فطري بودن علم حصولي به خدا - نقد برهان ناپذیری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نقد برهان ناپذیری - نسخه متنی

عسکری سلیمانی امیری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فطري بودن علم حصولي به خدا

فطري بودن خداشناسي از راه علم حصولي را مي ‏توان به سه صورت تصور كرد:

علم وجداني به وجود خدا

قبلاً گفته شد كه وجدانيات قضايايي از سنخ علم حصولي ‏اند كه از علم حضوري به دست آمده‏اند، مانند قضيه «من گرسنه‏ام» كه نمايان‏گر علم حضوري ِ من به حالت گرسنگي ِ خودم است. حال يكي از تقريرهاي فطري بودن علم حصولي به خداوند، همين معنا است؛ يعني علم وجداني به خدا فطري است. تنها شرطي كه در اين‏جا لازم‏است، اين است كه انسان توجه به علم حضوري خودش به خدا داشته باشد تا بتواند از آن تصوير برداري كند و قضيه‏اي وجداني به دست آورد.

حال سؤال اين است كه آيا علم به خداوند به اين معنا باعث مي ‏شود كه بحث از وجود خداوند بي ‏فايده باشد؟ پاسخ اين سؤال از آن‏چه در بحث علم شهودي و عرفاني به خداوند توضيح داده‏ايم، به دست مي ‏آيد، زيرا وقتي علم عرفاني به خداوند ما را بي ‏نياز از اثبات وجود او نكند، علم وجداني به او نيز چنين خواهد بود.

آيا قضيه «خداوند وجود دارد» از اوّليّات است؟

بديهيات اوّليه يا اوّليّات در منطق به قضايايي گفته مي ‏شود كه صرف تصور دوطرف قضيه - براي تصديق

/ 219