آنگاه به آيه اخير و معناى آن توجه كن! اين آيه بر امورى دلالت مىكند:اول: اينكه تقوى قلعه اى غير قابل نفوذ و پناهگاهى نگه دار است، زيرا خداى تعالى فرمود: يجعل له مخرجا نظير اين آيه سخن آن حضرت است كه فرمود: اگر آسمانها و زمين بر بنده اى بسته گردند، سپس پرهيزگارى از خدا را پيشه كند خداى تعالى براى او خروج و نجاتى قرار مىدهد.دوم: تقوا گنجى كافى و مكفى است: زيرا خداى تعالى فرمود: و يرزقه من حيث لا يحتسب از راه غير قابل حساب به او روزى مىدهد.سوم: آيه دلالت مىكند بر فضيلت توكل و اينكه خداى تعالى ضامن مهمات و مشكلات متوكل است به اينكه خود كفايت امر آنها را مىنمايد چون فرمود: فهو حسبه او كفايتش مىكند و كدام كس از خداى راستگوتر است؟ و به همين خاطر پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: اگر مردم همين آيه را مىگرفتند ايشان را كافى بود.چهارم: خداى تعالى به بندگان، خويش را معرفى كرد به اينكه او بر آنچه كه مىخواهد تواناست و چيزى نمى تواند او را ناتوان كند و هيچ مطلوبى نمى تواند از اراده اش امتناع كند، زيرا خداى تعالى فرمود: ان الله بالغ امره خداى تعالى امرش را به بنده متقى مىرساند تا آنكه مردم به وعده الهى اطمينان كنند و تقوى پيشه كنند و اينكه خدا ايشان را كافى است.از امام صادق عليه السلام سئوال شد كه تعريف توكل چيست؟ فرمود: متوكل با خدا، از كسى نترسد. و اين آيه بندگان را به مطلوب مىرساند و آنكس كه خواهان هدايت است ارشادش مىكنند.احمد بن حسين ميثمى از مردى از يارانش نقل كرد كه جواب امام صادق عليه السلام به مردى از اصحابش خواندم كه در آن نوشته بود: اما بعد، من تو را به تقواى خدا سفارش مىكنم زيرا خداى تعالى ضمانت متقين را كرده است كه او را در امور نامطلوب به امور محبوب هدايت كند، و او را از راهى كه اميد ندارد روزى دهد، خداى عز و جل فريب نمى خورد و به آنچه نزد خداست نمى رسند، مگر آنكه طاعت شود انشاء الله.و از امام باقر عليه السلام از رسول خدا روايت شده كه آن حضرت فرمود: خداى تعالى مىفرمايد:قسم به عزت و جلال و عظمت و كبريا و نور و علو و بزرگيم! هيچ بنده اى، خداى خود را بر هواى خود اختيار نمى كند جز آنكه كار را بر او سخت مىگيرم و دنيايش را بر او بپوشانم و قلبش را مشغول دنيا كنم و به او از دنيا نمى دهم جز آنكه برايش مقدر كردم و قسم به عزت و جلال و عظمت و كبريا و نور و علو و بزرگيم! هيچ بنده اى هدايت مرا بر هواى خود بر نمى گزيند جز آنكه ملايكه خود را حافظ او قرار مىدهم و آسمان و زمين روزى وى را كفايت و سرپرستى مىكنند، و من دنيا را بالاتر از تجارت هر تاجرى براى او مىآورم در حاليكه دينار مقهور بنده من است. ابو سعيد خدرى گفت: در زمان مراجعت رسول خدا از احد در حاليكه مردم در اطرافش حلقه زده بودند و او به درخت طلحه پشت داده بود فرمود: اى مردم به اصلاح آخرت خود كه خداى شما را به آن تكليف كرده، روى آوريد و از دنيايى كه خداى تعالى آنرا ضمانت كرده است روى برگردانيد و به اعضايى كه به نعمت الهى تغذيه شده اند، معصيت وى نكنيد و متعرض خشم الهى نشويد و كارتان التماس مغفرت از وى باشد، و همت خود را صرف در تقرب به وى نماييد به اينكه با اطاعتش به او نزديك شويد و هر كس به بهره دنيوى مبادرت كند بهره اخروى او نيز همانست و از آخرت بهره اى نمى برد، ولى هر كس مبادرت به بهره هاى اخروى كند بهره دنيوى وى به وى مىرسد و مقاصد اخروى را نيز درك مىكند.عبد الله بن سنان از ابى عبدالله عليه السلام نقل كرد كه فرمود: هر مومنى كه به محبوبهاى الهى روى آورد، و آنها را بپذيرد خداى تعالى به وى رو آورد و هر چه را كه بنده دوست دارد مىپذيرد و هر كس به خداى تعالى چنگ زند خداى تعالى او را معصوم نگه مىدارد و هر كس خداى به او روى آورد و قبولش كند و او را محفوظ بدارد، هيچ نگرانى ندارد گر چه آسمان و زمين ويران شوند و اگر حوادث تلخى بر اهل زمين نازل شود و بلا شامل حال ايشان گردد او در حرز و پاسدارى خدا از همه بلاهاست آيا خداى تعالى نفرمود: ان المتقين فى مقام امين (170) متقين در مقام امين هستند؟