در سرزمین تبوک نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

در سرزمین تبوک - نسخه متنی

جعفر سبحانی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌ رحيم است».

100. «وَالسّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ المُهاجِرِينَ وَالأَنْصارِ وَالَّذِينَ اتَّـبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِـى اللّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَـنّاتٍ تَجْرِى تَحْتَها الأَنْهارُ خالِدِينَ فِـيها أَبَداً ذ لِكَ الفَوْزُ العَظِـيمُ؛

افرادى از مهاجر و انصار كه در ايمان پيشى گرفته‏اند و كسانى كه از آنان به‏خوبى پيروى نموده‏اند، خداوند از آنها خشنود و راضى شده‏است و براى آنها بهشت‏هايى است كه زير درختان آنها جوي‏هايى جارى است، آماده كرده است و تا ابد در آن جا هستند. اين است كاميابى بزرگ».

101. «وَمِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الأَعْرابِ مُنافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ المَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ لا تَعْلَمُـهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُـهُمْ سَنُعَذِّبُـهُمْ مَـرَّتَيْنِ ثُـمَّ يُرَدُّونَ إِلى عَذابٍ عَظِـيمٍ؛

برخى از باديه‏نشينان كه در اطراف مدينه زندگى مي‏كنند و هم‏چنين بعضى از اهل مدينه كه در نفاق غوطه‏ورند، تو(اى پيامبر،) آنها را نمي‏شناسي. ما مي‏شناسيم و دوبار آنها را عذاب مي‏كنيم، آن‏گاه به عذابى بزرگ‏تر برده مي‏شوند».

102. «وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِـهِمْ خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَآخَرَ سَـيِّـئاً عَسَى اللّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِـيمٌ؛

گروهى از آنها به گناه خود اعتراف كرده‏اند، عمل نيك و بد را به‏هم آميخته‏اند. شايد خداوند توبه آنها را بپذيرد. خداوند آمرزنده و رحيم است».

«اعراب» اسم جمع است كه مفرد ندارد و يا جمع «اعرابي» است و در لغت، به گروه باديه‏نشين از عرب و عجم، «اعراب» مي‏گويند و گاهى افراد بي‏اطلاع از معناى اين لفظ، با آيه «الأَعرابُ أَشَدُّ كُفْراً وَنِفاقاً»، بر دورى نژاد عرب از ايمان استدلال مي‏كنند، در صورتى كه اين لفظ به معناى عرب در مقابل عجم نيست، بلكه مقصود، هر باديه‏نشين است كه از تمدن و «سواد اعظم» دور باشد، هر چند از نظر نژاد و زبان عرب نباشد.

/ 293