جي . ال. مكي معتقد است گرچه همه ادعايي كه فيلسوفان براي اثبات وجود خدا آوردهاند، مخدوش است، ولي هنوز متأله مي تواند بر اعتقادش به وجود خدا پايبند باشد، زيرا او مي تواند ادعا كند كه وجود خدا از راهي غيرعقلاني شناخته مي شود، لذا خود تلاش مي كند با گره زدن اعتقاد به وجود خدا به مسئله شرّ براي هميشه برهاني عليه اعتقاد به وجود خدا اقامه كند. به نظر او علاوه بر اينكه مسئله شرّ نشاندهنده غيرعقلاني بودن باورهاي ديني است، نشاندهنده ناسازگاري اجزاي آنها نيز است. مسئله شرّ به نظر او صرفاً مشكلي علمي نيست كه بتوان گره از كار آن گشود و يا معضلي عملي نيست كه با تصميمگيري آن را بتوان از ميان برداشت، بلكه صرفاً 1. جي . ال. مكي ، «شرّ و قدرت مطلق»، ترجمه محمدرضا صالحنژاد، كيان، سال اول، شماره 3.