لاهيجى در تبيين حكمت الاهى و تجلى آن در عالم تكوين، به اثبات احسن بودن نظام حاكم بر عالم و تصوير قوام و استحكام آن مى پردازد; اگرچه نظام مندى حاكم بر عالمِ تكوين مورد قبول اوست و در عالم ثبوت مظهر حكمت الاهى است و در عالم اثبات نيز دليلى بر آن مى باشد; ولى در بيان لاهيجى اين نظام مندى و طرح دارى عالم صريحاً در جهت اثبات اصل وجود خداوند مورد استفاده قرار نگرفته است. هم چنان كه عده ى بسيارى از انديشمندان مسلمان، به ويژه فلاسفه از نظام احسن حاكم بر عالم در باب تبيين حكمت الاهى سود جسته اند.(51)برخى از متأخرين و معاصرين از اين راه به عنوان شناخت آيه اى و نشانه اى خداوند نام برده اند و به آياتى نيز در اين باره اشاره كرده و آن را به عنوان روشى درون دينى معرفى كرده اند.عده اى ديگر از انديشمندان معاصر آن را به عنوان راه ساده ى خداشناسى مطرح كرده و ماهيت آن را به دور از پيچيدگى هاى فلسفى و كلامى دانسته اند و براى آن رسالتى در حد بيدار كردن فطرت و معرفت فطرى قائل شده اند; بنابراين ديدگاه نظام مندى عالم بيش تر تأثير روان شناختى و ايمانى دارد و به عنوان يك برهان عقلى مطرح نيست.(52)گروهى ديگر از متفكران مسلمان، در جهت طرح آن به عنوان يكى از برهان هاى مستحكم درباره ى خداشناسى، تلاش فراوانى كرده اند; از جمله ى اين افراد شهيد آيت ا... مطهرى (ره) است كه در آثار متعدد خود تلاش كرده اند كه اين برهان را به شكلى فلسفى و مستدل ارائه نمايند.(53)يكى ديگر از انديشمندان معاصر اسلامى كه بخش قابل توجهى از آثار كلامى خود را به برهان نظم اختصاص داده و سعى كرده است تقريرهاى مختلفى از آن ارائه نمايد، آيت الله جعفر سبحانى است كه در اين راه تلاش هاى متفكران غربى را نيز مد نظر داشته است.(54)دكتر عبدالكريم سروش(55) و استاد مصطفى ملكيان(56) نيز از افرادى هستند كه در دروس كلامى خود در جهت تبيين برهان نظم تلاش كرده اند. هم چنين از جديدترين مباحثى كه تاكنون در اين باره صورت گرفته است، نظرات استاد جوادى آملى در كتاب «تبيين براهين اثبات خدا» است.(57)البته كتاب ها، مقالات و پايان نامه هايى از جانب بعضى ديگر از متفكران مسلمان در موضوع فوق نگارش يافته است كه در مباحث بعدى به آن ها اشاره خواهد شد.(58)