نمايندگان حزب منافق خدمت پيامبر آمدند و به بهانه اينكه پيران و بيماران در شبهاى تار و بارانى موفق نميشوند مسافت ميان خانهها و مسجد قبا را طى كنند، اجازه خواستند مسجدى ساخته شود. پيامبر اكرم اجازه صريحى نداد و بلافاصله عازم تبوك گرديد. چند ماه مسافرت پيامبر طول كشيد و منافقان از اين فرصت استفاده كرده ساختمان مسجد را بهپايان رساندند. هنگام مراجعت پيامبر از تبوك، منافقان اصرار داشتند كه پيامبر آنجا را با اقامه جماعت افتتاح فرمايد تا به تمام معنا رنگ مسجد بهخود بگيرد و ديگر، رهبر مسلمانان نتواند آن را ويران كند. فرشته وحى نازل گرديد و از منويات سوء منافقان، پيامبر را آگاه ساخت و با آوردن آيات ياد شده اهداف منافقان را از ساختن اين معبد، در چهار كلمه خلاصه كرد و اكنون به شرح اين چهار هدف ميپردازيم:
1. «ضِرارا»: اين مسجد به عنوان ضرر وارد كردن به مسلمانان ساخته شده و هيچ غرض خدايى در آن نيست.
2. «وَ كُفْرا»: براى تقويت كفر بنا شده است.
3. «وَتَفْريقا»: براى ايجاد دو دستگى و ايجاد اختلاف ميان مردم «قبا» ساخته شده تا نتوانند آنان اجتماع صحيحى به وجود آورند.
4. «وَ إِرْصادا»: كمينگاهى براى ابوعامر است كه محارب خدا و پيامبر اوست. اگر چه منافقان ادعا دارند كه غرض دينى در اين كار دارند، لكن آنها دروغ ميگويند.
آنگاه خداوند پيامبر را از اينكه در آنجا نماز بر پا دارد، نهى مينمايد و ميفرمايد: مسجد قبا از روز اول براساس تقوا بنا شده و غرضى دينى آنرا بهوجود آورده است و هدف نمازگزاران آنجا، تقوا و پرهيزكارى است و هدف منافقان از اين مسجد، ضد هدفهاى دينى است و در تشبيه مسجد منافقان به «شفا جرف هار» يعنى لب سيلگاهى كه در حال ريختن است، منتهاى بلاغت و شاهكار ادبى بهكار رفته است.
در سرزمين شنزارى كه سيلاب جارى ميشود شنهاى كنار رودخانه همراه آب سيل شسته ميشود و قشرنازكى از شن، كه زير آن خالى است، در سطح بالا قرار ميگيرد