در سرزمین تبوک نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
فَاسْتَقِـيمُوا لَهُمْ؛مگر آن گروه از معاهدان كه در نزديكى مسجدالحرام با شما پيمان بستند، تا آنان به پيمان وفادارند؛ پيمانهاى خود را حفظ كنيد».براى آگاهى از مفاد آيه بايد صفحات تاريخ را ورق بزنيم تا روشن گردد كه چه گروهى با پيامبر در نزديكى مسجدالحرام پيمان بستند و تا نزول آيات برائت به پيمانهاى خود وفادار بودند، به طور مسلم اين گروه، قبيله قريش و بنيبكر نبودند؛ زيرا آنان پيمان خود را شكسته بودند.1. قرآن مجيد با لحن قاطع وجود هر نوع عهد و پيمانى را ميان مسلمانان و مشركان انكار ميكند و در آيه هفتم ميفرمايد:«كَيْفَ يَكُونُ لِلْمُشْرِكِـينَ عَهْدٌ عِنْدَ اللّهِ وَعِنْدَ رَسُولِهِ؛چگونه ميتواند براى مشركان نزد خدا و پيامبر او عهد و پيمانى باشد».با اينكه ميدانيم ميان دو گروه، مواثيق و پيمانهايى وجود داشته است ولى با وجود اين قرآن قاطعانه وجود چنين پيمانهايى را انكار ميكند؛ زيرا واقعيت پيمان اين است كه طرفين، تصميم بگيرند بر مفاد آن عمل كنند، امّا شخصى كه عهدى را در قالب لفظ ميريزد و يا روى كاغذ ميآورد و دست طرف را به عنوان اداى احترام ميفشرد، ولى در باطن مصمم است كه در فرصت مناسب پيمان خود را ناديده بگيرد و همه را زير پا بگذارد، چنين پيمانى تنها وجود لفظى و كتبى داشته و جز خدعه و حيله چيز ديگرى نخواهد بود.گروهى كه با مسلمانان پيمان عدم تعرض بسته بودند همگى از اين قماش بودند. مترصّد بودند كه از پشت خنجر بزنند و نه پيمان خود را رعايت كنند و نه پيوند خويشاوندى كه با برخى از مسلمانان داشتند در نظر بگيرند. روى اين اساس، قرآن وجود چنين پيمانها را انكار ميكند و ميفرمايد: «ميان شما و آنان پيمانى وجود نداشته است».در آيه هشتم بر اين انكار چنين استدلال ميكند و ميفرمايد: