رمز جاودانگی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
سلب كرده بود.فرياد پراكنده برخاست: آقاى رجائى و باهنر چه شدند؟جواب روشنى در دست نبود، چون هر كسى از گوشهاى جان خود را از معركه آتش دور كرده بود.شهيد سرتيب وحيد دستگردى ـ رئيس شهربانى كل كشور ـ كه از زخمىها بود و تجربه برخورد با حوادث را داشت، يك بار ديگر همّت كرد و همراه كارمند فداكارى، خود را به درون سالن رسانيد تا شايد آن عزيزان ـ رجائى و باهنر ـ را دريابند، امّا آتش و دود اجازه هر كارى، حتّى خروج مجدّد را بر هر دو بست. لاجرم هر دو آنان، خود را از روزنهاى به بيرون پرت كردند، در حالى كه نمىدانستند اين راه خروجى نيست. فرود ناگهانى از ارتفاع زياد استخوانهاىشان را درهم شكست. چند اتومبيل آتشنشانى در فاصله بسيار منظره اطاق شورا بعد از فاجعه بمبگذارى 8 شهريور نخستوزيرى