امام شناسی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

امام شناسی - نسخه متنی

سیدمحمد کاظم مدرسی، احمد بهشتی، علیرضا سبحانی، اکبر اسدعلیزاده، سید مجتبی آقایی، علی اصغر فیضی پور، جعفر سبحانی، سیدمحمود مدنی، فاطمه علیپور، غلامحسین زینلی، علی زمانی قمشه ای، مسعود پور سید آقایی، مجید حیدری نیک، محمد رضا جباری، سامی بدری، علی اصغر رضوانی، جعفر خوشنویس، مرتضی نائینی، احمد عابدی، محمدجواد فاضل لنکرانی، رحیم کارگر، حبیب الله طاهری؛ ترجمه: عبدالله امینی؛ تقریرکننده: علی لاری؛ مصاحبه شونده: علی کورانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

4- قاعده عدل:

معصوم بودن امام داراى مصالح و فوائد بى شمارى است و از هرگونه مفسده و زيان مبراست. بنابراين به مقتضاى قاعده عدل بر خداوند عالم، واجب است كه امام را معصوم قرار دهد تا به موجب ترك آن، مفسده اى حاصل و مصلحتى فوت نشود; زيرا تفويت مصالح و ايجاد مفسده بر خداوند قبيح است. (23)

5- قاعده لطف:

همانطورى كه وجود امام براى جامعه بشرى لطف است، عصمت او نيز لطف است بلكه لطف بودن وجود امام بدون عصمت او محقق نمى شود. (24) چون وجودى لطف و باعث هدايت مردم است كه خود از هر نوع گناه و زشتى بدور باشد در غير اين صورت مطلوب امام كه راهنمايى و رهبرى انسانها است، حاصل نمى شود. (25)

6- اگر امام، معصوم نباشد ممكن است از او معصيتى صادر شود; در اين صورت بازداشتن او از منكر بر امت، يا واجب است و يا واجب نيست; اگر واجب باشد، لازمه اش اين است كه عظمت و شرافت امام از دلهاى مردم ساقط شود و به دنبال آن، فائده نصب امام كه انتصاف حق مظلوم از ظالم و حفاظت دين خدا است منتفى گردد و مردم از او اطاعت نكنند.

و اگر نهى او از منكر بر امت واجب نباشد، وجوب امر به معروف و نهى از منكر كه از واجبات دين اسلام است از اعتبار ساقط مى شود; در نتيجه ضرورى است كه امام، معصوم باشد. (26)

7- اگر امام مانند ساير افراد بشر معصوم نباشد، وجهى ندارد كه ما او را برتر و افضل از ديگران بدانيم; زيرا چه بسا ممكن است كه در اثر نداشتن عصمت، خطا و اشتباهى در دين و اجزاء احكام آن مرتكب شود يا در فهم مطلبى، ناتوان باشد و از خود چيزى به دين ببندد و به خدا نسبت دهد يا چيزى را كه خداوند او را مامور به ابلاغش كرده ترك كند و به مردم نرساند و يا در حكمى به واسطه هواهاى نفسانى يا امور دنيايى بر خلاف عدالت رفتار كند در اين صورت اطمينان مردم از او سلب مى شود. بنابراين، فلسفه وجود امام اقتضا مى كند كه رهبر و امام امت بايد فردى باشد كه امتيازى بر ديگران داشته و هيچ گاه به سراغ آلودگى و گناه نرود و هرگز اشتباه و خطايى برايش پيش نيايد. (27)

8- بايد امام عليه السلام در تمام عمر خويش در گفتار و رفتار و كردار معصوم از خطا و سهو باشد; زيرا اگر از او معصيت صادر شود شرافت و عظمتش از دلهاى مردم ساقط مى شود و اگر سهو و نسيان از او سر بزند، اخبار او امر و نهى و وعد و وعيد او مورد اطمينان واقع نمى شود و در نتيجه نصب امام بى فايده و باطل مى گردد. (28)

9- در جاى خود ثابت شده است كه امام عليه السلام منصوب از طرف خدا بوده و اطاعت او واجب است، و غرض و فلسفه نصب امام به جانشينى پيامبر براى حفظ شريعت، تفسير و بيان آن و حفظ نظام امت و... است، از آنجا كه خداوند عالم به تمام حقايق است، وقتى مى داند شخصى براى امامت امت و جانشينى نبى صلى الله عليه و آله صلاحيت ندارد، چگونه او را به اين امر مهم نصب مى كند؟ نصب شخص غيرصالح و معصيت كار براى امامت از طرف خداوند قبيح است، و كار قبيح از حكيم تعالى محال است. پس امكان ندارد امام منصوب از طرف خداوند معصوم نباشد.

10- قاعده وجوب اصلح:

عقل حكم مى كند كه اصلح به حال بندگان و نوع مكلفين، آن است كه جانشين پيامبر صلى الله عليه و آله كه مبين دين و حافظ احكام و شريعت الهى است; اصلح مردمان و اعدل و اعلم زمان خود به نحو تام و كامل بوده و از هر گونه خطا و نقص و كاستى مبرا و مصون باشد، و يقين به كنه وجود فرد صالح، امين و كامل و واجد اصلحيت تام و كامل جز به وسيله خداوند ميسر نيست. پس همان طور كه خداوند انبياء را بر اساس صلاح براى برقرارى نظم و حفظ نظام اجتماع و حكمت مبعوث فرموده است آن فلسفه و لزوم و آن دقت به طريق اولى بايد نسبت به جانشينى نبى صلى الله عليه و آله رعايت شود با توجه به اين كه اهميت درجه امامت از نبوت بالاتر است.

11- وجوب اطاعت مطلق از امام مقتضى عصمت او است:

طبق دستور خداوند اطاعت از امام عليه السلام واجب است، اگر امام معصوم نباشد اجتماع نقيضين لازم مى آيد. با اين توضيح كه وقتى مردم امام را آلوده به گناه مى بيند، از جهت اين كه گناهكارند نبايد از آنها تبعيت كنند و از طرفى چون امام بوده اطاعت و تبعيت از او واجب است. در نتيجه بين دو امر حد ناقض (واجب و حرام) دچار خواهد شد. و انجام دو امر ناقض در آن واحد محال است پس به ناچار بايد امام معصوم باشد. (29)

/ 157