مواردى كه قضا و كفّاره يا فقط قضا واجب است - مجمع المسائل جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مجمع المسائل - جلد 2

یوسف صانعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید















مواردى كه قضا و كفّاره يا فقط قضا واجب است

س 559 ـ نظر جناب عالى درباره كسى كه به سبب گرسنگى يا تشنگى و يا جهالت به
مسئله، عمداً افطار نمايد، چيست؟ آيا بر او قضا واجب است؟

ج ـ در صورتى كه مضطر نباشد، قضا و كفّاره دارد; وگرنه قضا كافى است.
24/12/76

560 ـ در يكى از ماه هاى رمضان سال گذشته، چند روز از روزه هاى خود را خورده ام
و مطمئن نيستم كه در آن زمان به سنّ تكليف رسيده بوده ام يا نه. اگر هم بخواهم به
سال قمرى حساب كنم، چون تاريخ تولّد ثبت شده در شناسنامه ام با تاريخ حقيقى تولّدم
مطابقت ندارد، نمى توانم حساب كنم كه به سنّ تكليف رسيده بودم يا نه; تكليف من
چيست؟

ج ـ قضاى مشكوك، لازم نيست، هر چند قضا نمودن آنها مطابق با احتياط، مستحبّ است.
17/8/79

561 ـ دخترى هستم كه در خانه پدرى به گفته خانواده، گاهى اوقات تا پايان پخش
اذان از رسانه هاى خبرى، در سحرهاى ماه رمضان، سحرى مى خورده ام. آيا اين روزه هايم
قضا دارد يا خير؟ و اگر دارد، آيا با توجّه به جهل، كفّاره بر ذمّه ام مى باشد؟

ج ـ چون يقين به طلوع فجر نداشته ايد و كشف خلاف هم نشده، روزه ها صحيح اند و
قضا ندارند. 29/11/76

562 ـ شخصى در اوايل و ابتداى بلوغ خود، روزه ماه مبارك رمضان مى گرفته است ولى
عملى را با اين كه مى دانسته كار قبيحى است، انجام مى داده; امّا احتمال مُبطل بودن
را هم نمى داده است. لطفاً تكليف وى را بفرماييد.

ج ـ قضاى آنها را علاوه بر كفّاره تأخير در قضا (يعنى 057 گرم گندم يا نان براى
هر روز كه به فقير داده مى شود و عين جنس بايد باشد و پول آن كفايت نمى كند، مگر
وكيل در خريد باشد و وثوق به اين داشته باشد كه همان جنس را مى خرد) بايد به جاى
آورد. 25/10/78

563 ـ شخصى در ماه رمضان، قبل از اذان صبح، يقين داشت كه وقت براى غسل
دارد، ولى تا آماده براى غسل شد، اذان گفته شد، روزه او چه حكمى دارد؟

ج ـ روزه اش صحيح است و بايد قضاى آن را هم بگيرد و همان زمان كه اذان مى گويند،
بايد يك تيمّم نمايد، چون شايد هنوز صبح، طالع نشده باشد.
1/3/77

564 ـ فردى مدّتى خيال مى كرده كه فرو بردن اخلاط سر و سينه، ولو اين كه به فضاى
دهان نرسيده باشد، روزه را باطل مى كند و چون وضع جسمانى او طورى بوده كه ترشّح
اخلاط، بسيار بيش از حدّ عادى بوده و بعضاً بدون اختيار نيز بدون رسيدن به فضاى
دهان از راه حلق فرو مى رفته است، روزه نمى گرفته; زيرا روزه گرفتن در اين فرض براى
وى بسيار متعذّر و حتّى شايد ناممكن بوده است; زيرا عملا نمى توانسته جلوى فرو رفتن
اخلاط را بگيرد. بعد از مدّتى به مسئله پى برده و قضاى روزه ها را گرفته است. آيا
بايد كفّاره شصت روز، روزه براى هر روز را هم بگيرد؟ همچنين فردى در سال هاى اوّليه
بلوغ به علّت كمى سن و تحت تأثير بعضى گروه هاى الحادى، دين و ايمان درستى نداشته و
روزه نمى گرفته و بعداً قضاى تمام روزه ها را گرفته است آيا كفّاره بر ذمّه وى است؟

ج ـ همان قضا كفايت مى كند; ليكن براى تأخير قضاها براى هر روز آن، به عدد ايّام
قضا، يك مدّ، يعنى 057 گرم گندم يا نان و امثال آنها بايد به فقير، با فرض قدرت،
داده شود.

565 ـ اگر دخترى تازه به سنّ بلوغ رسيده، ولى توانايى گرفتن همه روزه هاى ماه
مبارك رمضان را ندارد و در اثر ضعف بيش از حدّ، پدر و مادر به او اجازه خوردن
دادند، يا خودش در اثر مورد ذكر شده روزه اش را باز كرده، تكليف چيست؟ به جا آوردن
قضاى آن كفايت مى نمايد يا كفّاره هم واجب است؟

ج ـ اگر مقلّد اين جانب است كه بلوغ دختران را از جهت سنّى سيزده سال مى دانم و
در عين حال، احتمال ضرر مى دهد، اگر تا سال آينده، فرصتى براى قضاى روزه هايش پيدا
كرد، يعنى احتمال ضرر نداد، بايد قضا نمايد; وگرنه فقط فديه نگرفتن روزه، يعنى براى
هر روز 057 گرم نان يا مواد خوراكى ديگر را بايد به فقير بدهد.
13/4/78

566 ـ دخترى تا پانزده، شانزده سالگى در قيد نماز و روزه نبوده است. البته بعضى
اوقات، نماز و روزه را به جاى آورده; امّا نه به طور دايم و كامل كه مى بايستى
انجام مى داده است. اگر بخواهد كفّاره روزه هايش را بگيرد كه زياد است و چون بيمارى
معده دارد، در توانش نيست. اگر هم بخواهد پولش را بدهد، وضع مالى چندان خوبى
ندارند. حال تكليف نماز و روزه هاى قضا شده اش چيست؟

ج ـ آنچه از نماز و روزه كه يقين دارد از او فوت شده، ولو تدريجاً بايد قضا كند
و كفّاره روزه ها بايد پرداخت شود و چنانچه برايش ممكن نباشد، بايد استغفار كند و
هر وقت برايش ميسّر شد، كفّاره را بدهد.
27/1/77

س 567 ـ فردى روز معيّنى را نذر كرده كه روزه بگيرد; امّا در آن روز، مسافرتى
ضرورى برايش پيش آمده است با توجّه به اين كه از حدّ ترخص هم گذشته است، تكليفش
چيست؟

ج ـ بايد قضايش را بگيرد. 6/9/78

س 568 ـ شخص مسافرى كه قصد كرده ده روز در ماه مبارك رمضان در جايى روزه بگيرد،
در شب چهارم يا پنجم، عمداً خود را جُنُب كرده و چون تا اذان صبح به آب دسترس
نداشته و حكم تيمّم را نيز نمى دانسته، روزه آن روز را افطار كرده است. حكم قضا و
كفّاره در مورد اين شخص، چگونه است؟

ج ـ افطار عمدى، موجب بطلان روزه و كفّاره است، مگر در جاهلِ قاصر كه عدم
بطلان، خالى از قوّت نيست; اگرچه احوط، بطلان است و بر جاهل مقصّر غير ملتفت هم
كفّاره واجب نيست. 20/11/78

كفّاره روزه

س 569 ـ كسى كه كفّاره روزه ماه رمضان بر ا و واجب است، آيا حتماً بايد دو ماه
روزه بگيرد؟ اگر شصت فقير پيدا نشود، آيا مى تواند به هر نفرى كه پيدا كرد، بيشتر
از دو سير گندم يا جو بدهد؟ و اگر پول گندم را بدهد، چه طور؟

ج ـ مخيّر است كه شصت روز، روزه بگيرد يا به شصت فقير طعام بدهد و در كفّاره
روزه، عدد شصت فقير موضوعيت دارد و اگر به كم تر از شصت نفر داده شود، مبرء ذمّه
نيست و در كفّارات، منحصراً بايد به فقير نان يا گندم و امثال اين دو از اطعمه داده
شود و بدل، كفايت نمى كند، مگر آن پول را به فقير يا كسى كه براى فقرا مصرف مى كند،
بدهد كه او وكالتاً طعام تهيّه كند و وثوق به تهيّه هم حاصل باشد.
1/7/79

س 570 ـ با توجّه به اين كه يكى از كفّارات مقرّر در شرع مقدّس اسلام، بنده آزاد
كردن است و در حال حاضر، اين امر معمول نيست و از طرف ديگر، عدّه اى به دليل
اتّفاقات ناخواسته، نظير تصادف و يا بدهى يا ديه و امثال آن در زندان ها به سر مى
بردند و خانواده هايشان پريشان و مستأصل هستند، آيا اجازه مى فرماييد به جاى بنده
آزاد كردن، افرادى كه كفّاره به ذمّه دارند، يك يا چند نفر از زندانيان بى گناه را
آزاد نمايند؟

ج ـ در مفروض سؤال كه بنده براى آزاد كردن موجود نيست، تكليف نسبت به آن ساقط
است و لذا نيازى به بدل ندارد; امّا پرداخت بدهى بدهكاران و آزاد نمودن آنها از
گرفتارى، امرى مطلوب و پسنديده است. 25/10/79

س 571 ـ اين جانب در دوران جنگ تحميلى به دليل حضور در جبهه روزه هاى ماه مبارك
رمضان را نگرفته ام و بعد از پايان جنگ هم به دليل ناراحتى هاى دستگاه گوارشى و
استفاده از دارو، موفّق به انجام دادن قضاى آن روزه ها نشده ام و فقط توانسته ام
روزه هاى ماه مبارك رمضان را بگيرم كه البته عوارضى هم در پى داشته و مدّتى
است دچار زخم معده و زخم اثنا عشر شده ام و الآن، پزشك معالج روزه گرفتن را برايم
منع كرده است. وظيفه ام نسبت به روزه هاى خورده شده چيست؟ و كفّاره آنها را چگونه و
چه مقدار بايد پرداخت نمايم؟

ج ـ قضاى روزه هايى كه به دليل مسافرت و بودن در منطقه عملياتى خورده شده، واجب
است و اگر توانستيد، خودتان بگيريد، و اگر نتوانستيد، وصيّت كنيد برايتان بگيرند و
در صورت تأخير تا ماه رمضان ديگر، يك كفّاره تأخير هم بايد بپردازيد و كفّاره تأخير
براى هر روز، يك مُدّ، يعنى 057 گرم گندم و يا جو و امثال آن است كه به فقير داده
مى شود. آرى، كسى كه به خاطر بيمارى روزه را افطار نموده و بيمارى اش تا رمضان ديگر
طول كشيده، قضا ندارد، ليكن براى هر روز بايد يك مُدّ طعام به فقير بدهد.[3]
20/10/76

س 572 ـ اگر بر كسى كه نانخور پدرش است و خودش استطاعت مالى ندارد، كفّاره روزه
واجب شود، چه بايد بكند؟

ج ـ كسى كه كفّاره روزه رمضان بر او واجب شده بايد آن را بپردازد، و چنانچه
برايش ممكن نباشد، بايد استغفار كند و هر وقت برايش ميسّر شد، مستحبّ است كفّاره را
بدهد. 6/11/78

س 573 ـ كسى كه قبلاً مقلّد امام خمينى (قدس سره) بوده و كفّاره جمع در روزه بر
عهده اش آمده و آن موقع، قدرت پرداخت كفّاره را نداشته و حالا توان پرداخت آن
كفّاره را دارد و از حضرت عالى تقليد مى كند. با توجّه به اين كه شما در پرداخت
كفّاره بعد از توان، احتياط مستحب نموده ايد، آيا اين شخص مى تواند كفّاره را ندهد؟
و آيا اين احتياط مستحب، شامل كفّاره جمع نيز هست؟

ج ـ در مسائلى از قبيل مسئله مورد سؤال، گرچه در زمان سابق، بنا به نظر
مبارك حضرت امام، مكلّف به عمل به احتياط واجب آن نسبت به زمان قدرت بوده است; امّا
رجوع به اين جانب، فعلاً كه احتياط مستحب دارم، مانعى ندارد و فرقى بين كفّاره جمع
و غير آن نيست. 24/9/78

س 574 ـ با توجّه به اين كه كفّاره افطار روزه عمدى، شصت روز روزه يا شصت مُدّ
طعام است، على الظاهر بايد اين مقدار بين شصت فقير; جداگانه تقسيم گردد. سؤال اين
است كه بعضى از مؤسّسات خيريه، مثل كميته امداد امام خمينى كه كفّاره روزه را جمع
آورى مى كنند، مى تواند در اين مورد، عمل كند يا خير؟ و چون معلوم نيست به چه
افرادى مى دهند، آيا مى توان كفّاره را به كميته امداد داد؟

ج ـ با شكّ در مصرف كفّاره در محلّ شرعى، برائت ذمّه حاصل نمى شود و خود مكلّف
يا ديگرى بايد به مستحق بپردازد و اطمينان به آن حاصل شود. 21/10/79

س 575 ـ آيا نفقه زن كه به گردن شوهر است، شامل غذا و پوشاك و مسكن است و چيزهاى
ديگر از قبيل مسافرت بردن همسر يا كفّاره روزه هاى زن را شامل مى شود يا خير؟ و آيا
زن، كفّاره روزه هاى خود را از مال خود بايد بپردازد؟

ج ـ كفّاره روزه و مخارج سفر، جزو نفقه نيست.
17/8/79

س 576 ـ خانم اين جانب، به دليل بيمارى نمى تواند روزه بگيرد. اگر ايشان خود،
كفّاره هر روز را ندهد، آيا بر من واجب است كه كفّاره روزهايى را كه نمى
تواند بگيرد، بپردازم؟ چون ايشان خانه دار است و از خود پولى ندارد، مگر از بنده
پولى بگيرد، آيا لازم است كه به ايشان بگويم مى خواهم كفّاره ات را بپردازم؟

ج ـ مانعى ندارد و مى توانيد بپردازيد و اعلام، واجب نيست.
2/4/77

س 577 ـ اين جانب طبق محاسبه، مبلغ 25 هزار تومان از زمان تكليف نسبت به فريضه
روزه، كفّاره داشته ام و در زمان رسيدگى به حساب، از امام خمينى (قدس سره)
تقليد مى نمودم و اطّلاعى هم نداشتم كه بايد اين كفّارات، حتماً به خريد نان اختصاص
داشته باشد و فكر مى كردم به صرف اين كه به فقيرى برسانم، دَين خودم را ادا نموده
ام. بنابراين، طبق فواصلى اين مبلغ را به فقير مى رساندم. لطفاً بفرماييد آيا من
بايد دوباره كفّاره روزه ها را بپردازم و هنوز در ذمّه من است؟

ج ـ در حدّ قدرت، بايد دو مرتبه بپردازيد و يا نان و گندم و خوراكى براى هر
كفّاره 057 گرم تهيّه كنيد و به فقرا بدهيد و يا پولش را به آنها بدهيد كه صرف خريد
نان نمايند و اطمينان به مصرف نمودن آن پول در نان و طعام هم باشد. به هر حال، هر
يك از دو نوع، كفايت مى كند و دادن محض پول، مُبرء ذمّه نيست.
22/7/77




/ 110