دومين واژه اى كه در ارتباط با برهان نظم قابل بررسى مى باشد، عبارت است از واژه ى «تصادف» كه نقطه ى مقابل مفهوم «نظم» است. اين كلمه در دو معنى مختلف به كار مى رود; بنابراين ابتدا بايد هر دو استعمال را توضيح داد و سپس معلوم كرد كه در بحث از برهان نظم كدام يك از آن دو مطرح مى باشد.
الف: اقسام تصادف
1ـ تصادف در مقابل نظم ناشى از رابطه ى علت فاعلى با فعل: اين نوع تصادف به معنى انكار علت فاعلى مى باشد كه در واقع مرادف با نفى قانون عليت است.2ـ تصادف در مقابل نظم هدف مند:اين قسم تصادف كه معنى رايج تر آن مى باشد، به معنى انكار علت غايى و هدف مندى است. بر اساس اين معنى هر گونه طرح و تدبير در جهت نيل به هدف و مقصد مشخص، نفى مى گردد.(82)
ب: تصادف مورد بحث در برهان نظم
از آن جايى كه مطلوب در اين برهان، نظم طبيعى مركب از انسجام و هم آهنگى داخلى در ارتباط با نيل به هدف و غايتى مشخص مورد نظر است; بنابراين تماميت اين برهان قهراً متوقف بر نفى تصادف به معنى انكار علت غايى مى باشد; زيرا ـ هم چنان كه در توضيح نظم مطلوب گذشت ـ اصولا تحقق اين گونه از نظم بدون لحاظ مقصد و هدف ميسر نمى باشد; هم چنين توفيق اين برهان در اثبات مبدأ، مشروط به رد تصادف به معنى انكار علت فاعلى مى باشد. از آن جا كه مورد اخير تصادف بديهى البُطلان است و حتى اكثر ماديون هم قائل به آن نمى باشند، بنابراين نفى آن مسلم فرض مى شود و عمده ى مباحث برهان نظم در چهارچوب نفى تصادف در مقابل نظم غايت مند است; اگرچه برخى به اشتباه رسالت اين برهان را در نفى تصادف به معنى انكار علت فاعلى خلاصه كرده اند.(83)