ابو حازم عبد الغفار بن حسن حديث كرد كه در زمان منصور من با ابراهيم بن ادهم بودم كه به كوفه آمد و ابو عبد الله جعفر بن محمد عليه السلام بيرون آمد و مىخواست به مدينه برگردد. علما و اهل فضل كوفه آن حضرت را مشايعت كردند و از جمله ايشان ثورى و ابراهيم بن ادهم بودند. مشايعت كنندگان پيش افتادند ناگاه شيرى را در راه ديدند. ابراهيم ادهم به ايشان گفت بايستيد تا جعفر بن محمد بيايد پس بنگريم كه چه مىكند. امام صادق عليه السلام قصه شير را باز گفتند حضرت امام صادق عليه السلام به سوى شير رفت تا نزديك شير رسيد و گوشش را گرفت و او را از مسير دور ساخت سپس به ايشان روى كرد، فرمود: بدانيد كه اگر مردم خداى راآنگونه كه سزاست اطاعت مىكردند بارهايشان را بر شير حمل مىكردند.