2 - وجود محمولي (مصداق وجود) - نقد برهان ناپذیری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نقد برهان ناپذیری - نسخه متنی

عسکری سلیمانی امیری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مجهولي را نمي ‏توان با تعريف معلوم كرد، زيرا اگر A مجهول باشد بايد با دو مفهوم B و C معلوم شود و اگر B و C مجهول باشند هر كدام بايد با E و F و... معلوم شوند و هريك از E و F و... به نوبه خود محتاج به دو مفهوم ديگر هستند كه آن‏ها را معلوم كنند. و اين سير يا به مجهولات اوليه بر مي ‏گردد و يا ادامه مي ‏يابد و به جايي نمي ‏رسد؛ يعني در هر دو صورتِ دور و تسلسل، مجهول معلوم نمي ‏شود. پس به ناچار يا بايد بپذيريم كه همه مفاهيم بديهي اند و نياز به تعريف ندارند و يا اين كه برخي نظري ‏اند و با مفاهيم ديگر معلوم مي ‏شوند. نهايتاً به مفاهيمي مي ‏رسيم كه بديهي ‏اند؛ يعني مجهولات تصوريي هستند كه يا صرفاً از راه حس ظاهري يا باطني معلوم مي ‏شوند و يا حس ظاهري يا باطني زمينه را براي حصولِ خود به خودي آن مفاهيم فراهم مي ‏كند. بعضي از اين مفاهيم به گونه‏اي هستند كه هرگز تعريف‏پذير نيستند. آن‏ها مفاهيمي هستند كه دقيقاً به لحاظ مفهومي بسيطاند؛ يعني عقل نمي ‏تواند آن‏ها را به مفاهيمي عام و مساوي تجزيه كند. خودِ وجود از مفاهيمي است كه تعريف‏پذير نيست، زيرا مفهومي عام‏تر از مفهوم وجود نمي ‏توان تصور كرد كه مفهوم وجود مندرج در آن باشد.

2 - وجود محمولي (مصداق وجود)

وقتي انسان نسبت به شيئي خارجي علم پيدا مي ‏كند، آن را در ذهن به وجود و ماهيت تحليل كرده و سپس وجود را بر ماهيت حمل مي ‏كند و مي ‏گويد: «رنگ سبز موجود است». مفهوم سبز و مفهوم وجود يا موجود دو مفهومي هستند كه يك مصداق را نشان مي ‏دهند. اين مصداق در واقع، مصداق وجود است كما اين كه مصداق سبز نيز هست.

مصداق وجود را اصطلاحاً وجود محمولي ، رابطي ، نفسي و وجود مستقل مي ‏نامند. در مقابل اين اصطلاح، اصطلاح وجود رابط قرار دارد كه برقرار كننده ربط ميان موضوع و محمول در قضاياي موجبه است. آن‏چه در اين مباحث مورد نظر است، وجود محمولي است.

براي اين كه تمام جوانب بحث وجود محمولي روشن شود، لازم است مباحثي را به عنوان مقدمه به شرح ذيل مطرح كنيم:

قضيه حمليه

بسيطترين(1) قضايا، قضاياي حمليه هستند كه از يك موضوع و يك محمول و 1. اين كه گفتيم «بسيطترين» از اين رو است كه قضاياي شرطيه نيز بسيطاند و در آن‏ها حكم به استلزام مي ‏شود و يك حكم بيش‏تر ندارد، ولي در عين حال، بعد از تحليل دست‏كم به دو قضيه حمليه برخورد خواهيم كرد.

نسبت بين آن دو تشكيل مي ‏شوند. مفاد آن‏ها «هوهويت» است؛ يعني «اين آن بودن» يا به تعبير ديگر، مفاد حمل، عينيّت و وحدت بين موضوع و محمول است؛ مثلاً وقتي مي ‏گوييم: «حسن دانا است»، مضمون آن اين است كه بين حسن و دانايي وحدت برقرار است نه اتحاد. به عبارت ديگر، «حمل» فعاليّتي ذهني است و خصوصيت ذهن اين است كه ابتدا اشيا را تحليل مي ‏كند و بعد از تحليل و اختلاف بين اجزاي تحليلي اتحاد بين آن‏ها ايجاد مي ‏كند كه ثمره اين اتحاد وحدت است؛ يعني ذهن با ساختن قضيه حمليه كه داراي موضوع، محمول و نسبت است، عمل اتّحادي انجام مي ‏دهد، مضمون اين قضيه - كه يك فعل اتّحادي در ذهن است - وحدت است. دليل بر اين كه مفاد حمليه وحدت و هوهويت است نه اتحاد، اين است كه در حمل شي ‏ء بر نفس، مانند «انسان انسان است» و حمل معرِّف بر معرَّف، مانند «انسان حيوان ناطق است» بين شي ‏ء و خودش و بين معرِّف و معرَّف اثنينيّت و دوگانگي نيست تا با هم متّحد شوند، بلكه اين دوگانگي در مرحله ذهن است كه كارش همواره تحليل است. از طرف ديگر، بين اين دو نوع حمل و حمل‏هاي ديگر از اين جهت كه حمل‏اند هيچ تفاوتي وجود ندارد و اگر در همه حمل‏ها به همين قدر مشترك اكتفا كنيم، هيچ تناقضي رخ نمي ‏دهد. بنابراين، وقتي كاغذ سفيدي را مشاهده مي ‏كنيم، ذهن آن را به كاغذ و سفيدي تحليل مي ‏كند و كاغذ را غير از سفيدي در نظر گرفته بين اين دو اتحاد برقرار مي ‏كند تا نشان دهد آن‏چه در خارج تحقق دارد واحدي است كه اين

/ 219