امام شناسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

امام شناسی - نسخه متنی

سیدمحمد کاظم مدرسی، احمد بهشتی، علیرضا سبحانی، اکبر اسدعلیزاده، سید مجتبی آقایی، علی اصغر فیضی پور، جعفر سبحانی، سیدمحمود مدنی، فاطمه علیپور، غلامحسین زینلی، علی زمانی قمشه ای، مسعود پور سید آقایی، مجید حیدری نیک، محمد رضا جباری، سامی بدری، علی اصغر رضوانی، جعفر خوشنویس، مرتضی نائینی، احمد عابدی، محمدجواد فاضل لنکرانی، رحیم کارگر، حبیب الله طاهری؛ ترجمه: عبدالله امینی؛ تقریرکننده: علی لاری؛ مصاحبه شونده: علی کورانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در زمان تولد امام زمان (عج) وضع اختناق به حدى بود كه همه جا دنبال امام مى گشتند و هر چه زن داخل خانه امام عسكرى بود، زندانى مى كردند تا بدانند امام متولد مى شود يا نه؟

در غيبت، خيلى از فعاليت هاى علنى، مخفى مى شود; يعنى، حالت ديگرى به وجود مى آيد و براى او به عنوان «حجة الله على الارض » هر سال برنامه اى در امر خودش و امر جهان و مردم نازل مى شود. چندين نفر نيز نخبه در اطراف ايشان هستند كه با تعداد ديگرى تماس دارند و فعاليت هاى آنان به صورت مخفيانه يا علنى صورت مى گيرد.

وضع به همين گونه ادامه مى يابد تا وقتى كه ظهور صورت گيرد; يعنى، آن قدر فتنه ها زياد و همه راه ها بسته مى شود و كسى نمى تواند كارى انجام دهد تا اين كه يك نفر مى آيد و مى گويد: من مى توانم كارى انجام دهم.

نسبت افعال ظاهرى حضرت به فعاليتهاى الهى باطنى، مثل يخى است كه در آب شناور باشد يعنى نسبت يك به نه. «ما يظهر لنا من الفاعليات الاختيارية و قوانين المجتمع التى تجرى الان الظاهر لنا جزو و الباطن اعظم » .

خيلى چيزها كه ما مى بينيم، خيال مى كنيم طبيعى است; در حالى كه شايد پشت سرش الطاف الهى بوده و مقدماتى انجام شده تا اين اثر مترتب شود.

انتظار: مطالبى كه حضرت عالى فرموديد، بيشتر به علت غيبت مربوط مى شود; اما سؤال ما اين است كه آيا نمى شد به جاى اين كه يك امام داشته باشيم و دوره اختفايى داشته باشد; اصلا امامى نمى داشتيم تا اينكه زمان مقتضى فرا برسد و متولد شود؟ چه ضرورتى دارد كه امام اين دوران را به اين صورت بگذارند؟

منظور شما اين است كه چرا نمى شود تغييب امام عصر (عج)، مانند ساير ائمه عليهم السلام با مرگ باشد. در اين جا دو مساله هست: يكى اين كه وجود امام لازم است و از طرفى غيبت امام هم لازم مى باشد; لذا خداوند بين اين دو مطلب را جمع كرد.

انتظار: چرا وجود امام لازم است؟

به دليل اين كه لزوم امام حتى يك لزوم فيزيكى هم هست. در روايات قطعى صحيح آمده است: «ان الارض لو خليت من حجة لساخت باهلها» . عبارت «ساخت باهلها» ; يعنى، قوانين شيمى و فيزيك خوب كار نمى كند.

در زمان هاشم جد پيامبر گرامى اسلام، خواستند كعبه را تجديد بنا كنند; خود هاشم فرمود: فقط پول حلال بدهيد. شروع كردند به تعمير اساس كعبه تا اين كه به يك صخره سبز رنگ رسيدند، يك نفر خواست با ضربه اى آن سنگ را بلند كند، ديدند تمام مكه موج زد و لرزيد. هاشم فرمود: به آن سنگ دست نزنيد.

از نظر مادى متصور است كه تمام كوه البرز مبنى بر يك سنگ باشد كه با تكان خوردن آن، تمام كوه تكان مى خورد. در زلزله ها هم همين تحليل هست كه گاهى يك تغيير كوچك، موجب يك زلزله بزرگ مى شود.

اين تاثير در وجود معنوى هم متصور است.

در زمان امام عسكرى عليه السلام باران نمى آمد. اهل كتاب و مسلمين جمع شدند. اول مسلمين نماز باران خواندند، خبرى نشد. اما وقتى نصارا نماز باران خواندند، باران آمد.

مسلمين در شك و ترديد قرار گرفتند. خليفه، امام عسكرى عليه السلام را كه در زندان بود دعوت كرد. ايشان فرمود: مرا ببريد جايى كه مى خواهند نماز بخوانند (روز دوم) . حضرت نزديك آمد و فرمود: آن چيزى كه بين انگشتان بزرگ اهل كتاب است، بگيريد. ديدند استخوان يكى از پيامبران را در دست گرفته است; يعنى، در معرض استجابت قرار گرفتن و باران آمدن، وابسته به آن استخوان بود.

بايد بگوييم يك فيزيك بالاتر هم هست كه حاكم بر اين فيزيك است، از جمله آن فيزيك بالاتر، وجود امام به عنوان مركز نور خدا است (شبيه نظرية الفيض) . كه اگر نباشد، قوانين فيزياى متعارف به هم مى ريزد. و لذا اگر چه غيبت حضرت ضرورى است، اما لازم است كه بماند.

از حدوث آن و اعتقاد ما به حكمت خداوند تبارك و تعالى اين مطلب را استكشاف مى كنيم.

انتظار: يعنى همان تعبد است.

نه تعبد غير از استكشاف است. تعبد به اين معنا است كه سرش را نمى فهميم; اما قبولش داريم. ولى گاهى اوقات استكشاف مى كنيم. كه اين نوعى از فهم است (حد وسط است) .

انتظار: اگر روايت «لولا الحجة » نبود، آيا عقل مى توانست استدلال بكند؟

در اين صورت به تعبد كامل مى رسيديم.

انتظار: در فرض نبودن روايت، چگونه به تعبد كامل مى شد؟

يك راه آن، استكشاف عقل و راه ديگر آن، روايت است. وجوه غيبت را گاهى به دليل عقلى استكشاف مى كنيم و گاهى به دليل روايى. اگر اين استكشافات نبود، مى دانيم كار خدا هميشه حكمت دارد، اما وجه حكمت را نمى دانيم (مثل اين كه نمى فهميم چرا نماز چهار ركعت است يا سه ركعت) انتظار: فلاسفه گاهى استدلال هايى مى كنند به اين كه امام را به عنوان غايت افعال مى دانند و نبودنش را در واقع خلل در كل افعال مى دانند. آيا ادله را مى توان در اين حريم راه داد؟

/ 157