6 - هيچ انگاري منطقي
راه ديگري كه فيلسوفان براي انكار وجود محمولي پيمودهاند، هيچ انگاري منطقي ناميده مي شود:هيچ جملهاي [مانند] «A وجود دارد» (آنجا كه يك مفهوم جزئي باشد)، نمي تواند يك قضيه صادق را بيان كند - نه به اين دليل كه گزاره كاذبي است، بلكه به اين دليل كه خوش ساخت (Well Fo med) نيست. بر طبق اين نظريه شايد درست هست كه بگوييم: «اسبها وجود دارند»، اما گفتن اينكه «آراكل وجود دارد» يا «پگاسوس وجود دارد» دقيقاً غلط دستوري است... در مورد جملاتي مثل «برخي اسبها وجود دارند» و «همه اسبها وجود دارند» چه بايد بگوييم؟ بديهي است كه يا آنها بدساختاند (Fo medBad) مبني بر اين كه آنها مختصر جمله باز «X وجود دارد»، هستند يا خوش ساختاند ولي مختصر جمله باز «X وجود دارد» نيستند.توضيحي روشن از هيچ انگاري منطقي در مباني رياضيات فرگه موجود است. فرگه1. . نورمن. ال. گيسلر، فلسفه دين، ترجمه حميدرضا آيتاللهي ، ج 1، ص 123.