در سرزمین تبوک نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
بزرگ پيشواى اسلام به وسيله همين آيه مورد بحث، تعليمات اجبارى را در سر لوحه برنامههاى خود قرارداده است و در همين آيه1 به فرمان پروردگار جهان، مأمور شده است به مسلمانان ابلاغ كند كه در هر زمان و هر مكان، بايد از هر جمعيتى، عدهاى كوچ و در مراكز علمى تحصيل كنند و آنگاه بعد از بازگشت، به ارشاد و هدايت و تعليم و تربيت ملّت خود بپردازند و در اين مطلب به قدرى پافشارى فرموده كه سخن خود را با لفظ «لولا» كه دلالت بر ترغيب و تحريص و ارعاب دارد، آغاز فرمودهاست.از بدبختيهايى كه دامنگير بعضى از جوانان ما گرديده، اين است كه در طرز تفكر خود، دنباله رو ديگرانند و استقلال فكرى ندارند و بهسان مجسمههاى بياراده و بيفكر، به مغرب زمين چشم دوختهاند و معتقدند: هرچه از آن سو بيايد بايد دربست قبول كرد و به مرحله اجرا گذارد، اگر چه كاملتر از آن، در قوانين و برنامههاى ما باشد و ديگر، به خود اين زحمت را نميدهند كه تحقيق كنند كه آيا اين برنامه تا چه اندازه به صلاح ماست و در صورت صلاح، آيا در قوانين و برنامههاى مذهبى ما بهتر از آن و كاملتر از آن هست يا نه؟امروز در كشورهاى متمدن «مؤسسات حمايت از حيوانات» در حال رشد است و اين طرز تفكر كم و بيش در ميان ما پديد آمدهاست. جوانان فريب خورده پيدايش اين فكر را از دانشمندان غرب ميدانند در صورتى كه اسلام قوانين زيادى را براى حفظ حيوانات و تربيت و مراقبت و حدود انتفاع مالك از حيوان و... بيان نموده است،2 ولى متأسفانه با داشتن چنين ميراث گرانبهايى، گروهى دستگدايى به سوى بيگانگان دراز مينمايند و در واقع ميخواهند برسانند كه اجتماع ما اجتماعى دنبالهرو و چشم و گوش بسته است، و ما از همه چيز، حتى از ميراثى كه نياكان ما بهرايگان در اختيار ما قرار دادهاند، بياطلاعيم. اكنون براى تكميل مطلب چند جمله كوتاه درباره تعليمات اجباري