تمثيل فلو و اصل تحقيق‏پذيري ‏ - نقد برهان ناپذیری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نقد برهان ناپذیری - نسخه متنی

عسکری سلیمانی امیری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شود كه شرايط برهان در آن اعمال شده است يا خير، چرا كه برهان‏هاي انّي معتبر هم داريم.

تمثيل فلو و اصل تحقيق‏پذيري ‏

آنتوني فلو در جُستاري با عنوان «الاهيات و ابطال» تمثيلي ذكر مي ‏كند كه مي ‏توان آن را استدلالي عليه برهان جهان‏شناختي به حساب آورد. اين تمثيل را از قلم هادسون چنين مي ‏خوانيم:

دو مرد درباره باغي پُر از گل و گياه جرّ و بحث مي ‏كنند. يكي از آن دو مي ‏گويد: باغباني مي ‏آيد و از اين باغ مراقبت مي ‏كند؛ ديگري انكار مي ‏كند. هرگز باغبان را نمي ‏بينند و صدايي از او نمي ‏شنوند.

با كمك گرفتن از سگان شكاري هم نمي ‏توانند ردّ او را بيابند و وقتي هم كه گرداگرد باغ حصاري از سيم خاردارِ متصل به برق درست مي ‏كنند نمي ‏توانند او را به دام اندازند. با اين همه، آن‏كه معتقد به وجود باغبان است هم‏چنان اصرار مي ‏ورزد بر اين‏كه «باغباني هست، نامرئي ، ناملموس، كه برق او را نمي ‏گيرد؛ باغباني كه ردّ پا ندارد و سر و صدايي ايجاد نمي ‏كند؛ باغباني كه مخفيانه مي ‏آيد تا از باغي كه به آن علاقه دارد مراقبت كند.» منكر پاسخ مي ‏دهد: چنين باغباني با يك باغبان تخيّلي يا با يك باغبان معدوم چه فرقي دارد؟.(1)

در اين تمثيل باغ به منزله ماسواي خدا و جهان مخلوق است و باغبان به منزله خداي خالق جهان. در اين تمثيل معتقد به خدا به اصل علّيّت تمسك مي ‏كند و آن را اصلي فرا تجربي مي ‏داند و معتقد است هر پديده‏اي ، بلكه هر ممكن‏الوجودي داراي علّتي است كه آن را به وجود آورده است و منكر خدا، منكر كلّيّت اصل علّيّت بوده و معتقد است كه هر پديده‏اي ، كه بتوان علت آن را از راه تجربه اثبات كرد، داراي علّتي است و در كنار اصل عليّت، تصادف و اتفاق را كه در درونش تناقض دارد، مي ‏پذيرد، زيرا او بايد بپذيرد چيزي كه مقتضي وجودش نيست، در عين حال، مقتضي وجودش

1. لودويگ ويتگنشتاين، ص 63 - 64.

شده و موجود مي ‏شود و اين جز تناقض‏گويي چيز ديگري نيست. بنابراين، اين استدلال مبتني بر اصل تحقيق‏پذيري است و به دليل آن‏كه خود اين اصل تجربي نيست، خود خور است و استدلال را از بُن ويران مي ‏سازد.

ارجاع برهان جهان‏شناختي به برهان وجودي ‏

كانت به طور كلي در اثبات وجود خدا براي عقل نظري اعتباري قائل نبوده و براهين جهان‏شناختي را به براهين وجودشناختي ارجاع داده و با اشكالاتي كه بر براهين وجودشناختي مطرح كرده بود نتيجه گرفت كه عقل نظري راهي به وجود و عدم خدا ندارد. استدلال او را در ارجاع براهين جهان‏شناختي به وجودشناختي ، آن‏گونه‏كه كاپلستون نقل‏مي ‏كند «بسياري ‏از فلاسفه و مورخين فلسفه»(1) پذيرفته‏اند، اما

/ 219