بازخوانى مفهوم موعود در دين زرتشتى - امام شناسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

امام شناسی - نسخه متنی

سیدمحمد کاظم مدرسی، احمد بهشتی، علیرضا سبحانی، اکبر اسدعلیزاده، سید مجتبی آقایی، علی اصغر فیضی پور، جعفر سبحانی، سیدمحمود مدنی، فاطمه علیپور، غلامحسین زینلی، علی زمانی قمشه ای، مسعود پور سید آقایی، مجید حیدری نیک، محمد رضا جباری، سامی بدری، علی اصغر رضوانی، جعفر خوشنویس، مرتضی نائینی، احمد عابدی، محمدجواد فاضل لنکرانی، رحیم کارگر، حبیب الله طاهری؛ ترجمه: عبدالله امینی؛ تقریرکننده: علی لاری؛ مصاحبه شونده: علی کورانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بازخوانى مفهوم موعود در دين زرتشتى

سيد مجتبى آقايى

اشاره

منجى آخرالزمان در جهان بينى و معادشناسى زرتشتى جايگاهى ارجمند دارد وبه همين جهت از آن بسيار گفته و نوشته اند. با اين وصف، كنكاش ها درباره ماهيت ومفهوم انديشه نجات بخشى در باورهاى مزديسنايى اقناع كننده نبوده و هنوز شناخت كاملى از آن به دست نيامده است. از اين رو، در نوشتار حاضر كوششى رفته تا بابازخوانى مباحث مربوط به موعود زرتشتى، جنبه هاى ناگفته اى از آن وانمايى شود.

مزديسنان موعود يا منجى را «سوشيانت يا سئوشينت » (1) نام كرده اند. اين واژه اسم فاعل مضارع از ريشه [su] و [sav> ،به معنى «سود» بوده (2) كه به «آن كسى كه سود خواهدرساند» و نيز «رهاننده » ترجمه شده است. (3) در متون دينى زرتشتى، هنگامى كه از اوستا تا كتب متاخر به پيش برويم، متوجه مى شويم كه مفهوم «سوشيانت » يا همان منجى از لحاظ كمى و كيفى بسط روبه تزايدى پيدا كرده است. براى درك بهتر موضوع، جايگاه و تعريف «سوشيانت » را به ترتيب دراوستا و ساير منابع زرتشتى وارسى مى كنيم.

«سوشيانت » درگاثاها (4)

در گاثاها، كه آنها را سروده هاى زرتشت مى شمارند، واژه «سوشيانت » در دو صيغه مفردو جمع استعمال شده است. به عقيده غالب پژوهندگان، كاربرد شكل مفرد اين واژه درگاثاها بر شخص زرتشت دلالت دارد: (5)

اى مزدا!

چگونه دريابيم كه تو در پرتو «اشه » (6) برهمگان و برآنان كه سر آزار مرا دارند، فرمان مى رانى؟

مرا به درستى از هنجار «منش نيك » (7) بياگاهان. «سوشيانت » بايد بداند كه پاداش وى چه سان خواهد بود (يسنه هات 48، بند9).

... «كى گشتاسپ » (8) هوادار «زرتشت سپيتمان » (9) و «فرشوشتر» (10) ،راه راست دينى رابرگزيده اند كه «اهوره » به «سوشيانت » فرو فرستاد (يسناى 53، بند2).

علاوه بر اين، در گاثاها، سوشيانت به شكل «جمع » هم آمده و به نظر مى رسد در اين حالت، به آيندگانى اشاره دارد كه با بهره مندى از «منش نيك »، راه زرتشت را پى خواهندگرفت: (11)

اى مزدا!

چنين خواهد بود «رهانندگان سرزمين ها» ( سوشيانت ها)، كه با «منش نيك »خويشكارى مى ورزند و كردارشان بر پايه «اشه » و آموزش هاى تو است. به راستى آنان به درهم شكستن خشم (12) برگماشته شده اند (يسنه هات 48، بند12).

به اين ترتيب، در گاثاها هنوز سوشيانت چهره اى مرتبط با پايان گيتى، «فرشگرد» (13) وداورى انجامين نيست، بلكه چون اصطلاحى عام و آشنا، براى همه آن نيك نفسان منتظرى به كار رفته است كه زرتشت نيز در شمار آنان قرار دارد. (14)

در واقع، كاربرد مفهوم سوشيانت در گاثاها كاملا با آنچه بعدها - و در متون دينى زرتشتى - شاهد آن خواهيم بود، متفاوت است; زيرا در اين سروده ها به هيچ وجه ازنقش آفرينى او در فرجام جهان ياد نشده و حتى مى توان گفت كه در گاثاها، سوشيانت بيشتر نمودى اين دنيايى و خاكى دارد. براى مقايسه، به اين سرودهاى زرتشت راجع به پايان گيتى نگاه كنيد كه در آنها هيچ اشاره اى به سوشيانت نشده است:

اى هوشمندان!

بشنويد با گوش ها [ى خويش] بهترين [سخنان] را و ببينيد با منش روشن و هر يك از شما - چه مرد و چه زن - پيش از آن كه رويداد بزرگ به كام ما پايان گيرد، از ميان دو راه، [يكى را] براى خويش برگزينيد و اين [پيام] را [به ديگران] بياموزيد(يسنه هات 30، بند2).

آن گاه شكست و تباهى بر «دروج » (15) فرو خواهد آمد و آنان كه به نيك نامى شناخته شده اند،به آرزوهاى خويش خواهند رسيد و به سراى خوش «منش نيك » و «مزدا» (16) و «اشه » راه خواهند يافت (يسنه هات 30، بند 10).

اى اهوره!

اين [همه] را از تو مى پرسم: به درستى [بازگوى] كه چگونه گذشته است و چگونه خواهد گذشت؟ اشونان و پيروان «دروج » را چه پاداش و پادافره اى در دفتر زندگانى نوشته خواهد شد؟

اى مزدا!

اين [همه] در شمار پسين چگونه خواهد بود؟ (يسنه هات 31، بند14).

... من چنين كسانى را به نيايش تو رهنمون خواهم شد و همه آنان را از «گذرگاه داورى » (17) خواهم گذراند (يسنه هات 46، 10).

اى مزدااهوره!

اينك تو را و «اشه » و «بهترين منش » و «شهريارى مينوى » را مى ستايم و نيايش مى گزارم.

من خواهانم كه رهرو راه [راست] باشم [و] در «گرزمان » (18) به گفتار رادمردان [تو] گوش فرا دهم (يسنه هات 50، بند4).

مزدى كه «زرتشت » به «مگونان » (19) نويد داده، در آمدن به «گرزمان » است، آن جا كه ازآغاز سراى «مزدااهوره » بوده است (يسنه هات 51، بند 15).

سرودهاى فوق، به وضوح نشان از بشارت آمدن روز قيامت و غلبه نيكى بر بدى، پل داورى ( پل چينوت يا صراط) و بهشت برين دارد; اما در هيچ كدام از اين سروده هاى مربوط به آخرت كاركردى براى سوشيانت پيش بينى نشده است.

براين اساس، مى توان نتيجه گرفت كه كاربرد سوشيانت در گاثاها به گونه اى كاملامشهود عام و غيرمبتكرانه بوده; و چنان مى نمايد كه زرتشت در اين سروده ها از واژه مذكور به مثابه مفهومى آشنا يا قابل درك براى مردمانش بهره جسته است. اين نكته را بامرورى بر گاثاها بى دشوارى مى توان دريافت; زيرا جنبه هاى انقلابى آموزه هاى زرتشت، چون طرد همه جانبه دئوه ها ( ديوان) و نفى شراب خوارى، ممنوع كردن قربانى هاى خونين و ارادت يكپارچه او به اهوره مزدا، همواره تمايزى قابل شناخت داشته اند. اين همه در حالى است كه در گاثاها، نه فقط مفهوم «منجى »، در مقايسه با آنچه گذشت، دقيقا تبيين نشده، بلكه زرتشت با سوشيانت ناميدن خود و آنان كه خواهندآمد، از اين واژه به شكلى غيراختصاصى بهره گرفته است. به عبارت ديگر، با توجه به شيوه و كاربرد واژه سوشيانت در گاثاها، مى توان گفت كه مفهوم موعود دستاورد ابتكاريا رسالت زرتشت نبوده است.

/ 157