نقد برهان ناپذیری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نقد برهان ناپذیری - نسخه متنی

عسکری سلیمانی امیری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تصور كرده‏اند كه حدود و تعاريف در مفاهيم ماهوي است، در حالي كه اين تصور و گمان پايه منطقي ندارد، لذا بسيار اتفاق مي ‏افتد كه فيلسوفان در غير مفاهيم ماهوي تعريفي ارائه مي ‏دهند و مفهوم عامي را به منزله جنس و مفهوم خاصي را به منزله فصل قرار مي ‏دهند و اين معقول نيست، جز اين كه آن‏چه اساس تعريف را بنيان مي ‏نهد، تركيب يك مفهوم عام و يك مفهوم خاص باشد، خواه آن مفهوم عام جنس و آن مفهوم خاص فصل و به اصطلاح از ذاتيات معرِّف باشد و خواه نباشد كه در اين صورت، از عنوان «به منزله جنس» و «به منزله فصل» استفاده مي ‏كنند.

بنابراين، كسي كه واژه «خدا» را مي ‏شنود، خواه نسبت به وجود آن شك داشته باشد يا وجودش را انكار كند و خواه معتقد به وجودش باشد، از اين واژه به معنايي منتقل مي ‏شود كه در فرهنگ شنونده از اين لفظ تعاطي مي ‏شود. پس اگر در فرهنگي «خدا» را به واجب الوجود بشناسند، معنايش آن است كه مي ‏توانيم بگوييم قضيه «خدا واجب الوجود است» يا «خدا موجودي است كه وجود براي آن ضروري است» تحليلي است. در اين‏جا ما ملزم نيستيم كه براي خدا ماهيتي قائل شويم. با اين توضيح روشن مي ‏شود كه وجود مي ‏تواند در تعريف شيئي آورده شود كه جنس يا فصل اصطلاحي نباشد، زيرا معرِّف لازم نيست از ذاتيات ماهيت باشد.

دليل اين كه مي ‏توان وجود را معرِّف شيئي قرارداد اين است كه مي ‏توانيم آن را به واجب و ممكن تقسيم كنيم و تقسيم خود نوعي تعريف است، چنان كه صدرالمتألهين(1) نيز تصريح كرده كه

1. صدر المتألهين ، رسالة التصور و التصديق، الجوهر النضيد، ص 309 و 311.

/ 219