ارث - مجمع المسائل جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مجمع المسائل - جلد 2

یوسف صانعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید















ارث

س 1680 ـ افرادى مانند خواهر و عمّه كه حقوقى (اعمّ از اموال منقول يا غيرمنقول)
را براى خود ثابت فرض نموده اند، ولى در زمان حيات، ادّعاى آن حقوق را نكرده اند.
آيا پس از فوت آنان، ورّاث مى توانند آن حقوق را مطالبه كنند؟

ج ـ در مفروض سؤال حقّ مطالبه براى ورّاث خواهر و عمّه باقى مى ماند، مگر آن كه
بخشش يا ابراى ذمّه خواهر و عمّه نسبت به مديون، احراز گردد; و به صِرف عدم مطالبه
حق، فى حدّ نفسه دليل بر بخشيدن، يا ابراى ذمّه نيست.
18/2/80

س 1681 ـ آيا پس از فروش ثلث ميّت، ورّاث هم از اين ثلث حق مى برند؟

ج ـ با فرض وصيّت ميّت نسبت به ثلث، ثلثْ حقّ ميّت است و حسب نظرش بايد عمل شود;
و امّا اگر وصيّت ننموده باشد، همه اموال حقّ ورثه است.
24/11/77

س 1682 ـ اگر مردى كه صاحب همسر و فرزند است و مجدداً با زنى ديگر ازدواج كند و
نخواهد كسى مطّلع شود، در مورد ارث آيا مى توانند با يكديگر قرار بگذارند كه از
همديگر ارث نبرند؟ در غير اين صورت آيا مى توانند وصيّت كنند كه فلان آقا يا فلان
خانم، اين مبلغ را از من طلب دارد، كه به جاى ارث او محسوب شود؟

ج ـ شرط عدم ارث مانعى ندارد، كما اين كه در عقد دايم هم مى توانند از حقّ الأرث
خود بگذرند; و وصيّت هم مانعى ندارد، چون به حسب واقع درست است، هرچند از نظر عبارت
نادرست مى باشد. 11/5/77

س 1683 ـ آيا فرزندْ خواندگان، چون والدينشان آنان را ترك نموده و افراد ديگرى
آنها را به فرزندى قبول كرده اند، حكم ايتام را دارند يا خير؟ با توجّه به اين كه
فرزندْ خوانده ارث نمى برد، اگر پدر و مادرى كه كودكى را به فرزندْ خواندگى قبول
كرده اند، خودشان داراى فرزند باشند نيز حكم آن همين است؟ آيا پدرْ خوانده مى تواند
با وصيّت، مقدارى از دارايى خود را براى فرزندْ خوانده قرار دهد؟

ج ـ فرزندْ خوانده چون رَحِم نمى باشد، مطلقاً ارث نمى برد; ليكن هبه و بخشش در
زمان حيات هبه كننده (فرضاً پدرْ خوانده) به او مانعى ندارد، و نافذ و صحيح مى باشد
و حدّى هم ندارد، البته رعايت انصاف و حقوق بقيّه ارحام و فرزندان مطلوب است; و
امّا نسبت به بعد از مرگ و وصيّت تا حدّ ثلثْ نفوذ دارد، نه زيادتر. 24/11/76

س 1684 ـ فردى توسط پدر خود عمداً به قتل رسيده است. ورّاث متوفّا عبارت از پدر،
مادر و دو برادر هستند. در فرض فوق آيا دو برادر حاجب مادر مى شوند يا خير؟ همچنين
سهم الأرث مادر چگونه و به چه مقدار تعيين مى شود؟

ج ـ چون پدر قاتل است از ارث محروم مى باشد و نه تنها از ديه ارث نمى برد، بلكه
از بقيّه اموال مقتول هم ارث نمى برد; بنابراين، حجب معنا ندارد، چون حاجب شدن به
دليل آن است كه پدر بيشتر ببرد; و همه اموال مقتول اگر اولاد و همسر ندارد، ارث
مادر است كه در طبقه اوّل مى باشد و خواهر و برادر در طبقه بعد هستند.
11/2/77

س 1685 ـ پدرى قبل از فوت، مقدارى از اموال و اثاثيه ضرورى زندگى خود را به پسر
بزرگش مى دهد، خرج و مخارج ازدواج او را متقبل مى شود، و يك زندگى ساده برايش فراهم
مى كند و به او مى گويد اموالى را كه به شما دادم از ارث پدرى محسوب مى شود و شما
ديگر حقّى بعد از مرگ من نسبت به تركه نداريد. آيا شرعاً اين گونه اعمال جايز است؟

ج ـ اگر خود وارث در زمان حياتش با پدر و مورّث قرار گذاشته و ارث نبردن از
اموال پدر را قبول كرده، ظاهراً بعد از مرگ پدر حقّى نسبت به اموال پدر ندارد، چون
خود وارث در حقيقت رضايت داده كه موصّى و مورّث نسبت به مازاد بر ثلثْ به نسبت
حقّ الارث آن وارث، هرگونه كه مايل بود تصرّف نمايد و رضايت وارث به وصيّت نسبت به
مازاد بر ثلث موجب نفوذ آن مى باشد، و حقّ آن وارث راضى، در رابطه با عدم انفاذ
وصيّت ساقط مى گردد. 31/1/77

س 1686 ـ در خانواده اى يكى از فرزندان يك تخته فرش را براى حفظ آبروى
خانواده اش، خريدارى نموده است. پس از فوت والدين، فرش مذبور از نظر شرعى آيا جزو
تَرَكه محسوب مى شود يا متعلّق به خريدار است؟


ج ـ اگر فرزند، فرش را به پدر و مادر بخشيده و هبه نموده باشد، جزو ماتَرَك
ميّت محسوب مى شود; امّا اگر به صورت امانت براى حفظ آبرو و شئون آنها گذاشته، به
ملك فرزند باقى است و جزو ماتَرَك نمى باشد; و اگر وى نمى داند با چه قصد و نيّتى
تهيّه كرده است، به حكم استصحاب، مالكيّت آن به ملكيّت فرزند باقى است.
15/6/77

س 1687 ـ طبق مقرّرات دولت جمهورى اسلامى، براى افرادى كه خودشان اسلحه تهيّه
نمايند، با شرايطى مجوّز حمل سلاح صادر مى شود. در صورت فوت صاحب اسلحه، سلاح او
متعلّق به پسر بزرگتر است يا جزو ماتَرَك محسوب مى شود؟

ج ـ اسلحه جزو ماتَرَك ميّت است و مثل بقيّه اموال او متعلّق به همه ورثه است.
29/1/78

س 1688 ـ فردى صاحب پنج فرزند بوده كه در زمان حيات وى سه فرزند او ازدواج
كرده اند. پس از فوت سرپرست خانواده، فرزندانى كه ازدواج نكرده اند، آيا از وراثت
حقّ ازدواج برخوردارند يا خير؟

ج ـ تا ميّت وصيّت نكرده باشد چيزى طلبكار نيستند و حقّ شرعى ندارند; مگر آن كه
ورثه مايل باشند چيزى بدهند كه در اختيار خودشان مى باشد و قطعاً جايز است.
6/9/78

س 1689 ـ شخصى داراى شش فرزند دختر بوده كه در زمان حيات وى همه ازدواج كرده اند
و در حدّ توان براى هر كدام جهيزيّه تهيّه كرده و به آنان داده است. براى يكى
از دختران خود يك قطعه باغ و دو قطعه زمين به عنوان جهيزيّه قرار داده و در
سياهه جهاز وى نيز قيد گرديده است، ولى دختر در زمان حيات پدر آنها را تصاحب نكرده
است و بعد از فوت پدر ادّعاى مالكيت آنها را دارد، ولى دختران ديگر مدّعى هستند كه
جزو تَرَكه حساب مى شود و همه از آن سهم مى برند. بفرماييد آيا باغ و زمين مذكور،
جزو ماتَرَك ميّت محسوب مى شود، و يا به عنوان جهيزيه فقط به دختر نامبرده تعلّق
دارد؟

ج ـ اگر به صورت وصيّت نبوده، يعنى نگفته بعد از فوت هم مال او باشد، ظاهراً هبه
است و خود پدر هم به عنوان مال او در اختيار داشته و لذا قبض حاصل شده، و چون هبه
به ارحام است با حصول قبض لازم مى باشد و حقّ همان دختر است; و اگر بر فرض، هبه
بودن هم ثابت نشود، ظاهراً وصيّت است كه اگر كم تر از ثلث باشد، نافذ است.
24/12/77




/ 110