كيفيت وضع در لفظ جلاله - نقد برهان ناپذیری نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
يك واژه در يك مورد مفروض به عنوان يك اسم خاص به كار مي رود، تنها اگر (اما نه اگر) در آن مورد به عنوان آلتي براي اشاره به كار رود... بنابراين، اين پرسش كه آيا در يك جمله مفروض لفظ «خدا» (God) به عنوان اسم خاص به كار رفته است، پرسش مهمّي است - برخلاف اين پرسش كه آيا لفظ «خدا» (God) به طور كلي يك اسم خاص است [يا نه] - زيرا پاسخ آن وابسته به ساختار منطقي آن جمله است.(1)
دقيقاً همين بيان را مي توان در واژه «خدا» در فارسي بيان داشت، زيرا لفظ «خدا» گاهي در جمله به صورت اسم خاص و عَلَم به كار مي رود و گاهي هم به صورت اسم عام، لذا جمع بسته مي شود، پس اين كه واژه «خدا» در فارسي اسم خاص است يا عام، وابسته به جملهاي است كه اين لفظ در آن به كار مي رود.
اما واژه «الله» در زبان عربي در اين مورد استثنا است. بي شك، اين واژه در زبان عربي به صورت اسم خاص و علم به كار رفته است نه اسم عام. ادبا هم تصريح كردهاند كه لفظ «الله» علم است، به اين دليل كه معناي وصفي ندارد، لذا وصف چيزي قرار نمي گيرد، اما هر يك از اسامي حُسناي خداوند، مانند «قدير» و «عليم» وصفِ «الله» قرار مي گيرند. به هر حال، اگر لفظ «خدا» در زبان فارسي و «God» در زبان انگليسي و الفاظ ديگر در زبانهاي مختلف، همانند لفظ «الله» به صورت علم و اسم خاص استعمال شوند، داراي معنا و مفهومي كه بتوان آنها را تحليل مفهومي كرد، نيستند، بر خلاف اسامي عام كه دلالت بر معناي عامي دارند كه ذوات و اشخاص نيز بدان معنا و مفهوم متصف مي شوند.
كيفيت وضع در لفظ جلاله
همان طور كه در (4) گفتيم لفظ «الله» در زبان عربي اسم خاص است و كم و بيشدر زبانهاي مختلف واژهاي كه به ازاي «الله» در زبان عربي قرار مي گيرد، بهصورت اسم خاص به كار مي رود. مشكلي كه در اينجا به وجود مي آيد اين