شناخت خداوند راههاي گوناگوني دارد. يكي از راهها، راه شهود قلبي و عرفاني است همانند معرفتي كه انبيا و برخي اوصيا و در مرتبه نازلتر عرفا از خداوند دارند. راه ديگر شناخت خداوند راههاي عقلي و فلسفي است. خداشناسي از راه تحليل روانشناسانه و جامعهشناسانه (خداشناسي از راه نتايج و آثار و تجربه عيني آن) در اين قسم مندرجاند. همچنين از راه مشاهده الگوهاي رفتاري (مثلاً مشاهده رفتار پيامبر، وصي و يا وليّي از اولياي الهي ) امكان علم و شناخت خداوند براي بشر وجود دارد. علت اين كه علم به خدا از راه مشاهده الگوهاي رفتاري را در مقابل خداشناسي عقلي و فلسفي قرار داديم اين است كه هر چند با تحليل الگوهاي رفتاري به خداشناسي فلسفي و عقلي مي رسيم، اما آنچه عملاً اتفاق مي افتد اين است كه كساني كه رفتار، عمل و برخورد پيامبر با ديگران و يا رفتارهاي شخصي او را مشاهدهمي كنند، آن قدر تحت تأثير رفتار پسنديده پيامبر قرار مي گيرند كه به طور قهري عقايدش را نيز مي پذيرند و خداشناس مي شوند. بنابر اين، در اينجا تحليلي عقلاني انجام نگرفته است. اما آنچه در اين كتاب محل بحث است راههاي عقلي و فلسفي است.
3 - اثبات وجود خدا در انديشه فيلسوفان
امروزه فيلسوفان دين به يكي از سه گروه زير تقسيم مي شوند:1 - فيلسوفاني كه معتقدند برهاني خرد پسند براي وجود خدا، وجود دارد؛2 - فيلسوفاني كه معتقدند وجود خداوند اثبات نشده است، گرچه امكان آن بهكلي منتفي نيست؛3 - فيلسوفاني كه مي پندارند وجود خداوند اثبات نشدني است.گروه اول بايد حداقل يك برهان كه به لحاظ منطق ماده و صورت معتبر باشد، ارائهدهند. گروه دوم بايد نشان دهند كه تمام ادلهاي كه تاكنون اقامه شده يا به لحاظ ماده و يا صورت خدشهدار است؛ گروه سوم بايد اثبات كنند كه وجود خداوند اثباتنشدني است و اين ممكن نيست جز اين كه نشان دهند اثبات وجود خداوند يا مفهوم خدا تناقضآميز است، همچنان كه دايره مربع تناقضآميز است. اين گروه مي توانند ادله اثبات وجود خداوند را بر اساس حصر عقلي دسته بندي كرده و تناقض را در هر دسته نشان دهند، كما اين كه گروه دوم مي توانند با حصر استقرايي اين كار را انجامدهند.
4 - امكان يا امتناع اثبات وجود خدا
تلاش انسان همواره در امور ممكن صرف مي شود نه امور ممتنع، لذا اين پرسش مناسبي است كه آيا اثبات وجود خداوند امر ممكني است يا امتناع منطقي دارد؟ دراينجا، حداقل چيزي كه بايد روشن شود اين است كه وجود خداوند امتناع منطقي ندارد، گرچه نتوانيم امكان منطقي آن را قبل از ارائه ادله تفصيلي بر وجود خداوند بهاثبات برسانيم، زيرا براي معقول بودن تلاش فكري بشر كافي است كه نشان دهيم، اموري كه