ترديدى نيست كه عمومى ترين و گسترده ترين شيوه اى كه درباب خداشناسى در كتاب و سنت است، شيوه ى شناخت آيه اى مى باشد. اين امر با سيرى اجمالى در مباحث اعتقادى قرآن و حديث به سادگى قابل اثبات است. (اعم از اين كه اين روش ماهيت فلسفى، علمى، تذكر و تداعى معانى و... داشته باشد.)گروه زيادى از متكلمان مسلمان و بعضى از فلاسفه ى اسلامى كه در مباحث اعتقادى به متون دينى نيز نظر داشته اند، از اين شيوه به عنوان يكى از دلايل اثبات وجود خداوند نام برده اند; بنابراين توجه به الاهيات طبيعى(195)، به معنى عام و عنايت به طرح و نظام مندى حاكم بر جهان به طور خاص، در متون مقدس دين اسلام امرى آشكار است. اين مسئله با طرح چگونگى خلقت موجودات، هدايت يابى و هدف مندى آن ها و چگونگى نظام و ساختار داخلى و روابط و جايگاه خارجى آن ها در گستره اى اعم از انسان، حيوان و طبيعت در خلال آيات و روايات متعددى بيان شده است. توجه به اين واقعيت ما را برآن داشت تا در اين فصل به بررسى جايگاه برهان نظم در كتاب و سنت بپردازيم.قبل از تبيين ديدگاه قرآن و حديث در اين موضوع، با دو سؤال اساسى مواجه هستيم:1ـ آيا با وجود اشكال دور در تمسك به متون دينى در اصول اعتقادى، توسل به كتاب و سنت در اين جا مواجه با اشكال مذكور نمى باشد؟2ـ آيا اصولا قرآن براى اثبات وجود خداوند استدلال كرده است و يا چنان كه بعضى گفته اند، قرآن اصل وجود خداوند را مسلم و بديهى مى داند و تنها به معرفى صفات خداوند مبادرت كرده است؟بديهى است كه ترتيب منطقى بحث مقتضى اين است كه ابتدا به سؤالات فوق پاسخ داده شود، و سپس موضع دين در قبال موضوع تبيين گردد.