امكان سازگاري مجموعه A - نقد برهان ناپذیری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نقد برهان ناپذیری - نسخه متنی

عسکری سلیمانی امیری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

(2) باشد نه قضيه (1)، زيرا در صورتي ناسازگاري مجموعه A به سود ملحد است كه قضيه (2)صادق باشد. بنابراين، از اين‏جا روشن مي ‏شود كساني كه شرّ را موهوم مي ‏دانند رأي به ناسازگاري مجموعه A مي ‏دهند، چون اگر شرّ موهوم باشد قضيه (2) كاذب است و ارتباطي هم با خدا ندارد، زيرا شرّ امري وجودي نيست تا معلول خدا باشد و بدين وسيله در خيرخواه محض بودن خدا خدشه وارد شود.

2 - اگر مجموعه‏اي سازگار باشد به اين معنا است كه اعضاي آن مي ‏توانند صادق باشند، نه اين‏كه صادق‏اند و مصداق دارند. لذا با اثبات سازگاري مجموعه A نمي ‏توان نتيجه گرفت كه خدا وجود دارد.

بنابراين، با اثبات سازگاري مجموعه A از براهين اثبات وجود خدا بي ‏نياز نيستيم.

امكان سازگاري مجموعه A

پلانتينجا براي اثبات امكان سازگاري مجموعه‏اي مي ‏گويد:

يك راه براي پيش‏روي ، تلاش جهت اثبات اين مطلب اين است كه مجموعه A به معناي منطقي عام به طور ضمني سازگار يا ممكن است. اما براي اثبات چنين امري چه بايد كرد؟ اگر چه راه‏هاي متفاوتي براي وصول به اين مطلب وجود دارد، ولي همه آن‏ها در يك جهت مهم با يكديگر مشابهند. تمام اين‏ها به اين نتيجه مي ‏رسند: براي اثبات اين‏كه مجموعه‏اي مانند S سازگار است حالت ممكني را (ولو اين‏كه بالفعل محقق نباشد) تصور كنيد، به گونه‏اي كه اگر فعليّت مي ‏يافت، آن‏گاه تمام اعضاي S صادق مي ‏بودند. اين شيوه ارائه مدل S ناميده مي ‏شود... مثلاً ممكن است يك رفتارگراي خام‏انديش و كم‏سواد بر اين اعتقاد باشد كه انديشيدن در واقع، چيزي جز حركات حنجره نيست. افزون بر اين، او ممكن است معتقد شود كه قضيه P = «جونز حنجره خود را بعد از سي ‏ام آوريل حركت نداده است» با قضيه Q = «جونز در طول ماه مه قدري انديشيد» (به معناي منطقي عام) ناسازگار است.

شايد ما در مقام پاسخ خاطرنشان كنيم كه قضيه P به حسب ظاهر با قضيه R = «جونز ساعات فراغت خود را در ايام بهبود يافتن پس از جراحي حنجره كه در سي ‏ام آوريل واقع شد با نوشتن مقاله‏اي بي ‏نظير درباره نقد عقل محض كانت (در ماه مه) سپري نمود» سازگار است. بنابراين، تركيب عطفي P و R به حسب ظاهر سازگار خواهد بود، ولي اين تركيب به وضوح مستلزم قضيه Q است (شما نمي ‏توانيد بدون قدري انديشيدن، حتي مقاله‏اي متوسط در مورد نقد عقل محض كانت به رشته تحرير درآوريد). در اين صورت، P و Q سازگار خواهند بود... قضيه R با قضيه P سازگار است، لذا قضيه مركب P و R ممكن است و حالت ممكني را وصف مي ‏كند، اما قضيه مركب P و R مستلزم Q است.

از اين‏رو، اگر P و R صادق باشد، Q نيز صادق است و لذا قضيه P و Q هر دو صادق خواهند بود. بدين ترتيب، اين مورد در واقع، يكي از موارد ارائه حالت ممكني است كه اگر فعليت يابد تمام اعضاي مجموعه مورد بحث (كه در اين مورد، مجموعه دوتايي P و Q مي ‏باشد) صادق خواهند بود. اين مطلب چگونه بر بحث ما تطبيق مي ‏شود؟... مسئله اين خواهد بود كه ثابت كنيم(1) و (2) (شرّ وجود دارد) سازگارند.

همان‏گونه كه ديديم اين كار مي ‏تواند با يافتن قضيه‏اي مانند R كه با (1) سازگار و به‏گونه‏اي باشد كه (1) و (R) با هم مستلزم (2) باشند انجام پذيرد. يك قضيه كه ممكن است اين غرض را تأمين كند عبارت است از:

(3) خدا جهاني را كه حاوي شرّ است مي ‏آفريند و براي اين كار دليل موجهي دارد.

اگر (3) با (1) سازگار باشد، آن‏گاه نتيجه مي ‏شود كه (1) و (3) (و بدين ترتيب، مجموعه A) سازگارند.(1)

براي سازگاري (3) با (1) همان‏طور كه پلانتينجا گفته است دو راه وجود دارد: يك راه اين است كه اوضاع و احوالي را نشان دهيم كه با (1) سازگار باشد و در عين حال، تركيب عطفي آن با (1) مستلزم وجود شرّ باشد. راه ديگر آن است كه دقيقاً نشان دهيم دليل خدا بر تجويز شرّ چيست. البته اگر دليل خدا بر تجويز شرّ بيان شود، سودمندتر و مطمئن‏تر است تا اين‏كه صرفاً سازگاري شرّ را با وجود خدا به اثبات برسانيم، ولي آن‏چه براي بحث ما كافي است همين راه اول است.

/ 219