فوايد اقرار به گناهان - آداب راز و نیاز به درگاه بی نیاز با ترجمه عدة الداعی و نجاح الساعی ابن فهد حلی (ره) همراه با شرح اسماء الله نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آداب راز و نیاز به درگاه بی نیاز با ترجمه عدة الداعی و نجاح الساعی ابن فهد حلی (ره) همراه با شرح اسماء الله - نسخه متنی

احمد بن محمد ابن فهد حلی؛ ترجمه: محمدحسین نائیجی نوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فوايد اقرار به گناهان

و از فوايد ياد آورى گناهان اين است كه ترس و رقت قلب انسان افزوده مىشود. امام صادق عليه السلام فرمود: وقتى شما رقت قلب پيدا كرديد انگاه دعا كنيد زيرا قلب تنها در حالت اخلاص پاك مىشود. وهمين علت گريه و ريزش اشك است و اين خود از آداب دعاست بنابراين آمادگى براى پيدا كردن يك ادب دعا، باعث پيدا شدن ادب ديگرى براى دعا شده است. و چون امام صادق عليه السلام فرمود: آداب دعا عبارتند از مدح خداى سپس ثناى الهى سپس اقرار به گناهان آنگاه در خواست از خدا. به خدا قسم هيچكس از گناه جز با اقرار به آن بيرون نرفته است بنابراين در اقرار به گناهان پنج فايده موجود است:

اول: انقطاع به خداى تعالى.

دوم: شكستگى قلب و فضيلت آنرا فهميدى.

سوم: چه بسا رقت حاصل مىشود و آن نشانه اخلاص است و به آن هنگام اجابت تحقق مىيابد.

چهارم: اقرار به گناه چه بسا باعث گريه مىشود و اين بهترين آداب دعاست.

پنجم: با امر امام صادق عليه السلام موافقت مىكند.

امر دوازدهم

روى آوردن دل به سوى حق تعالى زيرا كسى كه به تو رو نكند شايسته رو كردن نيست. چنانكه كسى با تو گفتگو كند و تو ميدانى كه او از گفتگويش غافل است و بادلش از گفتگوى با تو رويگردان شده است، او هم مستحق رويگردانى توست به اينكه با او گفتگو نكنى و از جوابش رويگردان شوى.

امام صادق عليه السلام فرمود: هر كس مىخواهد كه جايگاه خود را نزد خدا بفهمد، جايگاه حق تعالى را به پيش خود بنگرد، حق تعالى بنده را به جايگاهى همانند جايگاه خود نزده بنده مىنشاند. و امير المومنين عليه السلام فرمود: حق تعالى دعاى دلى كه متوجه غير خداست نمى پذيرد. بدون توجه قلبى دعا كردن معنايش آنست كه خواسته جدى نيست و يا يقين به اجابت ندارد و يا خداى را نغوذ بالله ناتوان مىداند.(94)

و سيف بن عمير از امام صادق عليه السلام نقل كرده است كه: وقتى دعا كنى دلت را متوجه حق سبحانه نما.

و از جمله چيزهايى كه خداى تعالى به حضرت عيسى عليه السلام وحى كرده اين است كه: اى عيسى! مرا نخوان! جز در صورتى كه گريه و زارى نمايى و همت تو مصروف يك چيز باشد وقتى اينگونه مرا بخوانى تو را اجابت مىكنم.

از ائمه عليه السلام: آمده است كه دو ركعت نماز با تدبر بهتر از زنده داشتن يك شب با دلى مشغول است. از ائمه اطهار عليهم السلام روايت شده كه: نماز بدون حضور قلب نفعى به حال تو ندارد. و از سنت هاى ادريس عليه السلام است كه: وقتى مشغول نماز شديد خاطره ها و افكار خود را متوجه نماز سازيد و خداى را با حالى پاكيزه و با نشاط بخوانيد و از او با خضوع و با خشوع وطاعت و افتادگى، مصالح و منافع خود را بخواهيد. و از جمله آن كلمات: اينكه وقتى داخل روزه شديد نفوستان را از آلودگى و فحش و نجاست پاك كنيد و براى خدا با قلبهاى صاف و پاكيزه از افكار بد و خيالات زشت روزه بگيريد! زيرا خداى تعالى دلهاى آلوده ونيت هاى شرك آميز را نجس مىشمارد.

امر سيزدهم: دعا بايد قبل از حاجت سابقه داشته باشد

رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم به اباذر فرمود: آيا سخنانى به تو ياد ندهم كه خداى تعالى منفعتى از آن به تو برساند؟ عرضه داشت: بله اى رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: خداى را حفظ (ياد) كن خداى تو را حفظ (ياد) مىكند خداى را حفظ (ياد) كن او را جلوى خودت مىيابى.در آسايش خودت را به خدا بشناسان، خداى تو را در سختى مىشناسد وقتى درخواست مىكنى از خدا درخواست كن! وقتى كمكى مىخواهى از خدا كمك بخواه تقدير حوادث پايان پذيرفت و تا روز قيامت نوشته گرديد. اگرتمام خلق كوشش كنند كه نفعى كه خداى تعالى مقدر نفرمود به تو برسانند نمى توانند.

و هارون بن خارجه از امام صادق عليه السلام نقل كرد كه آن حضرت فرمود: دعا در آسايش باعث استجابت دعا به هنگام بلاست و از آنحضرت روايت شده است: كه هر كس از بلايى بترسد كه مبادا به او اصابت كند از خداى تعالى در خواست نمايد كه خدا او را به آن مبتلا نكند. خداى تعالى هرگز آن بلا را به او نازل نمى كند و امام سيد العابدين عيله السلام فرمود: دعا بعد از آنكه بلا نازل شد فايده اى ندارد. (51)

امر چهاردهم: دعا براى برادران و التماس دعا ازايشان

ابن ابى عمير از هشام بن سالم از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرد، فرمود: هر كس چهل مومن را پيشاپيش دعا كند، سپس براى خود دعا كند، خداى تعالى دعايش را مستجاب كند. و بعد از پايان نماز شب مستحب است كه در حال سجده بگويد: اللهم رب الفجر و الليالى العشر و الشفع والوتر و الليل اذا يسر و رب كل شى و مليك كل شى صل على محمد و آله و افعل بى و بفلان ما انت اهله و لا تفعل بنا ما نحن اهله يا اهل التقوى والمغفره

پروردگارا! پروردگار فجر و شبهاى دهگانه (اول ذى الحجه) و پرودگار جفت و فرد شب، آن هنگام كه به روز روشن مبدل مىشود و پروردگار همه، و پادشاه همه، درود بر محمد و آلش بفرست و به من و به فلان و فلانى آن نما كه تو سزاوارش هستى و نه آنچه كه ما سزاوار آنيم اى اهل تقوا و مغفرت و روايت شده خداى سبحان به موسى وحى فرمود: اى موسى! از من با زبان بدون گناه بخواه. عرضه داشت: كجا چنين چيزى ممكن است؟

خداى تعالى فرمود: مرا با زبان ديگران دعا نما! و رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: هيچ دعايى به سرعت اجابت دعاى غايب در حق غايب نيست. و فضل بن يسار از امام باقر عليه السلام نقل كرد: نزديكترين و سريعترين دعا به اجابت دعاى برادر مومن براى برادرش در غياب اوست.

از امام باقر عليه السلام روايت شده: سريعترين دعا به اجابت، دعاى برادر مومن درغياب برادر مومن است، وقتى شروع به دعا كرد فرشته موكل مىگويد: آمين وبراى تو دو برابر آن باد!

عبدالله بن سنان از امام باقر عليه السلام روايت كرد كه آن حضرت فرمود: دعاى برادر مومن، در حق برادر مومن در غيابش، رزق را پايين مىكشد و بديها را دفع مىكند. و از آنحضرت روايت كرد كه همانند ثواب آن دعا، كه براى ايشان كرده است، به اندازه تمام مردان و زنان مومن، از ابتداى دنيا تا انتهايش تا روز قيامت به او مىدهد و بنده اى، امر به آتش مىشود، او را به سوى آتش جهنم مىكشند مومنين و مومنات عرضه مىدارند: پروردگارا اين همان بنده اى است كه براى ما دعا كرد، او را شفاعت مىكنند. و خداى تعالى شفاعت ايشان را مىپذيرد و پس از آتش نجات پيدا ميكند. و على از پدرش روايت كرد گفت: عبدالله بن جندب (95)را در موقف عرفات ديدم موقفى را بهتر از موقف او نديدم، زيرا پيوسته دستانش را به سوى آسمان بلند كرده بود و سيلات اشك بر صورتش مىريخت به طورى كه بر زمين مىافتاد، وقتى مردم بازگشتند گفتم: اى ابا محمد! من موقفى را بهتر از موقف تو نديدم، گفت به خدا قسم جز براى برادرانم دعا نكردم، زيرا امام ابوالحسن عليه السلام به من خبر داد كه هر كس در غياب برادر مومنش براى وى دعا كند از عرش ندادر دهند كه: صد هزار برابر براى تو باشد. پس خوشم نيامد كه صد هزار دعاى ضمانت شده را برگردانم و دعايى را بگيرم كه نمى دانم مستجاب است و يا نه.

ابن ابى عمير از زيد نرسى روايت كرد فرمود: من با معاويه بن وهب در موقف بودم و او دعا مىكرد كنجكاو شدم نديدم دعايى براى خود نمايد و ديدم كه براى تك تك مردم از جاهاى مختلف با نام بردن ايشان و پدرانشان دعا مىكند تا اينكه مردم به طرف مشعر راه افتادند آنگاه پرسيدم: عمو جان از تو چيز عجيبى ديدم. گفت: علت تعجب تو چيست؟ گفتم: برادرانت را در چنين موضعى بر خود مقدم داشتى و ايشان را نفقد كردى! در پاسخ من گفت: برادر زاده از اين تعجب مكن! من از مولايم و مولاى تو ومولاى هر مومن و مونه و به خدا قسم آقاى همه گذشتگان و آقاى باقى ماندگان بعد از پدرانش عليهم السلام شنيدم اين گوش معاويه كر شود و چشمانش كور شود و شفاعت محمد صلّى الله عليه وآله وسلّم به او نرسد، اگر نشنيده گفته باشم مىفرمود: هر كس د رغياب برادر مومنش براى وى دعا كند فرشته اى از آسمان دنيا ندا در مىدهد اى بنده خدا! براى تو دويست هزار برابر آنچه كه تو دعا كردى باشد و فرشته اى از آسمان سوم فرياد بر ميدارد اى بنده خدا! براى تو سيصد هزار برابر آنچه كه تو دعا كردى باشد و فرشته اى از آسمان چهارم فرياد بر مىآورد: اى بنده خدا! براى تو چهار صد هزار برابر آنچه كه تو دعا كردى باشد و فرشته اى از آسمان پنجم فرياد بر مىآورد كه اى بنده خدا! براى تو پانصد هزار برابر آنچه كه تو دعا كردى باشد و فرشته اى از آسمان ششم فرياد بر مىآورد كه اى بنده خدا! براى تو ششصد هزار برابر آنچه كه تو دعا كردى باشد و فرشته اى از آسمان هفتم فرياد بر مىآورد كه اى بنده خدا! براى تو هفتصد هزار برابر آنچه كه تو دعا كردى باشد. سپس خداى تعالى به او ندا مىدهد: من، بى نيازى هستم كه فقير نمى گردم، اى بنده خدا! براى تو هزار هزار برابر آنچه كه دعا كردى باشد. برادر زاده! اهميت كدام دعا بيشتر است؟ ايا آنكه من براى خود برگزيدم بهتر است يا آنكه تو مرا به آن امر مىكنى؟

آگاهى

شايسته است كه علاوه بر دعا براى برادر مومن، به دل، دوستش داشته باشى و خالصانه دعا كنى و براى آرزوى اجابت آن دعا كنى. وقتى چنين باشى تو سزاوار استجابت دعايى كه در مورد خودت هم خداى تعالى چندين برابرش عوض دهد. زيرا دوست داشتن مومن به تنهايى خود حسنه است و خير خواهى براى او حسنه ديگرى است پس دعاى تو مشتمل بر سه حسنه است محبت، و اراده براى او حسنه ديگرى است پس دعاى تو مشتمل بر سه حسنه است محبت، و اراده خير براى او، و دعا. و نيز وقتى چيزى را برايش از خدا در خواست مىكنى او را به قلب خودت دوست خواهى داشت و در دعايت به پيش خداى اكرم الاكرمين و اجود الاجودين شفاعتش مىكنى و او كريمتر و قادرتر واولى است از توكه به بنده اش منفعت برساند، ناچار تو را اجابت مىكند. و در روايت جابر از امام ابى جعفر باقر عليه السلام در تفسير آيه: يستجيب الذين امنوا و عملوا الصالحات و يزيدهم من فضله (96) خداى تعالى دعاى كسانى را كه ايمان آورند و عمل صالح انجام دادند اجابت مىكند و از فضل خود برايشان مىافزايد فرمود: مراد مومنى است كه در غياب برادر مومنش برايش دعا كند پس فرشته مىگويد: و براى تو مثل آنچه كه در خواست كردى باشد و اين به خاطر دوستى تو به تو بخشيده شد. اين روايت اشاره به مطلب مذكور دارد.

حكايت شده است: يكى از نيكان بعد از پايان نماز در مسجد براى برادران خود دعا مىكرد، وقتى از مسجد بيرون آمد پدرش را مرده يافت و وقتى از كفن و دفن او فارغ شد شروع به تقسيم تركه بين برادران مومن كه برايشان دعامى كرد نمود علت آنرا سئوال كردند: گفت: من در مسجد براى ايشان بهشت را درخواست مىكردم. اكنون آيا در مورد دنياى فانى بخل بورزم. و در گفتار امام صادق عليه السلام فكر كن: وقتى دو مومن با همديگر دست دادند صد رحمت بين ايشان تقسيم مىشود نودونه رحمت سهم آنست كه بيشتر از ديگرى، او را دوست داشته باشد. پس عنايت خداى سبحان را در مومن و محبت به او بدان و دعاى تو براى برادر مومنت براى تجارت نباشد يعنى تنها براى اين دعا كنى كه ثواب دعا كننده براى مومن را ببرى بدون آنكه محبت او را در دل داشته باشى و كار به استجابت اين دعا نداشته باشى. بر تو مىترسم كه با اين حالت اجر دعا از دست تو برود توجه به روايت جابر كن در آنجا كه فرشته مىگويد: چون تو دوستش داشتى (اين اجر براى تو باشد).

چگونه برادر مومنت را دوست نداشته باشى، در صورتيكه ياورت عليه دشمنانت مىباشد و كمك كار در دين توست و با تو در دوستى دوستان موافق است و در دشمنى دشمنانت همداستان. و از ائمه اطهار عليهم السلام وارد شده است كه فرمود: بنده به حقيقت ايمان نمى رسد تا آنكه برادرش را دوست بدارد. و از آن حضرت آمده است: شيعه ما همديگر را دوست دارند و در محبت ما به همديگر بذل و بخشش مىكنند.

عبد المومن انصارى مىگويد: بر ابى الحسن موسى بن جعفر عليه السلام وارد شدم و در نزد او محمد بن عبدالله جعفرى بود، به او لبخند زدم امام عليه السلام وارد شدم و در نزد او محمد بن عبدالله جعفرى بود، به او لبخند زدم امام عليه السلام فرمود: آيا دوستش دارى؟ (52) عرضه داشتم: بله و جز به خاطر شما دوستش نمى دارم. فرمود او برادر توست و مومن برادر تنى مومن است. ملعون است ملعون، كسى كه برادرش را متهم كند، ملعون است كسى كه با برادرش غش كند. ملعون است ملعون كسى كه به برادرش نصيحت نكند، ملعون است ملعون است كسى كه بر ضرر برادرش اقدام كند، ملعون است ملعون كسى كه خود را از برادر مومنش مخفى كند، ملعون است كسى كه غيبت برادر مومن خود كند. و از آن حضرت آمده است: محكمترين ريسمانهاى ايمان، دوستى با خدا و دشمنى بادشمنان خداست. و امام صادق عليه السلام فرمود: هر چيزى به چيزى آسايش و راحتى مىيابد و راحتى مومن ديدار برادر مومن اوست چنانكه راحتى پرنده در ديدار همجنس (پرنده ديگر) است. آيا نديدى كه پرندگان با هم مىنشينند. حضرت فرمود: مومن برادر مومن است (53) و مومن چشم و آيينه مومن است و راهمايى است كه به او خيانت نمى كند و با او نيرنگ بكار نمى بندد. و به او ظلم نمى نمايد و او را تكذيب نمى كند و غيبتش نمى نمايد. امام صادق عليه السلام فرمود: هر دومومن يا سه مومن كه پيش برادرى جمع شوند و از كيد او در امان باشند و از حيله هايش نترسند و اميدوار به آنچه دارد باشند، اگر ايشان خداى را بخوانند خداى اجابتشان مىكند و اگر از او بخواهند عطايشان مىكند و اگر زيادت خواهند خداى به ايشان زياد دهد و اگر ساكت باشند ابتداء خدا به ايشان مىدهد. امام صادق عليه السلام فرمود: هر كس براى خدا برادر مومنش را زيارت كند، نه براى چيز ديگرى بلكه براى درخواست وعده هاى الهى و متحقق شدن آن، خداى تعالى، هفتاد هزار فرشته را موكل مىكند كه او را ندا دهند و بگويند: خوشا بحالت! و بهشت گوارايت باشد.

و از آنحضرت بدون واسطه از پيامبر نقل شده كه: هر كس با مردم معامله كند و به آنها ظلم نكند و گفتگو كند و به ايشان دروغ نگويد و وعده به ايشان دهد وخلف وعده نكند، غيبت چنين انسانى حرام است و مروت او تمام وعدالتش ظاهر و دوستيش واجب است. و از امام ابى جعفر باقر عليه السلام آمده است كه فرمود: خداى تعالى بهشتى دارد كه جز سه تن داخلش نشوند: مردى كه عليه خودش بدرستى حكم كند و مردى كه براى خدا برادر مومن خود را زيارت كند و مردى كه برادر مومن فى الله را ترجيح دهد. و از آنحضرت آمده است كه فرمود: مومنين وقتى با هم ملاقات كنند و مصافحه نمايند، خداى تعالى دستش را بين دو دست ايشان قرار مىدهد و با آنكس كه برادر مومنش را بيشتر دوست داشته باشد مصافحه مىكند. و از آنحضرت روايت شد كه پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود وقتى با هم ملاقات مىكنيد سلام نماييد و مصافحه كنيد! و وقتى از هم جدا مىشويد، با استغفار، ا زهم جدا شويد. و اميرالمومنين عليه السلام از پيابر صلّى الله عليه وآله وسلّم نقل فرمودكه: فرشته اى مردى را بر در خانه برادر مومنش ديد ولى صاحب خانه نبود. فرشته به او گفت: چرا به در خانه او آمدى: مرد گفت من برادرى دارم كه مىخواهم زيارتش كنم گفت: آيا با همديگر فاميل هستيد يا آنكه حاجتى تو را به اينجا آورده است؟ مىگويد: بين ما و ايشان خويشى بهتر از اسلام نيست و حاجتى مرا به اينجا نياورده است ولى به خاطر خدا مىخواهم با او ملاقات كنم. فرشته گفت: من فرستاده خداى تعالى به سوى تو هستم. بشارت باد به تو كه خداى تعالى به تو سلام ميرساند و مىفرمايد: مرا قصد كردى و باكارت ثواب مرا طلب كردى من بهشت را بر تو واجب مىكنم و از خشم من در امانى و از آتش پناهت دادم. از آن حضرت عليه السلام آمده است: نظر به عالم عبادت است و نظر به رهبر عادل عبادت است و نظر مهربانى و عطوفت به پدر و مادر عبادت است و نظر به برادر كه به خاطر خدا دوستش دارد عبادت است.

و از آنحضرت آمده است خداى تعالى فرمود: بين دو مومن برادرى نيست جز آنكه به هر كدام از آندو در جه اى داده است. و از آنحضرت آمده است: هر كس در راه خدا به برادرى منفعت رسانيد خداى تعالى خانه اى در بهشت براى او مىسازد واز آن حضرت آمده است: هر كس برادرش را اكرام كند خداى تعالى به او اكرام مىكند. آيا فكر مىكنيد جواب خدا در مقابل اكرام خدا چيست؟ عمرو بن حريث (شمر) از جابر از پدرش از امام باقر عليه السلام نقل كرد: برادران مومن كه در راه خدا باهم برادر شدند، در روز قيامت يكى در بهشت به درجه اى بالاتر مىرسد و شخص بالا رتبه به خدا عرضه مىدارد. پروردگارا! او برادر و رفيقم مىباشد مرا به طاعت تو امر مىكرد و از معصيت تو باز مىداشت و مرا به اجر و پاداش تو ترغيب مىكرد پس بين من و او در اين درجه جمع نما! خداى تعالى بين ايندو جمع مىكند. يكى از منافقين از ديگرى در درك پايين تر در جهنم قرار مىگيرد. منافق پايينتر مىگويد: پروردگارا فلانى مرا به معصيت تو امر مىكرد و از طاعت تو باز مىداشت و مرا بى رغبت به ثواب تو مىكرد و از ملاقات تو بر حذر نمى داشت، بين من و او در اين درك جمع كن! خداى تعالى بين ايشان جمع ميكند و اين آيه را قرائت فرمود: الاخلاء يومئذ بعضهم لبعض عدوالا المتقين (97)برادران در اين روز باهمديگر دشمنند جز متقين.

ابان بن تغلب از امام صادق عليه السلام نقل كرد: هر مومنى كه از برادر مومنش حاجتى بخواهد واو قدرت بر قضاء آن را داشته باشد ولى آنرا رد كند، خداى تعالى مارى را بر او بگمارد كه انگشتانش را بگزد. و از اسماعيل بن عمار روايت شده است گفت: من به امام صادق عليه السلام عرضه داشتم: آيا مومن رحمت الهى است فرمود بله: هر مومنى كه براى حاجتى پيش برادر مومنش بيايد آن رحمت است كه خداى تعالى او را بسوى او سوق داد و باعثش شده، اگر آن حاجت را برآورد رحمت را با قبول خود پذيرفت و اگر مىتوانست حاجتش را برآورد ولى رد كرد، رحمتى را كه خداى براى او سوق داده و باعثش شده، رد كرده است و رحمت براى شخص حاجتمند، براى روز قيامت ذخيره مىشود، و هر كس در نياز برادر مومنش حركت كند ولى با تمام تلاش خود دلسوزى اش نكند به خدا و رسول و مومنين خيانت كرده است و هر كدام از شيعيان كه برادرش از او كمك بخواهد و او قدرت بر كمك داشته است ولى كمك نكند خداى تعالى او را مبتلا به قضاى حاجت هاى دشمنان ما مىكند تا آنكه او را به آن عذاب كند. و هر كس مومن فقيرى را تحقير كند يا آنكه او را سبك شمارد يا به خاطر بى پولى و نادارى او را كوچك شمارد خداى تعالى در پيشگاه خلايق او را مشهور كند و حقيرش نمايد و پيوسته براو خشمگين مىباشد و در نزد هر كس برادر مومنش غيبت شود واو كمك و ياريش كند خداى تعالى در دنيا و آخرت ياريش مىكند و هر كس او را يارى نكند و با آنكه قدرت داد از او دفاع نكند، خداى تعالى او را وا مىگذارد و در دنيا و آخرت تحقيرش مىكند.

/ 165