ضرورت منطقي ‏ - نقد برهان ناپذیری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نقد برهان ناپذیری - نسخه متنی

عسکری سلیمانی امیری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تفاوتي ايجاد نكند و موضوع كماكان همان موضوع قبلي باشد، مي ‏توانيم نتيجه بگيريم كه ضرورت ناظر به واقع حقيقتي ندارد.

ضرورت منطقي ‏

عده‏اي از فيلسوفان غرب بين ضرورت منطقي (Logical Necessity) و ضرورت تجربي يا واقعي (Empi ical o Factual Necessity) تفاوت قائل شده‏اند. آن‏چه در اين‏جا مورد نظر است شناسايي ضرورت منطقي است. بارنز ضرورت منطقي را چنين تبيين مي ‏كند:

ضرورت منطقي به حدّ كافي آشنا است: يك قضيه منطقاً ضروري است اگر و فقط اگر نفي آن مستلزم تناقض باشد .(1)

ضرورت طبق اين اصطلاح با كدام يك از ضرورت‏هاي ذاتي ، وصفي و به شرط محمول قابل تطبيق است؟ اگر مراد از تناقض در كلام بارنز قضيه‏اي باشد كه در درون خود تناقض دارد و به اصطلاح خود متناقض است، در اين صورت، مراد از ضروري همان تحليلي است كه فقط با بخشي از ضرورت ذاتي و وصفي منطبق مي ‏شود. اما اگر مراد از تناقض دركلام بارنز اين باشد كه با نفي قضيه ضروري نهايتاً با قضايايي مواجه مي ‏شويم كه نقيض يكديگرند، در اين صورت، با هر يك از ضرورت‏هاي ذاتي ، وصفي و به شرط محمول منطبق خواهد بود.

پرواضح است كه نفي هر ضرورتِ به شرط محمولي مستلزم تناقضي دروني نيست؛ مثلاً قضيه «من در حال نوشتن نيستم، در حالي كه مي ‏نويسم» يك قضيه خود متناقض نيست، زيرا «من در حال نوشتن هستم» يك قضيه تحليلي نيست، اما چون من در حال نوشتن هستم، پس قضيه «من در حال نوشتن هستم» صادق خواهد بود و نفي آن، يعني «من در حال نوشتن نيستم» كاذب خواهد بود و جمع اين دو قضيه يك تناقض است.

1. The Ontological A gument p.30.

/ 219