سیدمحمد کاظم مدرسی، احمد بهشتی، علیرضا سبحانی، اکبر اسدعلیزاده، سید مجتبی آقایی، علی اصغر فیضی پور، جعفر سبحانی، سیدمحمود مدنی، فاطمه علیپور، غلامحسین زینلی، علی زمانی قمشه ای، مسعود پور سید آقایی، مجید حیدری نیک، محمد رضا جباری، سامی بدری، علی اصغر رضوانی، جعفر خوشنویس، مرتضی نائینی، احمد عابدی، محمدجواد فاضل لنکرانی، رحیم کارگر، حبیب الله طاهری؛ ترجمه: عبدالله امینی؛ تقریرکننده: علی لاری؛ مصاحبه شونده: علی کورانی
عقيده به ظهور مصلح و آمادگى براى يك انقلاب جهانى، آن قدر حياتى و لازم بوده است كه پيشوايان دينى انتظار را استراتژى مهم اين برهه ى تاريخى دانسته و حكم و دستور به آن در دوران غيبت داده اند . (16) اهميت و ضرورت دوره ى انتظار را مى توان از زواياى مختلف بررسى كرد: الف - توجه به معنا و حقيقت انتظار، دريچه اى است براى رسيدن به اين مهم . همان طورى كه قبلا به طور كامل بحث شد، انتظار يك دوره ى آماده سازى و زمينه سازى است و هر انقلاب و حركتى كه اين دوره را پشت سر نگذاشته باشد ابتر و ناقص و بى ثمر خواهد بود . ما كسانى را مى بينيم كه به پا ايستاده اند و راه افتاده اند، ولى دوره انتظارى نداشته اند . گويا چيزى نمى خواسته اند و تنها بر اساس جو محيط و جريان حاكم به رفتن وادار شده بودند . اين ها بدون انتظار و بدون آماده باش در گام هاى اول گرفتار شده اند و به خودخورى و فرار از خويشتن رسيده اند و آخر سر در زير فشار ابهام ها و اشكال ها، در مرحله فكر و اعتقاد، در مرحله ى ظرفيت و تحمل، در مرحله ى طرح ريزى و در مرحله ى عمل، از كمبود امكانات گرفته تا نيازهاى اقتصادى و نيازهاى تخصصى و علمى و حتى آمادگى بدنى و توانايى جسمى، در زيربار اين فشارها و ابهام ها، به انزوا و فرار از كار و جدايى از عمل روى آورده اند . طبيعى است آن ها كه عمل زده بودند، بعدها با نفرت، عرفان زده، فلسفه زده و علم زده و كلاس زده هم بشوند و به دنبال پناه گاهى بگردند . كه باز هم طبيعى است كه به پناهى نرسند و سرگردان بمانند . اين خاصيت انتظار است كه تو را وادار مى كند تا كمبودها را حدس بزنى و براى تامينش بكوشى و اين خاصيت انتظار است كه تو را به آمادگى و حضورى مى رساند كه ما نعم ها را بشناسى و براى رفع شان، برنامه بريزى . آن جا كه آدم مى بيند آدم هايى استخوان دار پس از سال ها تحصيل چگونه سر در گم هستند و نمى دانند چه كنند و خسته و رنجور و آزرده و سر در لاك شده اند با پرسش رو به رو مى شود علت انزوا و خستگى اين ها همان نداشتن دوره ى انتظار است . اين ها نديده آمده اند و طبيعى است كه با ديدن مشكلات، متحير و سرگردان شوند يا اين كه تجديد نظر دوباره داشته باشند و از اساس، كارشان را درست كنند و بنيادى پيش بيايند . ب - از طرفى، ضرورت و اهميت دوره انتظار را مى توان از لابه لاى صفحات تاريخ نيز به دست آورد . پس از رحلت رسول اكرم صلى الله عليه و آله و شهادت اميرالمؤمنين عليه السلام و سيدالشهدا عليه السلام تابه امروز، ريشه تمام حركت ها و نهضت هاى شيعى عليه باطل و استثمارگران، همين فلسفه ى اجتماعى انتظار و عقيده به ادامه ى مبارزه تا پيروزى حق بوده است . اين امر چنان مورد توجه بزرگان دين قرار گرفته تا آن جا كه يكى از معيارهاى پذيرش اعمال معرفى شده است . (17) از مهم ترين رازهاى نهفته ى بقاى تشيع همين روح انتظارى است كه كالبد هر شيعه را آكنده ساخته و پيوسته او را به تلاش و كوشش و جنبش وامى دارد و مانع از نوميدى و بى تابى و افسردگى و درماندگى او مى گردد . اين تاثير آن قدر ملموس و كارساز بوده كه اسلام پژوهان غربى (18) نيز از آن گفت وگو كرده اند . «هانرى كربن » ; اسلام شناس شهير فرانسوى مى گويد: . . . مفهوم غيبت، اصل و حقيقت غيبت هرگز در چارچوب درخواست هاى دنياى امروز در معرض تفكر عميق قرار نگرفته است . . . معناى اين امر به عقيده ى اين جانب، چشمه اى بى نهايت و ابدى از معانى و حقايق است . . . معنويت اسلام تنها با تشيع، امكان حيات و دوام و تقويت دارد و اين معنا در برابر هرگونه تحول و تغييرى كه جوامع اسلامى دستخوش آن باشند، استقامت خواهد كرد . امام زمان، مفهوم اعلائى است كه مكمل مفهوم غيبت است، ولى كاملا به شخصيت امام غايب، مرتبط است . اين جانب، مفهوم امام غايب را با روح غربى خودم به گونه اى نو و بكر، احساس و درك مى كنم و چنين به تفكر و دلم الهام مى شود كه رابطه ى حقيقى آن را با حيات معنوى بشر، وابسته مى دانم . (19) «جيمز دار مستر» ; شرق شناس معروف فرانسوى در اين باره مى گويد: در حله كه نزديك بغداد است همه روزه پس از نماز عصر، صد نفر سوار با شمشير برهنه مى رفتند و از حاكم شهر، اسبى با زين و برگ مى ستاندند و . . . فرياد مى زدند كه: تو را به خدا، اى صاحب الزمان! تو را به خدا بيرون بيا . وى در جايى مى گويد: قومى را كه با چنين احساسات پرورش يافته است، مى توان كشتار كرد، اما مطيع نمى توان ساخت . (20) ج - در اهميت دوران انتظار همين بس كه دشمنان، آن را مانع تسلط خود بر مسلمانان برشمرده اند: «ميشل فوكو، كلر برير، در بحث مبارزه با تفكر مهدى باورى: ابتدا امام حسين عليه السلام و بعد امام زمان (عج) را مطرح مى كنند و دو نكته را عامل پايدارى شيعه معرفى مى كنند . نگاه سرخ و نگاه سبز در كنفرانس «تل آويو» هم افرادى مثل برنارد لوييس، مايكل ام جى . جنشر، برونبرگ و مارتين كرامر بر اين بحث خيلى تكيه مى كنند . آن ها در تحليل انقلاب اسلامى، به «نگاه سرخ » شيعيان، يعنى عاشورا و «نگاه سبز» شان يعنى انتظار مى رسند . جمله ى مشهورى دارند كه «اين ها به اسم امام حسين قيام مى كنند و به اسم امام زمان (عج)، قيام شان را حفظ مى كنند .» (21) دشمن به اهميت مديريت شيعه آن هم زمانى كه رهبر آن غايب و از نظرها پنهان است، پى برده اند و به همين منظور اقداماتى در اين رابطه انجام داده اند و سناريوهاى متعددى را جهت تضعيف و نابودى اين انديشه ى مقدس طراحى كرده و متناوبا به اجرا گذارده اند . از آن جمله، دخالت مستقيم و حمايت از پروسه ى «شخصيت پردازى و مهدى تراشى » ، تخريب پايه ى فكرى «مهدى باورى » از طريق ژست هاى علمى و به ظاهر شرق شناسى، پرورش و حمايت از سرسپرده هاى داخلى مانند احمد كسروى، شريعت سنگلجى، سلمان رشدى و اخيرا احمد الكاتب، انتشار تبليغات مسموم رسانه اى، امپراتورى اهريمنى رسانه هاى استكبارى و بمباران تبليغاتى توپ خانه هاى صوتى و تصويرى ژورناليستى نظام سلطه، يكى از قوى ترين ابزارهاى كودتاى فكرى و شست وشوى مغزى توده هاست . در واپسين دهه هاى قرن بيستم، هجومى از اين نوع را عليه ايده ى «ظهور مهدى موعود» شاهد بوديم . در سال 1982 ميلادى، سريالى با نام «نوستر آداموس » به مدت سه ماه متوالى از شبكه ى تلويزيونى آمريكا پخش شد . اين فيلم سرگذشت ستاره شناس و پزشك فرانسوى به نام «ميشل نوستر آداموس » بود كه نزديك به 500 سال قبل مى زيسته است . اين سريال، پيشگويى هاى وى را درباره ى آينده ى جهان به تصوير كشيده بود كه مهم ترين آن ها پيش گويى وى درباره ى ظهور نواده ى پيامبر اسلام در مكه مكرمه و متحد ساختن مسلمانان و پيروزى بر اروپاييان و ويران كردن شهرهاى بزرگ سرزمين جديد (آمريكا) بود . (22) هدف از اين مانور تبليغاتى، به تصوير كشيدن چهره اى خشن، بى رحم، ويران گر و گرفتار جنون قدرت از مهدى موعود و تحريك و بسيج عواطف ملل غربى عليه اسلام و منجى موعود آن و در كوتاه مدت، بستر سازى روانى بود .