مرد عاشق از امام صادق راهنمايى مىگيرد - آداب راز و نیاز به درگاه بی نیاز با ترجمه عدة الداعی و نجاح الساعی ابن فهد حلی (ره) همراه با شرح اسماء الله نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آداب راز و نیاز به درگاه بی نیاز با ترجمه عدة الداعی و نجاح الساعی ابن فهد حلی (ره) همراه با شرح اسماء الله - نسخه متنی

احمد بن محمد ابن فهد حلی؛ ترجمه: محمدحسین نائیجی نوری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مرد عاشق از امام صادق راهنمايى مىگيرد

و از درعه بن محمد نقل شده كه مردى در مدينه كنيزى ارزشمند داشت و عشق او در قلب مردى افتاد و از او خوش آمد به امام صادق عليه السلام شكايت برد: فرمود كه متعرض ديدار او شو و هر گاه او را ديدى بگو: اسئل الله من فضله از خداى فضلش را مىطلبم. آن مرد دستور امام صادق را اجرا كرد اندكى نگذشت كه براى مولاى كنيز سفرى پيش امد. به نزد همين مرد آمد و به او گفت اى فلانى! تو همسايه و امين ترين مرد نزد منى و براى من سفرى پيش آمده و دوست دارم كه كنيز من در نزد تو باشد مرد گفت: من زن ندارم و در خانه ام زنى زندگى نمى كند (كه كنيز تو پيش او باشد) چگونه كنيز تو در نزد من باشد؟ گفت: من اين كنيز را با تو قيمت مىكنم و تو ضمامن قيمت مىشوى! وقتى كه من آمدم اين كنيز را به من بفروش و من وى را مىخرم و اگر از او لذت بردى بر تو حلال باشد. مرد پذيرفت و با قيمت معامله را محكم كرد. مولاى كنيز به سفر رفت و كنيز در مدتى نزد مرد ماند تا آنكه كام دل گرفت سپس نماينده يكى از خلفاى بنى اميه براى خريد كنيز به مدينه آمد، از جمله كنيزانى كه ماموريت داشت بخرد همين كنيز بود. والى مدينه براى او شخصى را فرستاد و از او خواست كه كنيز را بفروشد مرد مدنى گفت: مولاى كنيز در سفر است ولى والى او را مجبور به فروش كرد و بيش از مبلغى كه مولاى كنيز قيمت كرده بود به او پرداخت. وقتى كنيز با (جمع كنيزان) از مدينه خارج شد مولاى كنيز از سفر برگشت و به نزد او آمد و اولين چيزى كه پرسيد از كنيز بود كه حالش چطور است. آن مرد قصه را باز گفت و تمام قيمتى كه والى مدينه پرداخته بود، چه اصل قيمتى كه مولاى كنيز معين كرده بود و چه بهره آن را، جلوى او گذاشت. به او گفت اين قيمت كنيز است مرد ابا كرد و گفت همان قيمتى كه با تو معين كرده بودم بر مىدارم و بقيه پول از آن توست و گوارايت باشد. خداى تعالى به حسن نيتش با او چنين رفتارى كرد.

بدان كه تقوا دو قسمت دارد تقواى اكتساب و تقواى اجتناب. مقصود از تقواى اكتساب انجام اعمال صالح و طاعات مىباشد و منظور از تقواى اجتناب ترك منهيات است تقواى اجتناب سالمتر و شايسته تر و مهمتر از تقواى اكتسابى است زيرا در صورتى كه اجتناب از محارم شود تقواى اكتسابى مفيد فايده است و ثمرات فعل طاعات و تقواى اكتساب ولو اندك باشد با وجود اجتناب از محارم پاكيزه و سالم مىماند و اين از لابلاى مطالب مذكور كه:

دعاى اندك با اعمال نيكو بسان نمك در طعام است و نظاير آن از مطالب فوق، روشن گرديد. بنابراين با تكرار آن كلام را، طولانى نمى كنيم. و قسمت اكتساب با ضايع كردن قسمت اجتناب ثمرى ندارد و اين مطلب از لابلاى اين كتاب روشن شد و خبر معاذ دراثبات اين مطلب كافى است. و نيز از گفتار آن قريشى به پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم كه گفت: ما در بهشت درختان زيادى داريم حضرت فرمود: بلى، ولى شما را بر حذر مىدادم كه بر آن درختان آتشهايى بفرستيد كه آنانرا بسوزاند. و از آن حضرت عليه السلام آمده است كه حسد (ش 82) حسنات را مىخورد چنانكه آتش هيزم را از بين مىبرد، و از ائمه اطهار عليهم السلام آمده است كه فرمودند: تلاش و كوشش كنيد و اگر عمل نمى كنيد معصيت نكنيد هر كس بنا مىكند و خراب نمى كند خانه اش بالا مىرود، گر چه بنايش كم باشد، ولى كسى كه بنا مىكند و خراب مىكند ممكن است اصلا بنايى برايش باقى نماند. پس كوشش كن كه هر دو طرف را مراعات نمايى تا آنكه حقيقت آنرا مراعات كنى و به سلامت بمانى و غنيمت ببرى. پس اگر به يكى بيشتر نمى رسى پس بهترين انتخاب، انتخاب قسمت اجتناب است بنابراين سالم مىمانى گر چه غنيمت هم نبرى و در غير اينصورت هر دو قسمت از دستت بيرون مىرود و شب زنده دارى و سختى آن نفعى به حال تو ندارد در صورتيكه آبروى مردم را در دهان مضمضه مىكنى.

از پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم روايت شده كه فرمود: شما را از پرخورى برحذر مىدارم. زيرا بر قلب داغ سختى ومهر قساوت مىزند و اعضا را در طاعت كند مىكند و گوشها را از شنيدن موعظه گنگ مىنمايد شما را بر حذر مىدارم از نگاه زيادى، زيرا هواى نفس را در دل مىكارد و باعث غفلت مىشود و شما را بر حذر مىدارم از اينكه طمع پيشه كنيد، زيرا قلب را با سختى حرص توام مىسازد و مهر دنيا دوستى، بر دل مىزند و اين كليد همه معاصى و گناهان است و باعث از بين رفتن همه حسنات مىباشد. و اين سخن نظير گفتار آن حضرت است كه در گذشته بيان شد فرمودند: بر حذر مىدارم شما را كه آتشهايى به درختانتان در بهشت بفرستيد و آن ها را بسوزانيد. محمد بن يعقوب با واسطه از ابى حمزه نقل مىكند: گفت در نزد على بن الحسين امام سجاد بودم مردى خدمت آن حضرت عليه السلام رسيد عرضه داشت اى ابامحمد! به زنان مبتلا هستم روزى زنا مىكنم و روزى روزه مىگيرم آيا مىتواند روزه ام كفاره زنا باشد؟ حضرت على بن الحسين عليه السلام فرمود: هيچ چيز نزد خدا عزيزتر از طاعت نيست به اينكه عصيان نشود پس زنا هم مكن و روزه هم مگير.حضرت ابو جعفر عليه السلام دست او را گرفت و او را به طرف خود كشيد و فرمود: آيا عمل اهل آتش مىكنى و اميد بهشت دارى؟ !

و از پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم آمده كه فرمود: اقوامى در روز قيامت مىآيند حسناتى بسان كوههاى تهامه دارند امر مىشود كه به آتش انداخته شوند. از آن حضرت پرسيدند آيا ايشان نماز مىگذاشتند؟ فرمود: اينها نماز مىگزاردند و روزه مىگرفتند و نزديك نيمى از شب را عبادت مىكردند، ولى وقتى اندكى از دنيا برايشان لبخند مىزد بر آن مىافتادند. بدان كه تو به اين مرحله نمى رسى جز آنكه با نفس اماره جهاد كنى، زيرا بدترين دشمنان نفس اماره مىباشد و انسان ابتلاى بسيارى به او دارد و نيز بسيار ويرا در مهالك مىاندازد و بسيار پر شهوت است. خداى تعالى فرمود: فاما من طغى و آثر الحيوة الدنيا فان الجحيم هى الماوى و اما من خاف مقام ربه ونهى النفس عن الهوى فان الجنة هى الماوى (171) هر كس طغيان كند و زندگى دنيا را انتخاب كند جهنم جايگاه اوست و هر كس از مقام پروردگارش بترسد و نفس را از هواهاى نفسانى باز دارد بهشت جايگاه اوست و فرمود: دشمنترين دشمنان نفس توست كه در دو پهلوى توست و از او غافل مشو و با عنان تقوى افسارش كن.

/ 165