نظم را بر حسب غايت و نتيجه ى پيوند مى توان به سه نوع تقسيم كرد.
1ـ نظم استحسانى يا زيبايى شناختى ( AesTheTic )
در اين قسم، نقش عامل ارتباط، ايجاد يك صحنه ى زيبا و لذت بخش است; به عبارت ديگر زيبايى، دل پذيرى و آرايش، خود نتيجه ى پيوند و هدف ارتباط است، به طورى كه انسان از مواجهه با چنين نظمى لذت مى برد، مانند نظم حاكم بر آسمان پرستاره در دل شب و يا نظم ناشى از غروب آفتاب در يك روز پاييزى.
2ـ نظم على و معلولى ( Causal )
در اين نوع از نظم ملاك و منشاء پيوند اشياى مختلف، تكرار ترتيب خاصى بين آن هاست و اين ترتيب ممكن است به شكل مجاورت و مقارنت در تحقق ظاهر شود و محتمل است به صورت تعاقب بين آن ها باشد، به طورى كه يكى همواره قبل از ديگرى محقق گردد. بنابراين نتيجه ى پيوند صرف تقارن، تعاقب و مجاورت زمانى ـ مكانى در تحقق است و چون اين امر به كرات تكرار شده است و مى شود; لذا نوعى اتصال و ارتباط بين امور فهميده مى شود و اين توهم ايجاد مى گردد كه بين آن ها رابطه ى علت و معلولى برقرار است، در حالى كه واقعاً چنين رابطه اى وجود ندارد; مانند ترتيب موجود بين ماه ها و فصل هاى سال كه به طور يكنواخت تكرار مى شود، بدون اين كه بين آن ها رابطه ى علت و معلولى وجود داشته باشد، ولى به جهت شباهت با رابطه ى علت و معلولى در ملازمه ى وجودى بين دو يا چند چيز، به اين عنوان ناميده شده است. البته اين نام گذارى چندان رسا نيست، ولى با توضيحاتى كه گذشت، مقصود از آن آشكار است.