استحاضه ـ حيض و نفاس - مجمع المسائل جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مجمع المسائل - جلد 2

یوسف صانعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید















استحاضه ـ حيض و نفاس

س 169 ـ حدّاقل خون استحاضه (زماناً) و حدّاكثر آن چه مقدار است؟

ج ـ در هيچ يك از دو طرف، حدّى ندارد.

س 170 ـ اگر خانمى كه مضطربه است، خونش قطع شود و بعد از هفت روز، دوباره خون
ببيند، به صورتى كه خون اوّل، هفت روز و خون دوم هم هفت روز و فاصله بين دو خون هم
هفت روز باشد، آيا بنا را در مرحله دوم بر چه بگذارد (البته بر فرض اين كه خصوصيّات
هر دو خون، يكى است)؟

ج ـ خون دوم چون با فاصله كم تر از ده روز از خون اوّل است كه حيض قرار داده
شده، محكوم به استحاضه است.
2/9/79

س 171 ـ زن هايى كه آمپول مى زنند و تا سه ماه خون نمى بينند، فقط بعضاً لكّه
هايى را مشاهده مى كنند و صاحب عادت عدديّه و وقتيه بوده اند، لكّه ها چه حكمى
دارند؟

ج ـ اگر سه روز متوالى خون نبيند، حيض محسوب نمى شود، چون توالى در سه روز، شرط
حيض است. بنابراين، اگر خون قُروح و جروح نباشد، استحاضه محسوب مى شود و به احكام
استحاضه بايد عمل شود.
7/1/77

س 172 ـ بنده مدّت بيست سال است كه عادت ماهانه خود را ده روز مى دانستم تا روز
ششم يا هفتم، خونريزى و پس از آن، ترشّح زردى مى بينم كه گاهى اين زردى تا روز دهم
يا پانزدهم و يا بيشتر، ادامه دارد. سپس ترشّح، سفيد مى شود تا يك هفته به عادتم
مانده كه باز زردى مى بينم. ضمناً گاهى تمام ماه را بين دو عادت، زردى مى بينم. حال
سؤال من اين است كه:

1) مدّت عادت خود را چند روز بدانم؟ اگر نبايد ده روز بدانم، آيا تمامى اين سال
ها نماز و روزه من قضا شده يا خير؟

ب) آيا اين زردى كه چند روز قبل و بعد از قاعدگى و يا در سرتاسر ماه مى بينم و
تا به حال پاك مى دانستم، پاك است يا خير؟

ج 1 ـ اگر ترشّح ها از ده روز تجاوز نمى كند، همه مدّت، محكوم به حيض است و با
تجاوز، همان مدّتى كه شرايط حيض را دارد، حيض است و بقيّه مدّت استحاضه و نسبت به
گذشته كه ده روز را حيض قرار داده ايد، چون نمى دانيد ترشّح ها از ده روز تجاوز
كرده يا نه، لذا نمازها قضا ندارد و روزه هايى هم كه خورده شده، قاعدتاً بايد قضا
شود.

ج 2 ـ اگر يقين داريد كه خون رَحِم نيست; بلكه عفوت و چرك است، پاك مى باشد.
24/12/77

س 173 ـ خانمى كه قبلاً عادت ماهيانه اش ده روز بوده و اكنون، مدّتى است كه پس
از هفت روز، ديگر هيچ علايمى از خون نمى بيند و كاملاً پاك مى شود، آيا عادت
ماهيانه او از ده روز به هفت روز تقليل پيدا كرده است؟ وظيفه او چيست؟

ج ـ هر زنى كه ايّام عادتش دو مرتبه مساوى باشد، صاحب عادت عدديه است و آن عدد،
معيار است، چه در ابتدا و چه در تغيير عادت. بنابراين، در مفروض سؤال، هفت روز عادت
محسوب مى شود و عادت ده روز قبلى، بى اثر است.
29/1/78

س 174 ـ دخترى كه مستحاضه است و قدرت انجام دادن غسل هاى لازم را در ايّام
استحاضه ندارد، تكليف او چيست؟

ج ـ هر مقدار كه قدرت دارد، بايد غسل ها را انجام دهد، وگرنه تيمّم كند.
9/4/77

س 175 ـ اگر زنى پس از بلوغ، چه قبل از ازدواج و چه بعد از آن حائض نشده و هيچ
وقت خون حيض نمى بيند، به احكام شرعى اش چگونه عمل نمايد؟

ج ـ احكام مختص حائض، از قبيل ترك نماز و روزه و حرمت دخول در مساجد، مشروط به
ديدن خون حيض است و كسى كه خون نمى بيند، آن احكام بر او مترتّب نيست، هر چند در
سنّ «من تحيض» باشد.
9/4/77

س 176 ـ شخصى عصر روز يكشنبه سوم ماه، حيض مى شود و عادت او ده روز است. آيا عصر
روز سه شنبه، دوازدهم ماه، عادت او تمام مى شود يا عصر چهارشنبه سيزدهم ماه؟ در هر
حال، اگر بعد از انجام غسل، آب زردى از وى خارج شود، آن را حيض قرار دهد يا
استحاضه؟ و آيا غسل بر او هست؟

ج ـ ملاك، ده روز است و در مفروض سؤال، پايان عادت، سيزدهم ماه است. اگر در خون
بودن آن مايع زرد رنگ، شك باشد، محكوم به طهارت است و هيچ اثرى از آثار خون ها بر
آن بار نمى شود، و اگر يقين به خون بودن باشد، استحاضه است و احكام آن را داراست.
9/4/77

س 177 ـ يك يا دو روز قبل از عادت شدن، لكّه هاى قهوه اى رنگى از رَحِم زن خارج
مى شود. آيا در اين صورت، مى تواند نماز بخواند يا نه؟

ج ـ اگر خون بودن آنها مورد شك است، آثار خون بر آن بار نمى شود; ولى اگر خون
است و تا زمان عادت شدن ادامه دارد، محكوم به حيض است و نبايد نماز بخواند.
16/5/79

س 178 ـ زنى كه اغلب مواقع بعد از شش روز پاك مى شود، اگر بعضى مواقع در پايان
چهار يا پنج روز پاك شود، مى تواند غسل كند و عبادات خود را انجام دهد يا خير؟

ج ـ معيار در صحّت غسل و انجام دادن عبادات، همان اطمينان به پاك شدن است و هر
زمان كه اطمينان داشت، بايد غسل كند و نماز بخواند.
21/6/77

س 179 ـ با عنايت به اين كه در اكثر قريب به اتّفاق رساله هاى عمليّه، زن سيّده
در شصت سالگى و غير سيّده در پنجاه سالگى يائسه مى شود، با توجّه به موارد ذيل، حكم
فوق چه صورتى پيدا مى كند؟

1) شروع خونريزى در تمام دختران از سنّ معيّنى شروع نمى شود و از نُه الى هجده
سالگى تغيير مى كند. چگونه يائسگى را به طور حتمى شصت يا پنجاه سال منظور مى كنيم؟

2) در صورتى كه هيچ گونه تغييرى در فاصله زمانى دو خونريزى اش و مدّت
خونريزيش و نوع خون و مقدار آن حتماً پس از سنين فوق حاصل نشود، حكم چيست؟

3) اگر مادرِ زنى سيّده و پدرش غير سيّد باشد، با عنايت به اين كه انسان بعضى از
صفات را از پدر به ارث مى برد و بعضى از صفات را به صورت غالب از مادر، آيا نمى
توان فرض كرد كه زنى كه مادرش سيّده است در اين صفت (خون ديدن) به مادرش شبيه است و
حكم سيّده را دارد. حال با توجّه به موارد فوق، همسرم كه مادرش سيّده بوده، در هفده
سالگى حائض شده و هنوز كه پنجاه و يك سال دارد، هيچ گونه تغييرى در نوع خون، فاصله
زمانى و مقدار و مدّت خونريزى او حاصل نشده، چه حكمى دارد و تكليفش براى نماز و
روزه و مسائل زن و شوهرى چيست؟ بايد به حكم حائض عمل كند يا مستحاضه؟

ج ـ زن هاى سيّده بعد از تمام شدن شصت سال يائسه مى شوند; يعنى خونى كه مى
بينند، محكوم به حيض نيست، گرچه داراى صفات آن هم باشد، و زن هايى كه سيّده نيستند،
بعد از تمام شدن پنجاه سال يائسه مى شوند، گرچه خونى كه بعد از آن ببينند، داراى
صفات حيض باشد; و بايد توجّه داشت كه اين امور، مربوط به موضوع و مورد اثر احكام
شرعيّه است نه حيض واقعى يا استحاضه واقعيّه تا گفته شود زنان مختلف يا مساوى يا
شبيه هم هستند يا نه و امثال اينها از شبهات ديگر; و معيار در سيادت، پدر است نه
مادر. 19/11/78

س 180 ـ جنب شبستان مسجد و نمازخانه، كتاب خانه مسجد است و در آن، جلسه قرائت و
تفسير قرآن برگزار مى شود و مسائل دين گفته مى شود. آيا براى خانم هايى كه عذر شرعى
دارند و حرام است در مسجد توقّف كنند، جايز است در حال عبور از مسجد، داخل آن كتاب
خانه بشوند و بعد از خاتمه جلسه از همان راه عبور، خارج شوند يا نه؟

ج ـ آنچه جايز است، رفتن از يك در و بيرون آمدن از در ديگر مسجد است نه ورود و
خروج از يك در كه مرور بر آن صدق نمى كند. 11/5/77

س 181 ـ در مواقع ضرورى مثل مواقع امتحان دانش آموزان دختر كه گاهى در مساجد از
آنها امتحان مى گيرند، آيا دختران حائض مى توانند به مدّت طولانى در مسجدى توقّف
كنند؟

ج ـ اگر راه منحصر به رفتن در داخل مسجد باشد، به حكم ضرورت، جايز است و بايد به
حدّاقل از ضرورت، اكتفا شود. 9/4/77

س 182 ـ گاهى در مسجدى يك قسمت از آن به عنوان تكيه يا حسينيّه ساخته شده و زنان
تصوّر مى كنند در ايّام حيض مى توانند در آن قسمت داخل بشوند، آيا چنين چيزى امكان
دارد؟

ج ـ ورود و توقّف زن حائض، در مسجد حرام است نه در غير آن، مانند حسينيّه و
غيره. بنابراين، جواز و عدم جواز، تابع اطمينان به مسجد بودن و عدم اطمينان به آن
است و محض گفتن افراد، نمى تواند سبب جواز ورود زن حائض شود، با فرض اين كه زن، آن
جا را مسجد مى داند و اطمينان به مسجد بودن آن دارد. 21/1/79

مسائل متفرّقه غسل

س 183 ـ لمس كردن القاب معصومين (عليهم السلام) مثل رضا، كاظم و... براى شخص
جُنب و نيز شخص بدون وضو چه حكمى دارد؟ آيا لمس كردن پول منقّش به القاب معصومين
جايز است؟

ج ـ لمس آنها براى جُنب و نيز بدون وضو، خلاف احتياط است، هر چند حرام نيست;
امّا آنچه منقوش است، مثل نقد رايج، حتّى به مثل اسماء الله تعالى، جواز، خالى از
قوّت نيست. 17/11/77

س 184 ـ آيا براى زن حائض جايز است گردنبندى را به گردن داشته باشد كه اسم مبارك
پيامبر (صلى الله عليه وآله) بر آن نقش شده است؟

ج ـ اگر نام مبارك پيامبر (صلى الله عليه وآله) با بدن تماس پيدا نكند، حرام
نيست; وگرنه نبايد به گردن آويزان نمود.
24/12/76

س 185 ـ اين جانب محتلم شدم و از آن جا كه در صورت تيمّم كردن هم فرصت كافى براى
خواندن نماز نداشتم، غسل نمودم. آيا غسل بنده صحيح است؟ و اگر صحيح نيست، با توجّه
به اين كه بعد از آن چند بار ديگر محتلم شده ام و غسل جنابت انجام داده ام، حكم
روزه هايى كه در اين حالت در ماه رمضان گرفته ام چيست؟ آيا كفّاره لازم دارد؟

ج ـ با توجّه به عدم فرصت براى نماز خواندن، در صورت تيمّم كردن، غسل شما صحيح
بوده است و كفّاره اى لازم نيست. 6/11/78

س 186 ـ اگر شخص با وجودى كه مى داند تنها در صورت تيمّم، وقت براى نماز خواهد
داشت غسل نمايد، حكم غسل او چگونه است؟

ج ـ غسل كسى كه وظيفه اش تيمّم است، اگر در ضيق وقت غسل نمايد، باطل است.
6/11/78

س 187 ـ اگر انسان در شب بداند كه صبح براى غسل آب پيدا نمى كند، با اين حال مى
تواند با همسر خويش نزديكى كند يا خير؟

ج ـ اگر مى تواند تيمّم نمايد، جايز است و مانعى ندارد; ولى اگر مطمئن است كه
قدرت بر تيمّم ندارد و فاقدالطّهورين مى شود، احتياط در ترك است. 7/5/76

س 188 ـ آيا محتلم شدن و استمنا براى فرد مذكر مجرّد، گناه است؟

ج ـ محتلم شدن در خواب و يا بيدارى از راه حلال، حرام نيست; ليكن استمنا (انسان
با خود كارى كند كه منى از او خارج شود)، حرام و معصيت است و باعث بيمارى هاى روحى
و عصبى و غير آن مى شود و بايد به خدا پناه بُرد و با اراده جدّى، خود را از اين
گونه معاصى كه داراى ضرر دنيوى زودرس و عذاب اخروى است، نجات داد. 29/1/79

س 189 ـ اگر كسى استمنا كند و از آمدن منى جلوگيرى كند يا منى از او بيرون
نيايد، اين عمل چه حكمى دارد؟

ج ـ تا منى بيرون نيامده باشد، جُنب نيست; ولى استمنا به هر نحو، حرام است و
فرقى نمى كند كه بعد از لذّت بردن به وسيله استمنا منى بيرون بيايد يا نه. 11/8/78

س 190 ـ استمنا چه حكمى دارد؟ اگر اين امر، موجب آرامش فكرى و پرهيز از انجام
دادن گناه در عرصه اجتماع شود، چه حكمى دارد؟

ج ـ حرام است و امور ذكر شده، مجوّز آن نيست.

س 191 ـ در مواقعى كه زن عادت ماهانه را مى گذراند و نزديكى با او حرام و گناه
است، اگر انسان با همسر خود به معاشقه و ملاعبه بپردازد و انزال حاصل شود، آيا اين
عمل هم محكوم به حرمت است يا نه؟ در صورت حرام بودن، آيا عَرَق ناشى از اين عمل هم
همان حكم عَرَق جُنب از حرام را دارد؟

ج ـ غير از نزديكى در زمان حيض، بقيّه كارها مانند ملاعبه و معاشقه، هرچند باعث
انزال منى باشد، جايز است و عَرَقش هم عرق جُنب از حرام نيست، چون جنابت با ملاعبه
و معاشقه با همسر، جايز است. آرى، ملاعبه با همسر در حال حيض، از ناف به پايين تا
زانو، مكروه است. 22/5/76

س 192 ـ شخصى بلافاصله پس از پاك شدن همسر خود از خون حيض با وى همبستر مى شود و
در اثناى دخول، لكّه خون مى بيند. با توجّه به اين كه مدّت حيض زن يك هفته بوده،
آيا كفّاره دادن در اين جا واجب است؟ اگر كفّاره بر او واجب است، لطفاً مقدار آن را
بيان فرماييد؟ و شخصى كه با توجّه به هفت روزه بودن حيض همسرش به تصوّر اين كه پاك
شده است، دخول كند، و در اثناى دخول، لكّه خون ببيند، كفّاره او به چه صورت است؟

ج ـ دادن كفّاره واجب نيست، چون فكر مى كرده كه زن او در عادت نيست; اما اگر
عالم به حيض بودن زن باشد، مجامعتش حرام و معصيت و گناه و مخالفت با نهى صريح قرآن
است و احتياط در دادن كفّاره هم مطلوب است.
17/11/76

س 193 ـ هل اجرة الماء و تسخينه فى غسل المرأة من الجنابة والحيض والنفاس و
الاستحاضه على زوجها؟

ج ـ الظاهر انّه من الاتّفاق الذى تستحقه الزوجه أجرة الحمّام عند الحاجة سواءِ
كان، للاغتسال أو للتنظيف اذا كان بلدها مما لم يتعارف الغسل والاغتسال أو يتعذر أو
يتعسّر و كذا أجرة التسخين ان احتاجت اليه.
16/6/79

س 194 ـ اگر منى مرد در رَحِم زن باقى مانده باشد و بعد از غسل جنابت از بدنش
خارج شود، آيا غسل او صحيح است؟

ج ـ آرى، غسل او صحيح است. 14/4/79







/ 110