رمز جاودانگی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
با دست خالى مثل جدّش امام حسين (عليه السلام) قيام كرد و با كمك مردم بساط آن شاهبازىها رو به هم زد. مردم يه نفسِ تازه دارند مىكشند و حالا تو هم نخست وزيرى. اومدى ولايت ما، نه بگير و به بند دارى، نه پيش فنگ و پسفنگ! نگاههات به آدم مىفهمونه كه ميشه چند كلمه با تو حرف زد. درد دل كرد. اميدوارم به درد ما فقير و فقرا برسيد، امّا...!ـ امّا چى؟ـ امّا مىترسم زبونم لال چند وقت كه بگذره، كم كم بعضىها عوض بشند. از ما فاصله بگيرند و ديگه به عرض ما نرسند. خدا نكنه آن روز بياد و...!پندهاى پدر همهاش تجربه بود و شتاب مژههاى چشمش، نگرانى نگاهش را تاييد مىكرد.گفتم: پدر! ديدارت برايم درس بود. به لطف خدا تا رهبرى و شما را