5 - انكار وجود محمولي و وجود خدا - نقد برهان ناپذیری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نقد برهان ناپذیری - نسخه متنی

عسکری سلیمانی امیری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نيست، بلكه سه چيز است؛ زيرا تطبيق علم دوم، يعني هر معلولي نياز به علت دارد، بر علم اول، يعني اين سازه معلول است، خودْ امر سومي است كه در فرآيند استدلال ملاحظه نشده است و وجود اين امر سوم باعث مي ‏شود كه بگوييم: در اين موارد استدلال از طريق معلول به علت نيز صحيح است. بنابراين، همان طور كه تحليل كرديم قاعده «ذوات الاسباب» و به تعبير دقيق‏تر، قاعده «حصول علم به ذي السبب جز از جهت علم به سبب آن ممتنع است» قابل قبول نيست، بلكه آن‏چه ما بايد در استدلال رعايت كنيم صورت استدلال و ماده آن است.

5 - انكار وجود محمولي و وجود خدا

يكي از اشكالات عامه بر امتناع اقامه برهان متافيزيكي بر وجود خدا مبتني بر نكته‏اي است كه كانت فيلسوف آلماني به آن توجه كرده و بر اساس آن معتقد شده است كه وجود محمول واقعي نيست، زيرا او متوجه تفاوت بين حمل سفيدي بر جسم و حمل وجود بر جسم شده بود. از اين رهگذر اشكالي در براهين اثبات وجود خدا نمودار مي ‏شود، زيرا نتيجه براهين اثبات وجود خدا اين است كه «خدا موجود است»، در حالي كه وجود واقعاً محمول نيست، بلكه رابط حكم است، پس براهين اثبات وجود خدا چيزي را اثبات نمي ‏كنند.

پاسخ اين اشكال با توجه به آن‏چه به تفصيل در فصل دوم از بخش اول گذشت اين است كه وجود در هليات بسيطه محمول بالضميمه نيست تا چيزي بر موضوعش بيفزايد، آن گونه كه سفيدي محمول بالضميمه براي جسم است. به نظر مي ‏رسد مراد كانت هم از محمول واقعي در برابر محمول منطقي همين است، ولي اثبات امري در گرو محمول بالضميمه بودن يا محمول واقعي بودن آن نيست، بلكه در گرو اين است كه آن امر از مقدمات صحيحه به دست آيد. اگر بحث در اثبات وجود چيزي است بايد از مقدمات برهان هليه بسيطه‏اي به دست آيد كه موضوعش همان چيز مورد نظر باشد. در اثبات وجود خدا نيز بايد از مقدمات قضيه «خدا وجود دارد» را استخراج كنيم. اگر با فرض صحت مقدمات اين قضيه استخراج شود، درستي برهان معلوم مي ‏شود. به عبارت ديگر، قضيه «خدا وجود دارد» بي ‏معنا نيست، بنابراين، اگر مقدمات صحيحه را كنار هم قرار دهيم و از آن‏ها اين نتيجه استخراج شود، مي ‏گوييم: اين قضيه اثبات شده است. بنابراين، فيلسوفان در براهين اثبات وجود خدا در صدد اثبات وجود به عنوان يك محمول بالضميمه نيستند تا گفته شود كه وجود محمول واقعي ، يعني محمول بالضميمه نيست، بلكه آن‏ها در صدد اثبات قضيه «خدا وجود دارد» به عنوان يك قضيه صادق و مطابق با واقع هستند و براي آن‏ها فرق نمي ‏كند كه وجود را يك محمول واقعي و يا صرفاً يك محمول منطقي بدانيم.

نكته: فيلسوفان محمول نبودن وجود را در ذيل برهان‏هاي وجودي ذكر مي ‏كنند، ولي ما اين اشكال را از اشكالات عامه شمرده و در اين فصل مندرج كرده‏ايم، وجهش هم روشن است، اگر وجود محمول نباشد در هر

/ 219