رمز جاودانگی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
نماز جماعت خوشآيند رژيم واقع نگرديد و رژيم مانع برگزارى نماز به صورت جماعت شد. بنابر توصيه ايشان، جمع به صورت دو نفرى يا سه نفرى به انجام اين عمل عبادى ـ سياسى ادامه داد كه منجر به هجوم گارد به داخل بند شد و تمام افراد گروه مسلمان را به مدّت يك ماه به بندهاى زندان عادى قصر منتقل كردند. شهيد رجائى به همه بندها پيغام داد كه به انجام نماز جماعت ادامه دهند. اين امر موجب برخورد نگهبانان با افراد جمع شده؛ بهطورى كه هنگام فريضه جماعت، ماموران زيرانداز را از زير پاهاى نمازگزاران مىكشيدند و آنان را مورد ضرب و شتم قرار مىدادند. مقاومت در طول يك ماه ادامه يافت و شهيد رجائى به بند دو كه سالنى سياه و تاريك و مخصوص تنبيه زندانيان روانى و شرور بود، انتقال داده شد.سرانجام بعد از يك ماه درگيرى و تنبيه، همه را زير «هشت»(1) جمع كردند. وقتى به شهيد رجائى رسيدم، جوياى حال او شدم. مثل هميشه جواب داد: الحمد اللّه، خوبم!اصولاً شهيد رجائى را بايد يكى از شكنجه ديدههاى نادر تاريخ ناميد! مردى كه بيش از هيجده ماه در سلولهاى تاريك، مورد سختترين شكنجهها قرار گرفت. او را ساعتها به صورت وارونه به نردهها مىبستند و شلاّق مىزدند. آرزوى گفتن آهى و يا اقرار مطلبى از سوى آن شهيد بر دل دژخيمان باقى ماند.اين مرد آسمانى اهل تهجّد بود و روزهاى دوشنبه و پنج شنبه هر هفته را روزه مىگرفت و از حدّاقلّ لباس لازم، برخلاف ديگر زندانيان استفاده مىكرد. ايشان در سايه عبادات، صيانت نفس و ايمان بالا چنان اوج پيدا كرده بود كه سختترين شرايط زندگى نمىتوانست سكون و آرامش او را