كاپلستون خود اين ارجاع را قبول نمي كند و به استقلال براهين جهانشناختي پايبند است. از نظر او اينكه كانت چه چيزي را در كتاب نقد عقل محض تحت عنوان «امتناع جهانشناختي وجود خدا» تبيين مي كند مبهم است. پل ادواردز در دايرة المعارف خود آورده است: «راه كانت بيان اين مطلب بود كه برهان جهانشناختي را متهم كند كه به طور ضمني مبتني بر برهان وجودشناختي است، گرچه ادعا مي شود كه يك استدلال ناوابسته [مستقل] از وجود خدا است. انتقاد كانت در اصل موجّه است، اما تفصيل استدلالش داراي لغزشهاي منطقي معيّني است».(2)دو چيز در نوشته كانت وجود دارد كه خاستگاه اشكال كانت بر برهان جهانشناختي است كه آن را در ذيل تحت عنوان اشكال كانت مطرح مي كنيم.اشكال اول كانت.(3)اشكال اول كانت اين است كه در برهان جهانشناختي از تجربه استفاده مي شود؛ 1. فردريك كاپلستون، تاريخ فلسفه، از ولف تا كانت، ص307.2. The Encyclopedia Of Philosophy v. 2 p. 234.3. C itique of pu e Reason p. 509-510.