويسد: " حافظان حديث، همگى اتفاق دارند، بر اينكه هيچ حديثى در فضيلت معاويه صحت ندارد ".
آرى، غلوى كه در دوستى اين مرد به عمل آمده، موجب شده كه فضائل دروغينى براى اين مرد بسازند، كه ساحت اقدس پيامبر صلى الله عليه و اله منزه و پاك است از اينكه چيزى از آن قبيل بفرمايد، بلكه اين احاديث بدست بافندگانى بافته و ساخته شده كه چهره انسانيت از قبول آن سرباز مى زند. و " محمد بن عبدالواحد ابو عمر " غلام " ثعلب "، رساله اى در فضايل اين آدم، اين مردى كه دامنش به رذائل گوناگون آلوده است، پرداخته و چنانكه " ابن حجر " در " لسان الميزان " 374: 1 ذيل نام " اسحاق بن محمد سوسى " نوشته است.
" اين مرد، موضوعات زشتى در فضائل معاويه آورده، كه عبيد الله سقطى هم از او نقل كرده است و او يا استادش اين سخنان را پديد آورده اند ".
و اينك به اجمال، بخشهايى از اكاذيب و ياوه هايى را كه بدست گناهكار راويان در مناقب اين مرد ساخته شده، مى آوريم. اين تكه هايى از اكاذيب است كه پيش از اين ياد نكرده ايم. و بدين ترتيب خواننده آزاده بيدار، خود به داورى خواهد نشست و خدا بهترين ياور است.