سیدمحمد کاظم مدرسی، احمد بهشتی، علیرضا سبحانی، اکبر اسدعلیزاده، سید مجتبی آقایی، علی اصغر فیضی پور، جعفر سبحانی، سیدمحمود مدنی، فاطمه علیپور، غلامحسین زینلی، علی زمانی قمشه ای، مسعود پور سید آقایی، مجید حیدری نیک، محمد رضا جباری، سامی بدری، علی اصغر رضوانی، جعفر خوشنویس، مرتضی نائینی، احمد عابدی، محمدجواد فاضل لنکرانی، رحیم کارگر، حبیب الله طاهری؛ ترجمه: عبدالله امینی؛ تقریرکننده: علی لاری؛ مصاحبه شونده: علی کورانی
شيعه با اعتقاد به امامت گره خورده است و با اين طرح، راه خويش را در تاريخ آغاز كرده و در اين راه رنج ها برده است، تا آن جا كه به اعتراف برخى محققان (4) آن قدر كه در اين راه شمشير كشيده شد و جان فشانى شد، در هيچ برهه اى از زمان و در مورد هيچ يك از ديگر آموزه هاى دين، شمشير زده نشده و جان فشانى نشده است . اين جان فشانى و اهتمام، از آن جا برخاسته كه به گفته ى قرآن، امام مكمل دين و متمم همه ى نعمت هايى است كه خداوند در هستى قرار داده است . (5) رسول صلى الله عليه و آله آن قدر كه به اين امر سفارش مى كرد به هيچ يك از امور ديگر سفارش نمى كرد (6) و آن قدر كه براى اين مهم از اولين روزهاى دعوت علنى تا آخرين لحظات عمرش در بستر بيمارى، گام برمى داشت و اقدام مى كرد، براى هيچ كار ديگرى اقدام نمى كرد و زمينه سازى نمى نمود . (7) امروز و در اين نسل، ما امامت را پذيرفته ايم، ولى هنوز براى بسيارى از ما، طرح امامت و در نتيجه، بحث امام زمان (عج) گنگ و مبهم مى باشد و به صورت ميراثى از آن پاسدارى مى شود . ميراثى كه هنوز عمق و ضرورتش را نچشيده ايم . طرح هايى كه امامت را براى چند نسل بر اساس نص و سنت مى گيرند و سپس شورايى حسابش مى كنند . و طرح هايى كه امامت را در حد رهبرى تفسير مى كنند و شرايطش را حذف مى كنند، خواه از نسل على عليه السلام يا ديگرى و طرح هايى كه امامت را موروثى و سلطنتى و نور چشم بازى خيال مى كنند . و طرح هايى كه امامت را غيرقابل تحليل مى شناسند و بر اساس تعبد با تمام ابهامش باورش مى كنند . تمام اين طرح ها، امامت را نفهميده اند و جايگاه و بنيادهايش را نشناخته اند و در تاريكى تير انداخته اند . شايد اين همه تفسير و تاويل از آن جا مايه مى گيرد كه ما حكومت ها را در همين اشكال موجود دنبال مى كنيم و در ميان همين سيستم ها نقد مى زنيم و از آن جا كه هيچ كدام از اين ها با امامت نمى خواند يا از كنار آن مى گذريم يا آن را تخفيف مى دهيم تا مورد قبول روشنفكران قرار گيرد . شايد اين گمان ها از اين جا برخاسته اند كه ما امامت را مبهم طرح كرده ايم و آثار و مرزها و اثراتش را نشان نداده ايم و اين طرح حكومتى را جدى نگرفته ايم . اگر ما جايگاه امامت را بشناسيم و ضرورتش را لمس كنيم، بر اساس همان ضرورت، وجود امام زمان (عج) را احساس مى كنيم و از زير بار اشكال هاى بنى اسراييلى، آزاد مى شويم و بر اساس همان ضرورت و احساس به عشقى از امام مى رسيم . آن هم نه عشقى ساده و سطحى، كه عشق شكل گرفته و جهت يافته و تبديل شده به حركت و به سازندگى مهره هايى كه اين حكومت سنگين و بلند به آن احتياج دارد .