نماز جماعت - مجمع المسائل جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مجمع المسائل - جلد 2

یوسف صانعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید















نماز جماعت

س 464 ـ اذان گفتن اطفال مميّز در مساجد براى جماعات چه صورتى دارد؟

ج ـ فرقى بين اذان و اقامه مميّز غير بالغ با بالغ در احكام نيست و همان طور كه
استماع اذان و اقامه از بالغ كفايت مى كند، از غير بالغ مميزّ هم چنين است. 27/2/78

س 465 ـ نيّت نمازهاى جماعت به چه صورت است؟ منظور اين است كه به چه كسى، چگونه
و در چه شرايطى مى توان اقتدا كرد؟

ج ـ همين قدر كه انسان بداند نمازش را با جماعت مى خواند، كافى است، هر چند امام
جماعت را به اسم و رسم نشناسد; امّا بايد به عدالت او مطمئن باشد و هنگام اقتدا
بايد متوجّه باشد كه امام جماعت مسجد محلّه شان است كه معمولاً اين گونه توجّه ها
هست. 11/9/78

س 466 ـ امام جماعت، مشغول به نماز جماعت مى شود و صفوف نماز هم تشكيل شده و
امام جماعت، نيّت و تكبير مى گويد. حال سؤال اين است كه پس از امام جماعت بلافاصله
شخصى كه با امام جماعت پنج نفر فاصله دارد، نيّت و تكبير مى گويد و پس از آن،
ديگران مى گويند. حال نماز اين شخص صحيح است يا خير؟

28/9/76

س 467 ـ شخصى به نماز جماعت حاضر مى شود. بعد از نماز متوجّه مى شود كه امام
جماعت، آن امام جماعت هميشگى نيست و ايشان موقّتاً به جاى او آمده; امّا اين شخص از
اوّل نماز به خيال اين كه امام جماعت دايمى است، اقتدا كرده است. اگر در حين نماز
متوجّه اين امر شود، چه حكمى دارد؟

ج ـ اعاده ندارد و نماز جماعت، درست بوده و ثواب برده و آنچه معتبر است، عدالت
امام جماعت است.

س 468 ـ آيا انسان هر روز مى تواند نمازش را در جاهاى مختلف و به امامت امام
جماعت حاضر در مسجد بخواند؟

ج ـ در صورتى كه امام جماعت را عادل بداند، مانعى ندارد.
14/7/79

س 469 ـ آيا كسى كه نمازش را با جماعت مى خواند، ولى صداى امام جماعت را نمى
شنود، خواندن سوره حمد بر او واجب است يا خير؟

ج ـ اگر مأموم در ركعت اوّل و دوم نمازهاى صبح و مغرب و عشا صداى امام را نشنود،
مستحبّ است حمد و سوره را بخواند، ولى بايد آهسته بخواند، و چنانچه سهواً بلند
بخواند، اشكال ندارد; امّا به هر حال، خواندن حمد و سوره بر مأموم، واجب نيست.
14/7/79

س 470 ـ امام جماعت، تسبيحات اربعه را تمام كرده، امّا هنوز به ركوع نرفته يا در
حين رفتن به ركوع است. آيا مأموم در اين دو حالت امام، مى تواند تكبيرة الاحرام
بگويد يا بايد صبر كند تا امام به ركوع برسد؟

ج ـ اقتدا از زمانى كه تكبير براى رفتن به ركوع گفته مى شود، درست است.
5/2/78

س 471 ـ اقتداى مسافر مكروه است. سؤال اين است كه ملاك، مسافرت است يا شكسته
بودن نمازش؟ يعنى فقط اقتدا به نمازهاى چهار ركعتى مكروه است يا اقتدا به نماز مغرب
و صبح هم مكروه است؟

ج ـ ملاك، شكسته بودن نماز و اختلاف امام و مأموم است در قصر و اتمام. 26/11/76

س 472 ـ گفته شده كه اگر امام جماعت، نماز جماعت را براى عدّه ديگرى اعاده
كند، مشروط به اين كه اعضاى جماعت قبلى در اين نماز نباشد، بلا اشكال است. حال سؤال
اين است كه آيا چند تن از مأمومين نماز قبلى مى توانند نماز قضاى احتمالى را در اين
جماعت بخوانند؟

ج ـ خارج از مورد نصّ و دليل است و نمى توانند اقتدا نمايند و به همان مورد بدون
اشكال، بايد اكتفا شود. 16/10/77

س 473 ـ اگر مأموم در نماز مغرب و عشا يك ركعت از امام عقب است، در ركعت
دوم نمازش (كه ركعت سوم امام جماعت است)، آيا بايد قرائت نمازش را به تبعيت از
امام، آهسته بخواند يا قرائت (حمد و سوره) نمازش را بنا بر اصل، بلند بخواند؟

ج ـ بايد حمد و سوره و بسم الله را آهسته بخواند، به صورتى كه تُن و جوهره صدا
آشكار نشود. 26/1/79

س 474 ـ اگر مأمومين در نماز جماعت، اذكار را بلند بگويند كه باعث اختلال حواس
امام جماعت بشود، در اين صورت آيا جايز است يا خير؟

ج ـ مكروه است كه مأموم، ذكرهاى نماز را طورى بگويد كه امام بشنود.
25/1/78

س 475 ـ آيا در نماز جماعت مى توان ذكرها را زودتر از امام جماعت گفت يا خير؟

ج ـ مى توان و جايز است، هر چند بعد از گفتن امام، بهتر است.
29/10/76

س 476 ـ حكم زودتر از امام جماعت، سلام دادن و نماز را تمام كردن چيست؟

ج ـ سلام دادن مأموم قبل از امام در نماز، گرچه عمداً هم باشد، نمازش صحيح است;
ليكن احتياط مستحب آن است كه پيش از امام، سلام ندهد.
19/10/79

س 477 ـ اگر مرد و زن مَحرم، در يك صف واحد نماز جماعت بخوانند. مثلاً در خانه،
پدر به عنوان پيش نماز و همسر و بچه هاى دختر و پسر به عنوان مأموم اقتدا كنند،
نماز چه حكمى پيدا مى كند؟

ج ـ مانعى ندارد و نماز و جماعت، صحيح است و آنچه در مورد تقدّم زن بر مرد آمده،
به نظر مى رسد كه يك نهى ارشادى است; يعنى نهى از تقدّم زن يا پهلوى هم بودن به
خاطر آن است كه حواس در نماز، جمع تر باشد و اين جهت، در مورد سؤال تحقّق ندارد.
31/1/79

س 478 ـ از قديم در مساجد و غير مساجد، بين زنان و مردان، پرده اى حايل بوده و
هست. اكنون عدّه اى مى گويند پرده و ديوار بين زنان و مردان در حال نماز خواندن و
موعظه كردن، لزومى ندارد. آيا اين درست است؟

ج ـ اگر امام، مرد و مأموم، زن باشد، چنانچه بين آن زن و امام يا بين آن
زن و مأموم ديگرى كه مرد است و زن به واسطه او به امام متّصل شده است، پرده و مانند
آن نباشد، اشكال ندارد; ليكن رعايت عفاف و سِتر، براى زن لازم است و هر امرى كه سبب
از بين رفتن مستورى و عفيفه بودن گردد، نبايد انجام گيرد.
10/7/79

س 479 ـ امام جماعت، تكبيرة الاحرام مى گويد و هنوز سوره حمد را آغاز نكرده،
متوجّه مى شود كه تكبير را اشتباه گفته يا موقع گفتن، تعادل نداشته است. لذا به
مأمومين مى رساند كه تكبير نگويند تا، مجدداً آن را اعاده كند.آيا مأمومينى كه قبل
از اشاره امام تكبير گفته اند، مى توانند آن را بشكنند و مجدّداً اعاده كنند؟

ج ـ آرى، مى توانند، بلكه بايد چنين كارى را انجام دهند، چون گفتن تكبيرة
الاحرام، قبل از آن كه امام جماعت، تكبيرة الاحرام صحيح را بگويد، موجب بطلان جماعت
و نماز مأموم است. 1016/77

س 480 ـ در نماز جماعت، امام سهواً بعد از تكبيرة الاحرام به ركوع مى رود، در
اين مورد، تكليف مأمومين چيست؟

ج ـ بايد نماز را فُرادا بخوانند، چون نه خودشان حمد خوانده اند و نه امامشان.
6/8/77

س 481 ـ در موارد جواز عدول تا كجاى نماز جايز است كه عدول صورت بگيرد؟ و در كجا
ديگر عدول، جايز نخواهد بود؟

ج ـ عدول، قبل از گفتن سلام آخر، يعنى «السلام علينا و على عبادالله الصالحين» ،
جايز است. 27/2/78

س 482 ـ اگر كسى در يكى از ركعت هاى نماز چهار ركعتى كه امام در حال ركوع است،
به ركوع امام رسيد و به امام اقتدا كرد و امام، بعد از دو سجده از جا برخاست، اگر
مأموم كه تازه به ركوع امام رسيده، نمى داند اين ركعتى كه امام جماعت در حال حاضر
مى خواند، ركعت دوم است يا ركعت سوم و يا ركعت چهارم، 1) آيا مأموم بايد حمد و سوره
يا حمد به تنهايى را بخواند يا نه؟ چه طور مأموم بداند كه ركعت دوم و يا سوم و يا
چهارم امام جماعت است؟ 2) اگر مأموم بعد از نماز فهميد كه ركعت دوم نماز بوده، ولى
سهواً حمد و سوره يا حمد تنها را خوانده، آيا نماز مأموم صحيح است؟

ج 1 ـ صحيح است حمد و سوره را بايد به قصد قربت مطلقه بخواند تا اگر وظيفه اش
بوده، عمل به وظيفه شده، وگرنه قرآنى خوانده شده و مضّر نبوده است.

ج 2 ـ آرى، نماز مأموم، صحيح است و قرائت سهوى، مضرّ صحّت نماز نيست; كما اين كه
ترك قرائت، سهواً نيز مضرّ نيست.
9/2/78

س 483 ـ در يكى از ركعات جماعت، امام به شك مى افتد كه يك سجده انجام داده يا دو
سجده. برخى مأمومين هم در شك هستند. بعد از اتمام نماز، هم براى امام و هم براى
مأمومين، يقين حاصل مى شود كه يك سجده انجام شده. حال تكليف امام و مأمومينى كه با
شك، با يك سجده قيام كرده اند، چيست؟ تكليف مأمومينى كه با اطمينان به انجام شدن يك
سجده، همراه جماعت، نماز را با يك سجده تمام كرده اند، چيست؟

ج ـ اگر شكّشان قبل از تجاوز بوده، وظيفه، اعتناى به شك بوده، و اگر بعد از
تجاوز از محلّ است، وظيفه، عدم اعتنا به شك است; ليكن اگر در فرض اعتنا، وظيفه كه
سجده بوده به جا نياورده اند، به خاطر جهل به مسئله، نمازشان صحيح است; ليكن
سجده را بايد قضا نمايند.
16/10/77

س 484 ـ در صف جماعت پنج نوجوان نابالغ امّا مميّز كنار هم ايستاده اند. آيا
نماز فرد بالغى كه توسط اين چند نفر به جماعت وصل مى شود، صحيح است؟ و آيا به طور
كلّى ايستادن چند غير بالغ مميّز در كنار هم خللى در اتّصال ايجاد نمى كند؟

ج ـ نمازشان صحيح است و حكم بالغ را دارند.
6/8/77

س 485 ـ بنا بر جواز تقدّم زن بر مرد در حال نماز، اگر مرد اتّصالش به صف جماعت
به وسيله زن در حال مساوى بودن محل يا متأخّر بودن، تحقّق يابد، آيا نماز مرد صحيح
است يا خير؟

ج ـ در جماعت، بخصوص، يا بايد مرد مقدّم يا بين زن و مرد چيزى حايل باشد، وگرنه
جماعت و نماز، باطل است.
20/10/76

س 486 ـ اگر نمازگزاران در طبقه فوقانى در حالت قيام، صف جلو را مى بينند ولى در
حالت سجده نمى بينند، براى مردها آيا نماز صحيح است يا خير؟

ج ـ آنچه در صحّت نماز در طبقه فوقانى معتبر است، آن است كه گفته شود با هم نماز
مى خوانند، ولو با باز بودن مقدارى از سقف مُشرف به طبقه اوّل، وگرنه بديهى است كه
طبقه دوم، از جهت جاى پا و محلّ ايستادن، با طبقه اوّل حايل دارد، و آنچه مضرّ است،
حايل بين افراد در طبقه دوم نسبت به همديگر است. 26/1/77

س 487 ـ اگر كسى قبل از امام به ركوع رود يا قبل از امام سر از سجده بر دارد،
آيا نمازش صحيح است؟

ج ـ آرى، نمازش صحيح است; امّا نبايد اين كار را بكند.
9/2/78

س 488 ـ آيا مأموم مى تواند در اثناى نماز جماعت، مثلا در قنوت، قصد فُرادا كند
و ادامه نماز را سريع تر از امام بخواند و نماز دوم خودش (مثلا نماز عصر يا عشا) را
به نماز اوّل امام، اقتدا كند؟

ج ـ انسان در بين نماز جماعت مى تواند نيت فُرادا كند، ولى اگر پيش از تمام شدن
حمد و سوره، نيّت فرادا نمايد، بايد مقدارى را كه امام نخوانده بخواند.
26/1/79

س 489 ـ اگر در مدرسه شبانه روزى طلاّب، جهت شركت در نماز جماعت صبح، اجباراً
طلاّب را بيدار نمايند و در صورت عدم شركت افراد در جماعت، در نمره انضباط طلاّب
تأثير دهند، اين كار، چه حكمى دارد؟ آيا حرام است يا شرعاً جايز است؟

ج ـ گرچه تا شخصى راضى نباشد، نمى توان او را براى نماز بيدار نمود; ليكن شركت
در نماز جماعت، مطلوب و بحث نمره انضباط هم تابع مقرّرات مدرسه است. 15/1/79

س 490 ـ اگر امام جماعت بگويد: «راضى نيستم به من اقتدا كنيد»،آيا حرفش اعتبار
دارد يا خير؟ شخصى (واجد شرايط امامت) در حال خواندن نماز واجبِ خودش است، ما بدون
اين كه او بفهمد، به او اقتدا مى كنيم و يا ممكن است وقتى كه اقتدا كرديم، متوجّه
شود. آيا اين جماعت صحيح است؟

ج ـ اقتدا به امام جماعتى كه راضى به اقتدا نيست، مانعى ندارد; چون نيّت جماعت و
رضايت امام به جماعت، شرط تحقّق جماعت در حقّ مأموم نيست.
26/1/79

س 491 ـ اگر كسى در ركعت دوم نماز اقتدا كند، آيا واجب است با تشهّد امام تشهّد
بخواند يا مستحبّ است؟

ج ـ خواندن تشهّد از حيث متابعت، مستحبّ است نه واجب.
14/7/78

س 492 ـ اگر كسى در نماز جماعت به تشهّد ركعت آخر رسيد و براى درك ثواب، «الله
اكبر» گفت و نشست، آيا در اين حال، تجافى كند يا معمولى بنشيند؟ در موقع سلام امام
چه طور؟

ج ـ تجافى نمايد و تا آخرين سلام، صبر كند.
14/7/79

س 493 ـ كسى كه نمى تواند از بيرون آمدن ادرار يا باد معده جلوگيرى نمايد، آيا
مى تواند در صف اوّل نماز جماعت بايستد؟

ج ـ آرى، مى تواند، چون نمازش كه حسب وظيفه خودش عمل مى نمايد، صحيح و درست است
و صحّت نماز مكلّف نزد خودش در صحّت قرار گرفتن در صف جماعت، كفايت مى كند.
16/5/79

امامت جماعت

س 494 ـ با توجّه به اين كه اين جانب هجده سال دارم، آيا مى توانم اقامه نماز
جماعت كنم؟

ج ـ پس از رسيدن به تكليف، كمى سن، نقصى براى امام جماعت نيست; ليكن لازم است
بقيّه شرايط امامت جماعت را دارا باشيد كه در توضيح المسائل ذكر شده است. 24/12/77

س 495 ـ امام جماعتى كه از حيث عدالت، مورد تأييد مأمومين است، در صورتى كه به
عيان، عدم عدالت ايشان براى برخى محرز گردد، حكم ادامه اقتدا به ايشان چگونه است؟

ج ـ اگر عدم عدالت شخصى بر كسى محرز گردد، فقط همان شخص نمى تواند به او اقتدا
نمايد; ولى حقّ گفتن و اظهار كردن به ديگران را ندارد و حرام و غيبت است و نماز
ديگران، قطعاً صحيح است. 27/7/78

س 496 ـ اگر ديگران انسان را عادل بدانند، امّا فرد، خود را عادل نداند، آيا مى
تواند پيش نماز آنان شود؟

ج ـ معيار، اطمينان كسانى است كه مى خواهند اقتدا كنند.
26/2/79

س 497 ـ اگر امام جماعت، در نماز با وسعت وقت، عمداً بعد از حمد هيچ سوره اى
نخواند، آيا نماز باطل است؟

ج ـ خواندن سوره در نماز، واجب است و ترك عمدى آن، مُبطل نماز است.
21/10/79

س 498 ـ اقتدا به كسى كه در حال قرائت نماز، به عصا تكيه مى كند، چه حكمى دارد؟

ج ـ مانعى ندارد و همين كه ايستاده مى خواند، ولو با تكيه بر عصا، اقتدا به او
جايز است.
30/9/79

س 499 ـ منظور از اين كه اقتداى عدّه اى ظاهرالصلاح به امام جماعت، موجب احراز
عدالت او مى شود، چيست؟ ظاهرالصلاح به چه كسى مى گويند؟

ج ـ معيار، اطمينانى است كه از اقتداى آنان حاصل مى شود و حصول اين اطمينان،
منوط است به اين كه آن افراد، اهل همان محل و به مسائل شرعى و شرطيّت عدالت و حقيقت
آن، آشنا باشند و خودشان هم افراد مذهبى و متعهّدى باشند و نسبت به امام جماعت،
شناخت داشته باشند; امّا اگر هر كس جلو ايستاد، به او اقتدا مى كنند، حضور آنها
باعث اطمينان نيست. 19/11/76

س 500 ـ اقتداى زن به شوهر در نمازهاى واجب در منزل براى رسيدن به ثواب بيشتر،
چه صورتى دارد؟

ج ـ جماعت، محقّق مى شود و ثواب آن هم مترتّب مى گردد و بايد اين گونه زندگى ها
كه زن، مردش را عادل مى داند، براى ديگران اُسوه و الگو باشد.
13/4/78

س 501 ـ آيا اگر امام جماعت و جمعه را قبول نداشتيم، مى توانيم به نماز جمعه و
يا جماعت نرويم؟

ج ـ حضور در نماز جماعتى كه انسان امام جماعتش را عادل نمى داند، درست نيست و در
اين جهت، فرقى بين نماز جمعه و بقيّه نمازهاى واجب نيست; چون اگر بخواهد اقتدا
بكند، كه خلاف شرع و تشريع عملى است و اگر اقتدا نكند و مانند بقيّه نماز جماعت
گزاران، خود را اقتدا كننده و نماز جماعت خوان نشان دهد، آن هم دروغ عملى و گناه
است. آرى، تقيّه اى كه در نماز جماعت با برادران سنّى وجود دارد، حسابش با نماز
جماعت هاى شيعه كه بدون تقيّه مذهبى است، جداست. 23/10/78

س 502 ـ در صورتى كه انسان از شخصى كه عدالت براى او لازم و واجب است (امام
جمعه، امام جماعت و...) دروغى يا كتمان حقيقتى را مشاهده كند و بر آن، يقين نمايد،
آيا حق دارد بنا به مصالح اجتماعى يا توصيه ديگران، بر آن شخص اقتدا نمايد؟

ج ـ حق ندارد و در احكام اسلام نمى توان به امثال جهات ذكر شده در سؤال، تصرّف
نمود و خداى مصلحت انديش، وقتى عدالت را شرط دانسته، يعنى اقتدا به غير عادل، مفسده
دارد و نبايد انجام گيرد و هيچ مصلحت انديشى مجوّز آن نيست. 24/2/79

س 503 ـ عدّه اى بدون مشورت با علماى شهر و بدون هيچ دليل قانع كننده اى امام
جماعت راتب را از مسجد بيرون كرده اند و بر خلاف ميل مأمومين، امام جماعت جديدى را
آورده اند و با اين عمل خود، باعث تفرقه بين مأمومين و خلوت شدن مسجد شده اند.
خواندن نماز جماعت با امام جديد كه به عنوان تفسيق عملى امام قبل است، چه صورتى
دارد؟ آيا با اين وصف، ما مكلّفيم در جماعات شركت كنيم يا خير؟

ج ـ اقتدا به افرادى كه موجب هتك روحانيت و ضربه زدن به اجتماع مسلمين مى شوند،
غير جايز است و نماز گزاردن با آنها باطل است و آنچه مرقوم شد، بيان حكم كلّى مسئله
است و از قضيه شخصيه اطّلاعى ندارم و هر كس بايد به تكليف و تشخيص خود عمل نمايد.
6/9/78

س 504 ـ آيا مى توان به كسى كه به مسلمانى تهمت مى زند، در نماز جماعت اقتدا
كرد؟

ج ـ تهمت و افترا از معاصى كبيره است و موجب فسق و عدم عدالت است. 25/5/77

س 505 ـ اگر اعمال خلاف قانون و مقرّرات و حتّى خلاف شرع امام جماعت مشخّص باشد،
آيا مى توان در نماز به او اقتدا كرد؟

ج ـ نمى توان اقتدا نمود، چون عدالت با انجام شدن خلاف شرع و خلاف مقرّرات، از
بين مى رود و بايد از اين گونه افراد كه با لباس روحانيت گناه مى كنند، فاصله گرفت.
6/11/79

س 506 ـ اگر امام جماعتى طبق قانون حكومت اسلامى مجرم شناخته شود و مجازات شود،
در صورتى كه اكثر مأمومين از موضوع فوق اطّلاع داشته باشند، حكم اقتدا به ايشان
چگونه است؟

ج ـ جرم قانونى، فى حدّ نفسه، سبب خروج از عدالت نمى گردد و كسى كه عادل بوده،
به محض اين امور، از عدالت ساقط نمى شود. به علاوه، اگر جرم قانونى، گناه شرعى هم
باشد، چون احراز خارجى نشده و فقط احراز قانونى است و موجب شكّ در بقاى عدالت است
جايز و نماز، صحيح است و به هر حال، آبروى افراد و موازين شرعى را با دقّت بايد
مورد عنايت قرار داد. 27/7/78

س 507 ـ با توجّه به اين كه حضرت عالى تراشيدن ريش را حرام نمى دانيد، اگر كسى
ريشِ خود را بتراشد، آيا مى تواند امام جماعت راتب باشد؟

ج ـ چون عمل، ولو حرام نيست، امّا خلاف مروّت است، مضرّ به عدالت است و نمى توان
به كسى كه اعمال خلاف مروّت و بزرگوارى انجام مى دهد، اقتدا نمود، گرچه گناه نكرده
است. 24/12/78

س 508 ـ كسى مادر زاد، هر دو پايش به داخل خم شده، به طورى كه در حال سجده، هيچ
كدام از انگشتان پاهايش به زمين نمى رسد، بلكه روى پاها به زمين مى آيد و در راه
رفتن هم روى پا به زمين مى آيد و راه مى رود. به علاوه، در حال قيام هم بدنش
استقرار ندارد و حركت مى كند و بدون تكيه به ديوار يا عصا نمى تواند ايستاده نماز
بخواند. آيا اين شخص، مى تواند امام جماعت شود و مردم به او اقتدا كنند يا خير؟

ج ـ صحّت اعضا و عدم نقص، شرط امامت و جماعت نيست; ليكن بايد امام جماعت بتواند
ايستاده نماز بخواند، چون امامت كسى كه نشسته نماز مى خواند، براى كسى كه ايستاده
مى خواند، جايز نيست.
3/12/78

س 509 ـ اگر كسى بيمارى اى دارد و بعد از ادرار، قطره اى بول از او خارج مى شود
و حبس آن امكان ندارد و براى كيسه بستن هم عُسر و حَرَج دارد، براى نماز چه بايد
بكند؟ در فرض مسئله، آيا با بستن كيسه اى براى مدّت كوتاه (ده روز يا يك ماه)، آيا
مى تواند امام جماعت قرار گيرد؟

ج ـ كسى كه به وظيفه خود نسبت به نجس شدن و خروج بول به طور قطره قطره عمل مى
نمايد، مى تواند امام جماعت شود و در صحّت امامت، صحّت نماز به حسب وظيفه خودش
كفايت مى كند.
26/2/78

س 510 ـ هرگاه براى تحبيب قلوب و وحدت مسلمين در نماز جماعت برادران اهل سنّت
شركت كنيم كه قهراً فاقد جزء يا شرط يا همراه با مانع باشد، با فرض اين كه اضطرار و
ضرورتى نيست و مى توان در مكان ديگر يا زمان ديگر، بدون هيچ اشكالى نماز به طريق
شيعه خواند، آيا اين نماز، صحيح است و نيازى به اعاده يا قضا ندارد؟ و همچنين در
تقيّه در موضوعات مثل وقوف در عرفات در روزى كه قاضى عامّه حكم كرده، با اين كه شك
داريم يا يقين به خلاف داريم، آيا وقوف با برادران اهل سنّت، مجزى است؟ و آيا شركت
در نماز جماعت اهل سنّت، اختصاص به مسجدالحرام و مسجدالنبى دارد يا در مورد مساجد
ديگر هم جارى است؟

ج ـ تقيّه، همه جا موجب اجزاء است، و دائر مدار تنگى وقت نيست و نماز تقيّه اى
در وسعت وقت هم صحيح است و فرقى هم بين جماعت در مسجدالحرام و مسجدالنبى و مساجد
ديگر مكّه و مدينه نيست و حكم قضات عامّه نسبت به عرفه و عيد، از باب تقيّه متّبع
است، اگرچه يقين به خلاف هم باشد.
14/10/76

س 511 ـ در صورت عدم زمينه تقيّه، اقتدا به ائمه جماعت اهل سنّت، مجزى است يا
خير؟

ج ـ اگر زمينه تقيّه، هر چند مداراتى، فراهم نباشد، طبيعى است كه اقتدا غير جايز
و نماز باطل است. 17/1/77

س 512 ـ آيا شخصى مى تواند در نماز عيد سعيد فطر يا قربان بيش از دوبار امام
جماعت واقع شود؟

ج ـ مانعى ندارد و اعاده نماز با اختلاف مأمومين و يا امام مطلقاً، مستحبّ است.
26/11/78




/ 110