عده اى از بزرگان علما از وى روايت مىكنند مثل: شيخ حسن بن على مشهور به ابن عشره كركى عاملى و شيخ عبد السميع بن فياض اسدى حلى كه از بزرگان شاگردان ابن فهد است، ونيز شيخ رضى الدين حسين مشهور به ابن راشد قطيفى و شيخ زين الدين على بن محمد بن طى عاملى و ايشان قصيده اى در مرثيه و ستايش كتاب مهذب استادش دارد كه در ترجمه ى آن بزرگوار مذكور است، و شاگرد ديگر وى محمد بن فلاح موسوى حويزى واسطى كه جزء اولين پادشاه بنى مشعشع خوزستان است، و اين سيد محمد همان است كه تخليط وفساد عقيده پيدا كرد و ابن فهد او را طرد نمود و امر به قتل او كرد گفتند: كه ابن فهد كتابى از مصنفات خود را و يا كتابى از علوم غريبه را كه به دستش رسيده بود به يكى از خواص خود داد و به او امر كرد كه در شط فرات بياندازد سيد محمد مزبور به او رسيد و كتاب را از او گرفت و سحرى را كه در آن بود، عملى كرد و ابن فهد او را طرد كرد و از او تبرى جست و امر به قتل وى نمود.سيد محمد به خوزستان رفت و از وى كفريات و اختلال در عقيده به ظهور آمد؛ حتى گفتند ادعاى خدايى كرد چنانكه در ترجمه او مذكور شد.و ديگر از شاگردان ايشان به نقل مجالس المؤمنين سيد محمد نور بخش است كه از بزرگان اولياى صوفيه است و در آن روزگار رياست سلسله عليه همدانيه به وى رسيد و ازجمله شاگردان وى شيخ على بن فضل بن هيكل حلى است و همه شاگردان ايشان از دانشمندان و مجتهدينند چنانكه در مجالس آمده است.