مطالعه در آيات و رواياتى كه به منظور تصوير نظام مندى جهان بيان گرديده، مفاهيم و عباراتى كه در آن ها مورد استفاده قرار گرفته و توقعات و انتظاراتى كه از مخاطبان در آن ها اظهار شده، نشانگر اين واقعيت است كه از نظر متون دينى نتيجه ى اين ره يافت چيزى جز يقين مطابق با واقع نيست. بنابراين نظريه ى جدلى بودن آن ها قابل دفاع و تعميم بر همه ى آنچه كه در متون اسلامى در اعصار مختلف در اين باره آمده است، نمى باشد. هم چنان كه علمى بودن، به اين معنى كه منتهى به مبناى عقلى و قطعى نشود، نيز برخلاف مفاد متون مذكور است. نظريه ى كاركرد اخلاقى و تذكرى اين آيات نيز منافاتى با برهانى بودن اين ره يافت ندارد و مى تواند نتيجه ى برهان فلسفى باشد و دقت در عبارات صاحبان اين نظريه نيز گوياى اين حقيقت است كه آن ها در مقام نفى امكان جمع بين اين دو نظريه نبوده اند.(258) بنابراين به نظر مى رسد كه تئورى برهانى بودن اين ره يافت قابل دفاع و منطبق بر متون دينى است.الحمدلله اولا و اخراً