منجى در دين زرتشت - امام شناسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

امام شناسی - نسخه متنی

سیدمحمد کاظم مدرسی، احمد بهشتی، علیرضا سبحانی، اکبر اسدعلیزاده، سید مجتبی آقایی، علی اصغر فیضی پور، جعفر سبحانی، سیدمحمود مدنی، فاطمه علیپور، غلامحسین زینلی، علی زمانی قمشه ای، مسعود پور سید آقایی، مجید حیدری نیک، محمد رضا جباری، سامی بدری، علی اصغر رضوانی، جعفر خوشنویس، مرتضی نائینی، احمد عابدی، محمدجواد فاضل لنکرانی، رحیم کارگر، حبیب الله طاهری؛ ترجمه: عبدالله امینی؛ تقریرکننده: علی لاری؛ مصاحبه شونده: علی کورانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

منجى در دين زرتشت

فاطمه عليپور - پژوهشگر

چكيده :

اهميت بررسى نجاتبخشى در اديان، به دليل افزايش گرايش بشر معاصر به پديده دين است. يكى از علل اصلى اين گرايش، ارائه تصويرى اميدبخش و نورانى از آينده بشر، توسط اديان آسمانى است.

محور اصلى بحث در مقاله حاضر، ظهور منجى آخر الزمان است كه در متون كهن زرتشتى از آن به سوشيانس، يعنى سود دهنده و خير خواه، تعبير مى شود. اين برگزيده الهى، زمانى كه جهان آكنده از تباهيها شود، در بخش مركزى زمين ظهور خواهد كرد. سوشيانس از فرزندان زرتشت است كه نطفه اش به شيوه معجزه آسايى در درياچه نگهدارى مى شود و مادر او دوشيزه اى است از نژاد زرتشت پيامبر. اين شخصيت الهى درصفات و ويژگيها شباهت خاصى به زرتشت پيامبر خواهد داشت.

در پايان مقاله به شباهتهايى اشاره شده است كه در متون دينى اسلام و زرتشت، ميان حضرت مهدى «عجل الله تعالى فرجه الشريف » و سوشيانس وجود دارد.

كليد واژه ه اديان، اسلام، زرتشت، منجى آخر الزمان، مهدى، سوشيانس.

دل بستن به جهانى روشن و نورانى و خالى از هرگونه ظلم و ستم، تشكيل اجتماعى كه معيارهاى معنوى و انسانى بر آن حاكم باشد و رسيدن به جامعه اى كه در آن ستمگرى وستمديدگى و زور و زورمدارى بر مردم و سرنوشت آنان معنا و مفهومى نداشته باشد، در پس اين جهان پر هرج و مرج و آكنده از ظلم و استثمار، از آمال و آرزوهاى ديرينه انسان بوده و هست.

انديشه جامعه آرمانى در آثار انديشمندان و فلاسفه بزرگ نيز مشهود است. از زمانى كه افلاطون مدينه فاضله را پايه گذارى كرد، تا قرنها بعد كه مساله مسيانيسم، (اصل اعتقاد جامعه به موعود و اينكه هر جامعه اى در نهاد خويش، اين اعتقاد را به عنوان عكس العمل طبيعى و فطرى دارد.) (1) مطرح گرديد، جلوه هاى گوناگون اعتقاد به مساله نجاتبخشى و ظهور منجى در دوره پايانى زندگى بشر، نزد متفكران نمودار گشت.

انديشه نجاتبخشى و ظهور نجات دهنده اى كه در دوره پايانى اين جهان، نظامى منطبق با قانونهاى الهى برقرار سازد، در اديان وجود داشته است و نه تنها جنبه خيالى ندارد، بلكه وجه مشترك همه اديان الهى است و به تصريح اديان، تحقق اين نظام، ثمره كوشش برگزيدگان خدا و مردان حقى است كه به زندگى بشر سرگشته و وامانده، رنگى نو مى بخشند.

در دين مبين اسلام تصريح شده است كه آينده از آن مستضفان است و به عقيده شيعيان، حضرت مهدى «عجل الله تعالى فرجه الشريف » براى استقرار جهانى آراسته به همه فضايل و عارى از هرگونه زشتى و پليدى پيكار مى كند تا به وعده الهى تحقق عينى بخشد كه جاء الحق و ذهق الباطل. (2)

در آيين زرتشت نيز سوشيانسها رسالت تحقق بخشى عدالت در جهان آينده را برعهده دارند; زرتشت، نويد آمدن منجى در دوره پايانى جهان را داده است. دين زرتشت يكى از اديان الهى است. قرآن كريم و نيز فرموده هاى پيامبراكرم «صلى الله عليه وآله » مؤيد اين مطلب است. در آيه شريفه ان الذين آمنوا و الذين هادوا و الصابئين و النصارى و المجوس و الذين اشركوا ان الله يفصل بينهم يوم القيامة (3) ; منظور از مجوس زرتشتيان مى باشند; خداوند تكليف ايمان آورندگان و پيروان را از كسانى كه مشرك هستند، جدا مى داند.

پيامبر اكرم «صلى الله عليه وآله » نيز زرتشت (مجوس)را اهل كتاب دانسته و فرموده اند: «ايشان پيامبرى داشتند كه او را كشتند و كتابى نيز داشتند كه آن را سوزاندند.» (4)

«پورداوود» زنده كننده زبانهاى ايران باستان كه كتاب يشت ها را نيز به رشته تحرير درآورده در مقدمه گاتها و سروده هاى زرتشت آورده است:

تحقيقا نمى دانيم محل ولادت و زمان زندگى زرتشت كجا و كى بوده است؟ براى اينكه، زرتشت متعلق به زمان بسيار قديم است كه دست تاريخ به آستان بلند آن نمى رسد. (5)

درباره عصر زرتشت، اختلاف آرا و روايات تاريخى بسيار زياد است بطورى كه اقوال بين سال 600 تا 6000 قبل از ميلاد مسيح در نوسان است.

موافق روايات عاميانه زرتشتيان، زرتشت در حدود 660 ق.م به دنيا آمد و در سال 583 ق.م در سن هفتاد سالگى بهنگام هجوم لشگر «ارجاسب تورانى » در آتشكده بلخ كشته شد. (6)

در ميان كتب زرتشتيان، گاتها يا سروده هاى زرتشت، قديمى ترين و معتبرترين آنهاست و بعد از آن، اوستا شامل دستورها و فرمانهاى زندگى است. كتاب بندهش كه در قرن سوم هجرى نوشته شده، در مورد مساله «منجى »، نظريه هايى چون نظريات شيعه دارد، در حالى كه در اوستا اين موارد به چشم نمى خورد.

بعد از گسترش اسلام در ايران، گروهى به دين زرتشت باقى ماندند كه عده اى از آنان به هندوستان مهاجرت كردند و عده اى ديگر تحت حكومت اسلامى ماندند و جزيه پرداختند. بمرور زمان آداب و رسوم و خط و زبان اوستا به سبب دشوارى رو به فراموشى گذاشت تا جايى كه فقط چند نفر به راز و رمز و خط اوستا آگاهى داشتند. با اوج هضت خاورشناسى، «انكتيل دو پرون » (7) فرانسوى به هند رفت و با زحمت فراوان و خط اوستا و پهلوى را آموخت; حدود دويست سال پيش، او نخستين ترجمه اوستا را در سه جلد بزرگ به زبان فرانسه نوشت و از آن پس زرتشتيان هم شروع به تحقيق كردند. (8)

اوستا شامل دو بخش اوستاى گاهانى و اوستاى جديد مى باشد; لذا تحقيق پيرامون منجى در دين زرتشت از هر دو بخش اوستا و نيز ديگر كتب معتبر زرتشتيان انجام شده است.

مسلم اين است كه اعتقاد به ظهور نجات بخش در دين زرتشت وجود دارد; نجات دهنده از خاندان نبوت و از فرزندان زرتشت است و اصولا شخصيتى الهى و آسمانى دارد و در صفات و ويژگيها به پيامبر و دين آور آغازين شبيه و جامع همه خصوصيات اوست. در اوستا مى خوانيم كه: «فروهرهاى نيك تواناى پرهيزگاران را كه 99999 تاى آنها از نطفه زرتشت پاسبانى مى كنند، مى ستاييم.» (9)

هرمزد، سرور جهان هستى منتظران را به نجات دهنده اى كه خواهد فرستاد، چنين نويد مى دهد: «كسى كه در اين راه با ديوان و مردمان، كه به نوبه خود با او (زرتشت) مخالفت مى كنند، ستيز كرده است; يعنى از آن مردمى است كه به او (زرتشت) وفا دارند چنين كسى با دينش (وجدانش) تو را دوست، برادر يا پدر است، اهورامزدا سرور خانه، ما را نجات خواهد داد.» (10)

نام منجى دين زرتشت، سوشيانس يا سوشيانت (11) است. اين واژه در اوستاى گاهانى و اوستاى جديد، بصورت مفرد و جمع به كار رفته است كه سودمند يا رهانندگان آيين خير يا خيرخواهان جماعت معنى مى شود.

« ... از اين جهت سوشيانس ناميده خواهد شد (يعنى استوت ارت) زيرا كه سراسر جهان مادى را سود دارد.» (12)

آنجا كه زرتشت به پيامبرى برگزيده مى شود و با اهورا مزدا سخن مى گويد، آمده است: «اى اهورا! آن راه منش نيك را كه به من گفتى[بازنما] آن راه هموار و خوب ساخته شده راستى كه روان "سوشيانسها" از آن به سوى پاداشى كه به نيك انديشان نويد داده شد، (پاداشى كه بخشش توست) خواهند خراميد.» (13)

سوشيانس آنجا كه بصورت مفرد به كار رفته است، نامى است براى آخرين آفريده خداوند، آفريده اى از تبار نيكان و پرهيزگاران كه فروهرش ستودنى است (14) سوشيانس بصورت مفرد در واقع نام ديگر استوت ارت مى باشد. (15) اما سوشيانس در كاربرد جمع خود در اوستا به معنى نجات دهندگان، بيانگر نقش سوشيانسها در بازسازى جهان آينده است، آنان همان وظيفه اى را به عهده دارند كه زرتشت داشت، آنان از نژاد زرتشت پيامبر و از نطفه اويند. اين سوشيانسها عبارتند از: هوشيدر، هوشيدرماه و سوشيانس كه از نطفه زرتشت هستند.

بنابراين سوشيانس به معناى خاص، كسى است كه در پايان جهان ظهور خواهد كرد.

و آن كه سوشيانس پيروزگر نام خواهد داشت و استوت ارت نيز ناميده خواهد شد، در بخش مركزى زمين يعنى خونيره سوشيانس خواهد بود. (16)

زرتشتيان قائل به ظهور سه منجى هستند كه هريك به فاصله هزار سال از ديگرى ظهور خواهند كرد كه به ترتيب عبارتند از: «هوشيدر»، به معنى پروراننده قانون، و «هوشيدرماه » به معنى پروراننده نماز و نيايش، و «استوت ارت » آخرين منجى، كه با آمدن او جهان نو مى شود و رستاخيز مى گردد و مردگان زنده مى شوند و زندگان نيز عمرى هميشگى خواهند داشت. چگونگى زاده شدن آنان به اين نحو است كه سه نطفه از زرتشت در آب درياچه كيانسه يا هامون وجود دارد كه تعدادى فروهر از آنها نگهبانى مى كنند. زمان تولد هريك كه فرا رسد، دوشيزه اى پانزده ساله براى شستن سر، به آب كيانسه وارد شود و آبستن گردد. سى سال به پايان هزاره چهارم، يعنى هزاره زرتشت پيامبر، دخترى «نامى پد» نام در آب شستشو كند و به هوشيدر آبستن شود. سى سال پيش از پايان هزاره پنجم دخترى «وه پد» نام در آب شستشو مى كند و هوشيدر ماه از او زاده شود. و بالاخره سى سال به پايان هزاره ششم دخترى «گواگ پد» نام در آب درياچه شستشو مى كند و به سوشيانس، آخرين موعود زرتشتى، آبستن مى شود. اين سه دختر پانزده سال كامل دارند كه باردار مى شوند و پيش و پس از آبستنى تا هنگام تولد فرزندشان با كسى همبستر نشده اند و در زمان باردارى، كسى جز خودشان از باردارى آنان آگاه نيست. (17)

باردارى مادر سوشيانس شباهت زيادى به باردارى مادر حضرت مهدى «عجل الله تعالى فرجه الشريف » دارد. مادر حضرت مهدى «عجل الله تعالى فرجه الشريف » نيز داراى باردارى پنهان بود و آثار حمل در او آشكار نبود.

/ 157