ترجمه الغدیر جلد 21

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه الغدیر - جلد 21

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

" ابن عساكر " در تاريخ خود 229:4 نقل مى كند: " به او بارها زهر داده شد و پس از آن نجات يافت، لكن اين بار اخير ديگر جان سالم بدر نبرد و گفته اند كه معاويه يكى از خدمتگزاران را بر انگيخت و او را سم داد واين سم چندان اثر كرد كه طشتى قرار داد و چهل بار قى نمود. محمد بن مرزبان نقل مى كند:

جعده دختر اشعث بن قيس كه زن او بود، به دسيسه يزيد او را سم داد و يزيد وعده داد كه او ار به زنى خود بگيرد. و چون وفات كرد، به يزيد پيام فرستاد كه به وعده ات وفا كن و گفت: بخدا سوگند ترا به حسن راضى نبوديم، چگونه به خودمان بپسنديم؟ كثير - و به روايتى نجاشى - اين اشعار را سروده است:

اى جعده، گريه كن و دلتنگ مباش، گريه اى كه براستى لازم است، نه گريه از روى باطل. تو اين خانه را ديگر بر هيچ كسى به مانند او نمى توانى بپوشانى. يعنى خانه اى كه عيالش او را به دست زمانه ستمكار سپرد، خانه اى
كه در آن آتشى بر افروخته شده كه شعله آن بريك نسب بزرگى رسيده است.

وقتى مى خواست گوشت را مى جوشاند تا جائى كه آنچنان پخته شود كه براى خورنده دشوار نباشد. مزى در " تهذيب الكمال فى اسماء الرجال " از ام بكر دختر مسور نقل مى كند: " حسن عليه السلام بارها مسموم شد و سرانجام، وفات كرد و كبدش ناراحت بود. از دنيا كه رحلت كرد، زنان بنى هاشم يك ماه تمام اقامه عزا كردند و نوحه سر دادند ". در همان كتاب از عبدالله بن حسن نقل شده كه شنيدم معاويه يكى از خدمتكارانش را تحريك كرد كه او را سم بدهد. و ابو عوانه از مغيره و او از ام موسى نقل كرده: " جعده دختر اشعث او را سم داد و چهل روز امام از اثر اين زهر نالان بود ".

در "مرئاة العجائب و احاسن الاخبار الغرائب " نيز نقل شده است: "سبب وفات حسن بن علي، سمي بود که بدان وسيله مسموم گرديد. گفته اند که زوجه اش جعده دختر اسود بن قيس کندي آن سم را بدو داد و نيز گفته اند - و خدا به حقيقت امور آگاهتر است- که معاويه او را فريب داد که صد هزار درهم به او مي دهد و به پسرش يزيد تزويج مي کند. لکن همين که حسن وفات يافت، معاويه پول را به او داد، اما گفت حيات يزيد را من ترجيح مي دهم و گفته اند که حسن هنگام مرگش گفت: شربت سمي تأثير خود را کرد، اما او به آنچه وعده داده وفا نمي کند و صداقتي در آنچه گفته ندارد. در باب مسموميت آن بزرگوار، يکي از شيعيان
گفته است:

تسليتى را به شما عرضه مى كند، كه هر چه اندوه دارى از دل بزدايد: مرگ پيامبر و كشته شدن وصى او و كشته شدن حسين و مسموم گشتن حسن "!

" زمخشرى " در باب هشتاد و يكم " ربيع الابرار " نقل كرده است: " معاويه به دختر اشعث، زن امام حسن، يعنى جعده صد هزار درهم داد، تا او را مسموم كرد. آن حضرت دو ماه پس از خون بود و مى فرمود: من بارها سم داده شده ام، اما مثل اين بار آخر صدمه نديده بودم و كبدم پاره پاره شده است ".

و در كتاب " حسن السريره " آمده است: " بسال چهل و هفتم هجرت به تحريك معاويه، جعده دختر اشعث بن قيس كندى زن حسن بن على، آن حضرت را زهر داد و صد هزار درهم بدو داد و به پسرش يزيد تزويج كرد. معاويه امام سبط عليه السلام را مانع بزرگى در راه آرزوى پليد خود - يعنى بيعت بريزيد - مى ديد و خود را از دو ناحيه در خطر مى ديد: پيمان صلحى كه با او بست و از طرف ديگر شايستگى ابو محمد زكى "امام حسن" و هشدارى كه مردم به وى داده بودند. از اين ورطه، خود را با مسموم كردن امام نجات داد و وقتى خبر مرگ امام بدو رسيد خوشحال شد و شادى و مسرت خود را ابراز داشت و او و پيرامونيانش همه به سجده افتادند ".

/ 171