1. المهذب البارع فى شرح المختصر النافع در فقه كتابى نيكو در سنخ خود و مشهور است و علما از آن نقل مىكنند.2.المختصر فى شرح الارشاد3. الموجز الحاوى4. المحرر5. رساله ى مختصر در فقه الصلاة6. رساله در معانى افعال صلاة و ترجمه ى اذكار آن كه فوايد خوبى را جمع كرده است7. مصباح المبتدى و هداية المهتدى نيز در صلاة8. شرح الفيه شهيد9. اللمعة الحلية فى معرفة النية10.كفاية المحتاج فى مناسك الحاج11. رساله درنيات حج12. رساله اى در واجبات نماز13. رساله اى در تعقيب14. التحرير15.الدرالفريد فى التوحيد16. التحصين فى صفات العارفين17.المسائل الشاميات18. المسائل البحرانيات19. عدة الداعى و نجاح الساعى فى آداب الدعا20. اسرار الصلاة و شايد همان رساله معانى افعال الصلاة باشد21. رساله اى در عبادات پنجگانه كه مشتمل بر اصول و فروع است22. المصباح فى واجبات الصلاة و مندباتها و شايد مصباح المهتدى مذكور باشد23. الفصول فى الدعوات24. نبذة الباغى فيما لا بد منه من آداب الداعى كه تلخيص همين عده الداعى است25. رساله اى كه در آن حوادث و بعضى از وقايع آينده را از كلام حضرت امير المؤمنين عليه السلام كه در راه صفين بعد از شهادت عمار ياسر انشا كرد، استخراج نمود ؛ مثل خروج چنگيز و سلطنت صفويه و گفتند كه در اين رساله تعدادى از اسرار علوم غريبه را به وديعت گذاشت و آنرا براى شاگرد خود سيد محمد بن فلاح واسطى مشعشعى نوشت كه از اولين سلاطين حويزه از سلسله مشعشعيه است و ولايت و تسخير قلوب خود را از همين رساله بواسطه به كار بردن اسرارى كه استادش ابن فهد در آن گذاشته بود، بدست آورد اين مطلب را دانشوران ذكر كرد و برخى ديگر گفتند: بلكه اين شاگرد (سيد محمد فلاح) بر آن كتاب مطلع شد و باعث گمراهى او گرديد، چون كه وى به اسرار موجود در آن كتاب عمل نمود. عده اى مىگفتند آن كتاب، كتاب سحرى بود كه به دست ابن فهد رسيد و ابن فهد آنرا بدست كسى داده بود كه در داخل شط بياندازد اتفاقا ابن فلاح آنرا بدست آورد و به آن عمل كرد و به سبب آن گمراه گرديد.مرحوم امين مىفرمايد: گمانم اين است كه ابن فهد رساله اى در استخراج بعضى از حوادث مستقبله و نه بيش زا آن، از كلام امير المؤمنين عليه السلام دارد و اين ممكن و معقول است اما اينكه در آن اسرارى از علوم غريبه را به وديعت نهاده اين از جمله سخنانى است كه افسانه سرايان در اين گونه مقامات مىگويند و نيز اين سخن كه ابن فلاح كتاب سحرى به دستش رسيد كه ابن فهد امر به اتلافش نمود گمانم اين وهم از جمله سخنان افسانه سرايان باشد؛ بله از ابن فلاح گمراهى و خروج از شريعت به ظهور پيوست و اين واقعه بعد از شاگردى ابن فهد بوده كه از او تبرى جست و امر به قتلش نمود و به همين خاطر مجالى براى گفتار افسانه سرايان پيدا شد به اينكه ابن فهد رساله اى كه مشتمل بر اسرار علوم غريبه بود براى تصنيف كرد و ابن فلاح بواسطه آن قلوب را تسخير كرد با آنكه گفتند سحرى بدستش رسيد. هيچكدام از اين سخنان اصلى ندارد.البته اين امكان كه كتاب سحرى به دستش رسيد اقرب به نظر مىرسد از اينكه ابن فهدبراى او كتابى نوشته باشد، كه در آن اسرار علوم غريبه بوده باشد. زيرا اين كتاب نه پيش ابن فهد پيدا شده و نه در نزد ديگران ولى مردم در حق چنين كسانى كه به زهد و عبادت مشهور شدند به چنين كلماتى دست مىيازند. و شنونده هم زود تصديق مشهور شدند به چنين كلماتى دست مىيازند. وشنونده هم زود تصديق مىكند26. كتاب الادعية والختوم. نسخه آن به خط شاگردش فضل بن هيكل حلى در كتابخانه مرحوم سيد حسن صدر در كاظميه موجود است.