یادنامه کنگره هزاره نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

یادنامه کنگره هزاره نهج البلاغه - نسخه متنی

محمد تقی جعفری؛ همکاران: حسن حسن زاده آملی، محمد تقی فلسفی، سید علی خامنه‏ای، عباسعلی عمید زنجانی، زین العابدین قربانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در برابر نظرات او اظهار نظر كند و كردار و گفتارش را مورد انتقاد قرار دهد، خير، امام عليه السلام اين رابطه را بر اساس دو نوع مسئوليت كه بخاطر بر قرارى عدالت اجتماعى و مصالح عمومى، بعهده آنها گذاشته شده، مى‏شناسد و براى هر كدام در دائره خير خواهى و حفظ مصالح ملى حقوق و وظائفى مقرر فرموده است.

امام عليه السلام در خطبه 33 نهج البلاغه اين حقوق را اين طور بيان مى‏فرمايد: «اى مردم، من كه زمامدار شمايم به گردن شما حقى دارم و شما نيز به گردن من حقى، اما حق شما بر من اين است كه خير خواه شما باشم و با افزايش در آمد ملى، مواجب و حقوق شما را زيادتر كنم و براى آنكه نادان و بى ادب نمانيد، سطح آموزش و پرورشتان را بالا ببرم.

در مقابل حقى كه من بر شما دارم اينست: بيعتى كه با من كرده‏ايد به آن وفادار باشيد، در حضور و غياب، خير خواهم باشيد، هرگاه كه شما را براى كارى دعوت مى‏كنم پاسخ مثبت دهيد و از فرمانم سرپيچى ننمائيد».

و در خطبه 207 آنجا كه يكى از يارانش را كه او را چنان ستوده بود كه بوى تملق و ثناخوانى و تظاهر از آن مى‏آمد. ادب مى‏كند، تعليم مى‏دهد. زمامدار نبايد در برابر وظائفى كه انجام مى‏دهد، انتظار تكريم و تملق از ملت داشته باشد و ملت نيز نبايد با اين گونه اعمال، حقائق و شخصيت واقعى او را بر او و ديگران مشتبه كند و روح دوروئى و تملق را كه هزاران عواقب سوء بدنبال دارد، در جامعه رواج دهد، بلكه امام عليه السلام تعليم مى‏دهد كه: زمامدار نيز مانند ملت انسانست و از خطا و اشتباه در امان نيست، بنا بر اين هر عملى كه او انجام مى‏دهد، اگر ملت تسليم بلا قيد و شرط باشد، چه بسا عواقب خطرناك بدنبال داشته باشد، از اين رو وظيفه ملت است كه در صورت احساس اشتباه و خطا، حقيقت را بدون ترس و دلهره با او در ميان بنهد و از كردار و گفتارش انتقاد نمايد و هيچگاه چنين عمل انسانى نبايد بر او گران آيد و خشم و كينه‏اش را نسبت به ملت برانگيزاند بلكه بالاتر از اين، وظيفه زمامدار است كه پيش از عمل با ملت مشورت كند و وظيفه ملت نيز هست كه خير خواه و ناصح او باشد.

و اينك به ترجمه گفتار امام عليه السلام توجه فرمائيد: «و از پست‏ترين حالات زمامداران نزد مردم شايسته اين است كه در باره آنها گمان رود كه افتخار كردن و خودستائى را دوست دارند، و كردارشان حمل به كبر و خودخواهى گردد، و من كراهت دارم كه به گمان شما راه يابد كه من مبالغه در تعريف و استماع ثناگوئى شما را دوست دارم، در صورتى كه خدا را سپاس گذارم كه چنين نيستم، و اگر هم دوست مى‏داشتم كه چنين عملى در باره‏ام انجام گيرد، آنرا بخاطر فروتنى براى خدا كه به عظمت و كبريائى سزاوارتر است ترك كرده‏ام. و اگر مردمى بخاطر انجام كار مهمى دوست مى‏دارند كه آنها را مدح كنند، چنين كارى در باره من انجام ندهيد زيرا كارهايم تنها روى‏

/ 332