شفا از بيماريها. مقدارى اندك از آن را در اينجا مىآوريم تا شاهد ادعاى ما باشد گر چه بسيارى از كلمات استشفا قرآن را جز پيامبر و اوصيا كه مبين وحى الهى هستند نمى دانند و ديگران از پيدا كردن آن كلمات عاجزند:
روايت اول
امام صادق عليه السلام از پدرانش بلا واسطه از پيامبر نقل مىفرمايد كه: مردى به خدمت پيامبر اكرم صلّى الله عليه وآله وسلّم امد و از درد سينه شكايت كرد حضرت فرمود از قرآن شفا بگير! زيرا، خداى تعالى مىفرمايد: و شفاء لما فى الصدور (138)قرآن شفيا دردهايى است كه در سينه مىباشد.
روايت دوم
صدوق بدون واسطه از پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم نقل ميكند: شفاى امت من در يك سوم آيه اى از قرآن يا شربتى از عسل يا نيشتر حجام مىباشد.
روايت سوم
از امام باقر عليه السلام نقل شده است كه: هر كس سوره حمد او را معالجه نكند چيزى او را درمان نمى كند.
روايت چهارم
از امام ابى الحسن عليه السلام آمده است كه فرمود: هر كس آيه الكرسى را به هنگام خواب بخواند از بيمارى فالج نمى ترسد و هر كس بعد از هر نمازى بخواند جانور سمى او را آزار نمى رساند.
روايت پنج
اصبغ بن نباته در حديث طولانى نقل كرد: مردى در پيشگاه اميرالمومنين بلند شد عرضه داشت درشكم من آبى زرد است آيا دوايى دارد؟ فرمود: بله بدون خرج كردن درهم و دينارى براى شفاى آن. آيه الكرسى را بر شكمت بنويس و نيز آن را مىنويسى و مىخورى و ذخيره در شكم قرار مىدهى به اذن خدا تندرست مىشوى. مرد دستور حضرت را انجام داد به اذن حق تعالى شفا يافت.