سیدمحمد کاظم مدرسی، احمد بهشتی، علیرضا سبحانی، اکبر اسدعلیزاده، سید مجتبی آقایی، علی اصغر فیضی پور، جعفر سبحانی، سیدمحمود مدنی، فاطمه علیپور، غلامحسین زینلی، علی زمانی قمشه ای، مسعود پور سید آقایی، مجید حیدری نیک، محمد رضا جباری، سامی بدری، علی اصغر رضوانی، جعفر خوشنویس، مرتضی نائینی، احمد عابدی، محمدجواد فاضل لنکرانی، رحیم کارگر، حبیب الله طاهری؛ ترجمه: عبدالله امینی؛ تقریرکننده: علی لاری؛ مصاحبه شونده: علی کورانی
محمدجواد فاضل لنكرانى هو الذى ارسل رسوله بالهدى و دين الحق ليظهره على الدين كله و لو كره المشركون [توبه / 33] از موضوعات مهمى كه هميشه بشر در ارتباط با آن بوده و منشا بسيارى از تحول ها قرار گرفته، موضوع دين و ابعاد آن است. اين موضوع، از ابعاد گوناگونى قابل بررسى است. آن چه در اين مختصر به دنبال آن هستيم، بررسى دين و چگونگى آن در عصر ظهور حضرت حجت، عجل الله تعالى فرجه الشريف، است . يكى از پرسش هايى كه هميشه در پيش روى متفكران است، اين است كه «آيا درزمان ظهور حضرت، احكام و قوانين جديدى از سوى آن وجود شريف بيان خواهد شد؟ آيا به هت حكومت جهانى حضرت، دين، باساز وبرگى جديد و اصولى متناسب با آن زمان و قوانينى جديد جلوه مى كند؟» آيا مى توان گفت، اكنون احكامى به حسب واقع وجود دارد كه مورد نظر خداوند تبارك و تعالى است و براى رشد و سعادت فرد و جامعه به آن ها نياز است و لكن تا زمان ظهور، به جهت وجود موانعى، به مرحله فعليت نرسيده است، اما با ظهور آن حضرت چنين احكامى از مرحله انشاء خارج شده و لباس فعليت مى پوشد يا اين كه چنين چيزى مطرح نيست بلكه آن چه كه در زمان ظهور واقع مى شود، تنها، تحولى عظيم در مرحله اجراى احكام مقدس اسلام و احيانا توسعه اى در برخى از احكام محدود است؟ پاسخ به اين پرسش مهم، نه تنها آگاهى انسان را نسبت به حقيقت دين در زمان ظهور روشن مى سازد، بلكه نتايج مهم و چشم گيرى نسبت به برخورد عالمان و متفكران با دين، در زمان قبل از ظهور دارد. در اينجا به برخى از آن ها اشاره مى شود: الف: از مجموع مطالبى كه دراين بحث به ميان خواهد آمد، روشن مى شود كه در زمان ظهور حضرت حجت، عجل الله فرجه الشريف، آن چه محور حكومت آن حضرت است دين است، اين مطلب، ما را به اين نتيجه روشن رهنمون مى سازد كه، دين، نه تنها لاحيت براى حكومت دارد، بلكه تنها حكومتى كه مى تواند جامعه بشرى را از هر گونه ظلم و بى عدالتى و فساد و تباهى و ياس و نااميدى نجات دهد، حكومت دينى است. هرگز نبايد تصور كرد كه در زمان ظهور، حكومت، به دست يك نيروى خارج از دين اجرا خواهد شد، بلكه دين با همه احكام و قوانين تضمين كننده سعادت بشريت در ختم عالم خواهد بود. البته نمى توان منكر اين مطلب گرديد كه با حضور مستقيم معصوم عليه السلام ضمانت اجرايى دين افزايش خواهد يافت و چه بسا تفاوت بسيارى با غير آن دارد. اما اين بدان معنا نيست كه معصوم عليه السلام به دين و قوانين آن قابليت اجرا را اعطا مى كند. نتيجه واضح و روشن اين مطلب، آن است، كه كسانى كه در عصر حاضر، منكر عنصرى به نام حكومت براى دين هستند و دين را محدود به امور شخصى و فردى مى دانند يا بايد حكومت جهانى حضرت ولى عصر، عجل الله تعالى فرجه الشريف، را منكر شوند و يا اينكه معتقد شوند كه در آن زمان، غير از دين، امر ديگرى در حكومت دخالت خواهد داشت. طبيعى است كه روشنفكر متدين، به هيچ كدام يك از اين ها نمى تواند ملتزم شود به عبارت ديگر، اگر دين، صلاحيت براى حكومت نداشته باشد، در هيچ زمانى حتى در زمان ظهور نيز صلاحيت حكومت ندارد و اگر دين با قابليت ذاتى خود و ويژگى هاى خاص خود، بتواند حكومت كند در هر زمانى، حتى در غير عصر ظهور نيز - هر چند به صورت محدود - مى تواند حكومت كند. ب: ظهور حضرت حجت ارواحنا فداه، كشف از ظهور يك واقعيت و يك حق واحد دارد. آن چه مقصود اصلى خداوند تبارك و تعالى براى بشريت بوده. و هست، حتما يكى است و نمى توان ملتزم به كثرت حق و تكثر واقع شد. «ان الدين عندالله الاسلام » (1) به عبارت ديگر كسانى كه معتقد به تكثر گرايى در دين هستند، نمى توانند حكومت آخرالزمان را از نظر اعتقادى بپذيرند; چرا كه آن حكومت، بر يك پايه و اساس استوار خواهد بود و آن، اسلام واقعى و حقيقى است و بقيه اديان و مذاهب، در آن حكومت صحيح، نقش نخواهند داشت. با تتبع ناقصى كه صورت گرفت، متاسفانه تاكنون محققان به اين موضوع نپرداخته اند و اين موضوع از عناوينى است كه به صورت عميق و دقيق، ابعاد آن روشن نگشته و واضح است كه در اين نوشتار نيز نمى توانيم به صورت جامع به آن بپردازيم، اما خواهيم كوشيد تا برخى از نكات و نقاط مبهم آن را اجمالا روشن كنيم ان شاء الله. براى پاسخ به پرسش هايى كه در آغاز اين نوشتار آمد، مطالبى را بايد يادآور شويم.