رمز جاودانگی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رمز جاودانگی - نسخه متنی

حسن عسکری راد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

با دست خالى مثل جدّش امام حسين (عليه السلام) قيام كرد و با كمك مردم بساط آن شاه‏بازىها رو به هم زد. مردم يه نفسِ تازه دارند مىكشند و حالا تو هم نخست وزيرى. اومدى ولايت ما، نه بگير و به بند دارى، نه پيش فنگ و پس‏فنگ! نگاه‏هات به آدم مىفهمونه كه ميشه چند كلمه با تو حرف زد. درد دل كرد. اميدوارم به درد ما فقير و فقرا برسيد، امّا...!

ـ امّا چى؟

ـ امّا مىترسم زبونم لال چند وقت كه بگذره، كم كم بعضىها عوض بشند. از ما فاصله بگيرند و ديگه به عرض ما نرسند. خدا نكنه آن روز بياد و...!

پندهاى پدر همه‏اش تجربه بود و شتاب مژه‏هاى چشمش، نگرانى نگاهش را تاييد مىكرد.

گفتم: پدر! ديدارت برايم درس بود. به لطف خدا تا رهبرى و شما را

/ 151