ترجمه الغدیر جلد 21

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه الغدیر - جلد 21

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و حديث مسلم كه نشانه هاى دروغ و بهتان در سراپاى آن آشكار است، فقط بخاطر اين هدف و تاويل ساخته شده تا مگر كلام پيغمبر اقدس صلى الله عليه و اله را كه در طعن و لعن و نفرين و دعا درباره كسانى كه در پيشاپيش همه آنها " پسر ابو سفيان " قرار دارد دفاع كنند و از فحش و ناسزا بر " معاويه " مردم را باز دارند.

بدينگونه، در پيروى از پيامبر حيله هاى شگفتى بكار بسته اند و در دلالت الفاظ و نصوصى كه از پيغمبر صلى الله عليه و اله رسيد ه، گفته اند كه پيغمبر صلى الله عليه و اله از روى قصد نفرموده يا سخنانى است كه به مقتضى فطرت بشرى از او صادر شده است. اينان غفلت دارند كه پيغمبر صلى الله عليه و اله" از هوى نفس سخن نمى گويد و كلام او جز وحى
خدا چيز ديگرى نيست " و او " اخلاق بزرگى دارد " و همچنين در كتابى كه از جانب خداى تعالى بر او نازل شده خدا فرموده است: " كسانى كه مردان و زنان مومن را در غير آنچه انجام داده اند مى آزارند، بهتان و گناه آشكارى را متحمل مى شوند "احزاب:58".

و در روايت صحيحى است از پيغمبر صلى الله عليه و اله كه فرمود: " مسلمان، كسى است كه مسلمانان از زبان و از دستش در امان باشند ".

و فرموده است: " مومن هرگز نفرين كن نيست ".

و هم فرموده است: " من براى نفرين كردن مبعوث نشده ام بلكه براى رحمت برانگيخته شده ام ".

و فرموده است: " لعنت كردن بر مومن فسق است ".

و فرموده است: " دو نفر كه به هم دشنام مى دهند، دو شيطانى هستند كه همديگر را تكذيب كرده و دروغ مى گويند ".

و فرموده است: " هر كس نسبتى را بر مردى بدهد كه در او نيست و قصدش عيبجوئى باشد، خدا او را چندان در آتش جهنم نگه مى دارد تا آنچه گفته است پايان پذيرد".

آيا اين مردم، پيامبرى را توصيف مى كنند كه حديث " مسلم " درباره او آمده است كه: " عايشه رضى الله عنها يك بار خشم گرفت و رسول الله صلى الله عليه و اله
به او گفت: چه شده است كه شيطانت پيش تو حاضر شده؟ او گفت: مگر تو شيطان ندارى؟ فرمود: بلى، لكن من از خدا خواستم و خدا مرا بر او پيروز گرداند و او اسلام آورد و تسليم شد و جز خير مرا به چيزى امر نمى كند ".

آيا اينان از پيغمبرى سخن مى گويند كه به " عبدالله بن عمرو بن عاص " فرمود: " بهنگام خشم و رضا و به هر حال از من بنويس. پس به خدايى سوگند كه مرا به حق مبعوث كرده كه از اين جز حق خارج نمى شود " - و اشاره به زبانش كرد - " عبدالله بن عمرو " گفته است: من هر چيزى كه از رسول الله صلى الله عليه و اله مى شنوم و مى نويسم و مى خوانم كه آنرا حفظ كنم، قريش مرا از اين كار بازميدارند.

/ 171