در سرزمین تبوک نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
نشان دادند، كار را با جنگ پايان دهد. اين دو قبيله در ميان طوايف عرب، به سرسختى و مقاومت معروف بودند، از اين جهت پيامبر براى گشودن آخرين دژهاى بتپرستان، با ده هزار سرباز كار آزموده و جنگ ديده، راه سرزمين «حنين» را پيش گرفت. سربازان اسلام از سربازان دشمن بيشتر بوده و از هر نظر برترى داشتند، زيادى افراد موجب غرور آنان شد و چنين تصوّر كردند تنها وسيله پيروزى كثرت قواست و با خود ميگفتند با داشتن چنين نيرويى و با سابقه ممتّدى كه در سركوبى دشمنان دارند، گشودن اين دژها براى آنان آسان است. سربازان دشمن اگر چه كمتر بودند ولى دو عامل مهم آنان را در طريق مقاومت كمك كرد:1. همگى افراد آزموده و كار كشته بودند. لذا فرمانده سپاه دشمن، مالك گفت: تا حال كسانى كه با محمّد جنگ كرده و سركوب شدهاند، مردمان بيتجربهاى بودند و اطلاّعى از امور جنگى نداشتند.2. فرمانده سپاه دشمن دستور داده بود كه تمام افراد، زنان و اموال و احشام خود را همراه خود آورند و پشت سر قرار دهند تا جنگجويان، روى علاقه به ناموس و ثروت، راه فرار نداشتهباشند.اين تاكتيك جنگى ابتكارى كم سابقه بود و از نبوغ نظامى فرمانده سپاه، كه به اتّفاق آرا از ميان سران طوايف هوازن و ثقيف گزيدهشده بود، حكايت ميكرد.مسلمانان پس از اقامه نماز صبح، بهسوى حنين كه سرزمين گود و داراى مخفيگاههاى عجيبى بود، رهسپار شدند. براى تنگى راه، مسلمانان مجبور شدند كه اين منطقه را از راههاى مختلف طى كنند.عامل پيروزى دشمن اين شد كه از تاريكى هوا و متفرق بودن سربازان اسلام استفاده نموده، ناگهان از مخفيگاهها بيرون ريختند و بر مسلمانان حمله نمودند، در پيشاپيش سربازان اسلام گروه بنيسليم بود كه خالدبن وليد رهبرى آنان را در اختيار داشت و درپشت سر آنان مشركان قريش قرار داشتند كه تازه اسلام آورده بودند. اين دو فوج در اين حمله ناگهانى، پا به فرار گذارده و فرارشان سبب شد كه روحيه فوجهاى ديگر، كه