شهر مكه در سال هشتم هجرى به تصرف مسلمانان درآمد و پايگاه توحيد در چنين سالى از دست كفار گرفته شد و پيامبر در سال نهم هجرت تا كرانههاى شام رفت و در تبوك، با قبايل متعددى پيمان بست. پس از بازگشت به مدينه، شرايط ظاهرى ايجاب ميكرد كه پيامبر گرامى در سال نهم، عازم زيارت خانه خدا شود و از شهرى كه سال گذشته به تصرف او در آمده است، بازديد نمايد. ولى مقارن اين احوال، حادثهاى رخ داد كه پيامبر را از شركت در مراسم حج آن سال بازداشت و حادثه از اين قرار بود:رسم اعراب جاهلى اين بود كه پس از پايان طواف كعبه، جامهاى كه با آن خانه خدا را طواف ميكرد، در راه خدا صدقه ميداد و چون جامه ديگرى نداشت، لخت و برهنه طواف مينمود. در همان سال نهم ـ كه هنوز راه و رسم جاهلى باقى مانده بود ـ در ماههاى حرام، زن زيبايى وارد مسجد شد و چون جامه اضافى نداشت و جامه عاريت نيز نتوانست تحصيل كند، ناچار شد با وضع زننده و به صورت برهنه ـ كه محرك افكار شيطانى حاضران در كنار خانه خدا بود ـ طواف نمايد.پيامبر گرامى از طواف زن مشركه با آن حركات زننده ـ كه تاريخ متذكر آن است ـ آگاه شد و از اينكه خانه خدا، كه بايد مهد تربيت و مركز فراگيرى تعاليم و روشهاى آسمانى باشد، بر اثر آزادى شرك و بتپرستى، مركز طواف زنان برهنه و چشم چرانى جوانان شهوتپرست گرديدهاست، آزرده خاطر شد.مقارن اين گزارش، پيك وحى فرود آمد و آياتى چند از آغاز سوره برائت را آورد.